جمعه ۲۰ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۰
باستان‌شناسي و تاريخ پيوند ديرينه‌اي دارند

دكتر حسن طلايي نويسنده كتاب «باستان‌شناسي پيش از تاريخ بين‌النهرين» گفت: بخشي از شواهد و آثار فرايندهاي تاريخي به ويژه در دوران پيش از تاريخ بر اساس يافته‌هاي باستان‌شناسي و بخش ديگر بر مبناي اسناد مکتوب قابل اثبات‌ است. برهمين اساس است که باستان‌شناسي و تاريخ به هم پيوند مي‌خورند.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، كتاب «باستان‌شناسي پيش از تاريخ بين‌النهرين» نوشته دكتر حسن طلايي كه به كوشش انتشارات سمت منتشر شده است، در فصل نخست به هم تنيدگي فرهنگ‌هاي پيش از تاريخ با جغرافيا و نيز پيشينه فعاليت‌هاي شبه باستان‌شناسي و باستان‌شناسي را مورد مطالعه و بررسي قرار مي‌‌دهد. به نظر مي‌رسد هر کدام از اين مؤلفه‌ها در پيدايش رهيافت‌هاي مطالعاتي بين‌النهرين مؤثر بوده‌اند.

در فصل دوم دوران طولاني منطقه و در فصل سوم ابعاد مختلف دورانِ دوران‌ساز نوسنگي مورد ارزيابي قرار گرفته است. اين دو بخش نشان مي‌دهد که دوران‌هاي پارينه‌سنگي و نوسنگي در کوهپايه‌هاي غربي زاگرس مرکزي که بخش شمال ‌شرقي بين‌النهرين را تشکيل مي‌دهد شکل گرفته و گسترش يافته و در نهايت ارتباطي با بين‌النهرين جلگه‌اي نداشته است.

حسن طلايي كه تحصيل كرده مقطع دكتري در رشته طبيعت و باستان‌شناسي است، به خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) گفت: فعاليت‌هاي باستان‌شناسي و تاريخ در كنار هم شكل مي‌گيرد و اين دو رشته پيوندي ديرينه با هم دارند. هنگامي ما مي‌توانيم از كيفيت يك متن تاريخي سخن بگوييم كه يك باستان‌شناس نتيجه كاوش‌هاي خود را از يك موضوع تاريخي ارايه دهد. به همين دليل است كه كتيبه‌هاي باستاني دربردارنده مهمترين اطلاعات به تاريخ‌نگار و باستان‌شناس است.

وي افزود: باستان‌شناسي و تاريخ ارتباط بسياري با هم دارند؛ زيرا موضوع پژوهش هر دو رشته، گذشته انسان است و اين دو گروه مي‌خواهند اتفاقات و رويدادها را تجزيه و تحليل كنند. باستان‌شناسي تنها ديرينه‌شناسي نيست و واقعيت اين است كه دانش باستان‌شناسي در بسياري حوزه‌ها به تجربه نزديك مي‌شود.

وي در ادامه سخنانش درباره كتاب «باستان‌شناسي پيش از تاريخ بين‌النهرين» افزود: در دوردست‌هاي تاريخ، اسکان جوامع بشري در آسياي غربي، سرزمين بلند فلات ايران و سرزمين پست و جلگه‌اي بين‌النهرين نقش مهم و انكارناپذيري داشته‌ است. از يک ‌سوي جوامع پارينه‌سنگي و نوسنگي در کوهپايه‌هاي شرقي و غربي زاگرس مرکزي ايران شکل گرفته و به رشد خود ادامه داده‌اند و از سوي ديگر جوامع پيشرفته آغاز شهرنشيني، شهرنشيني و پيدايش خط و کتابت در سرزمين جلگه‌اي بين‌النهرين، براي نخستين بار آغاز شده و به رشد فزاينده خود به مدت حدود سه هزاره ادامه داده‌اند.

استاد رشته باستان‌شناسي دانشکده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران در ادامه سخنانش گفت: در پايان اين دوره طولاني بار ديگر فلات ايران با شکل‌گيري امپراتوري جهاني هخامنشي به نقش بي‌بديل خود در آسياي غربي ادامه داده است. در اين فرايند تاريخي، تشکيل جوامع روستايي اوليه، آغاز و گسترش شهرنشيني و پيدايش امپراتوري جهاني سه نقطه عطف به شمار مي‌آيند که در سرنوشت تاريخي جوامع ساکن در آسياي غربي تأثير بسيار زياد داشته‌اند.

وي به بخش نخست كتاب اشاره كرد و گفت: فصل نخست كتاب به مطالعه و بررسي فعاليت‌هاي عتيقه‌جويي، شبه باستان‌شناسي و باستان‌شناسي در بين‌النهرين مي‌پردازد و نشان مي‌دهد که ميراث‌هاي بسيار غني اين منطقه از اوايل قرن نوزدهم ميلادي تا اواسط قرن بيستم به ‌طور مستمر به وسيله ماجراجويان، عتيقه‌جويان و شبه باستان‌شناسان کشورهاي غربي غارت و به موزه‌هاي معروف آمريکا و اروپا انتقال داده شده است.

طلايي به فعاليت‌هاي باستان‌شناسي از اواسط قرن بيستم به اين ‌سوي، اشاره كرد و افزود: در آن دوره تاريخي، فعاليت‌هاي باستان‌شناختي با هدف يافتن ريشه‌هاي فرهنگي اشياء غارت شده شکل منظم‌تري گرفت و به عمد تلاش شد که حاکميت پيشينه فرهنگي بين‌النهرين در دوران‌هاي پيش از تاريخ و تاريخي به طور مستقل و بدون تأثيرپذيري از مناطق اطراف در نظر گرفته شود.

وي اظهار كرد: به اين‌ترتيب سرزمين بين‌النهرين بدون توجه به تفاوت‌هاي منطقه‌اي موجود در آن به عنوان کانون و مرکز اصلي پراکنش فرهنگ‌ها و تمدن‌هاي آسياي‌ غربي در تمام دوران‌هاي پيش از تاريخ و تاريخي تلقي شد و نشان داد اين تلاش‌ها در راستاي نظريه «انتشارگرايي» يک نظريه استعمار نو است.

اين مدرس باستان‌شناسي يادآور شد: البته در اينکه جنوب بين‌النهرين در طول هزاره‌هاي سوم و دوم پيش از ميلاد کانون اصلي فرهنگ و تمدن آسياي غربي بوده است، ترديدي وجود ندارد. اما پرسش اساسي اين است که آيا مي‌توان محوريت و مرکزيت بين‌النهرين را با توجه به واقعيت‌هاي جغرافيايي و داده‌هاي مثبت باستان‌شناسي به دوره‌هاي پيش از تاريخ، به ويژه دوره‌هاي پارينه‌سنگي مياني، نوسنگي و مس‌سنگي قديم تعميم داد؟

وي در پاسخ به اين پرسش افزود: در اين منطقه مي‌توان زواياي پنهان فرهنگ‌هاي پيش از تاريخ و دوران تاريخي را پيگيري و آشكار كرد. ويژگي‌هاي طبيعي و جغرافيايي آن باعث شده تا از قديمي‌ترين دوران‌ها مورد توجه جوامع انساني قرار بگيرد. چگونگي روابط بوم‌شناختي بشر، افزايش جمعيت، گسترش مبادلات فرهنگي، تخصصي‌تر شدن مشاغل، پيشرفت فناوري ابزارسازي، آشنايي با فلزات و فلزگري و تمركز بيشتر بر توليد غذا و بهره‌وري از طبيعت و روستانشيني كامل از جمله مهمترين شاخص‌هاي فرهنگي دوران مس‌سنگي است كه با شروع تغييراتي در اين زمينه شكل گرفته است.

حسن طلايي معتقد است كه در تأليف اين کتاب مشکل عمده‌اي وجود داشته است. در موارد بسياري داده‌هاي جديد با داده‌هاي قديم تناقض‌هاي آشکاري داشته‌اند. از اين روي پالايش داده‌هاي قديم ضروري به نظر مي‌رسيد و در موضوعاتي که مستلزم استفاده از داده‌هاي قديم و جديد باستان‌شناسي است نشان مي‌دهد كه پالايش دقيق داده‌ها از ضروريات است. در واقع بدون توجه به اين موضوع نمي‌توان تصوير روشني از موضوع تحقيق ارايه کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها