چاپ نخست كتاب «حجاب و عفاف» نوشته فاطمه عزلتيمقدم از سوي موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد. اين كتاب به راههاي چگونگي حفظ حجاب و عفاف، آفات آن و عوامل بدحجابي پرداخته است_.
كتاب حاضر در شش عنوان، موضوعاتي را درباره حجاب و عفاف مطرح ميكند. فلسفه حجاب و عفاف، خردهگيريهاي مخالفان به حجاب و عفاف، فلسفه و راز حجاب زن در نماز، حجاب و عفاف مردان، چگونگي حجاب و عفاف و علل و عوامل گرايش به بدحجابي، عناوين مطالب كتاب حاضرند.
به عقيده نويسنده، «عفاف، به هيچ قيمتي نبايد خدشه بردارد؛ به هر ميزان اين مرواريد صدمه ببيند، سرمايه انساني نيز به همان اندازه لطمه ميخورد.»
به تصريح آيات و روايات، «عفاف» حاصل «حجاب» و «فروبستن ديدگان از نگاه حرام» است اما «حجاب» و پوشش كامل، تاثير دو چندان دارد. پوشش در ظاهر، محدوديتي براي زن است اما در حقيقت، ايجاد حصري است براي نگاههاي آلوده و هوسران. «حجاب» بهسان صدفي است كه مرواريد جمال و جلال زن را از نگاههاي يغماگران و بيمار دلان و دستيازي هوسبازان و سوء استفاده استعمارگران حفظ ميكند.
بنابر مطالباين اثر، «فلسفه حجاب، حفظ ارزش والاي زن است و از همينروست كه خداوند پوشش ديني را بر او واجب و نگاه به بدن و موي سر او را حرام فرموده است. حجاب و پوشش براي بانوان، به ويژه حجاب برتر يعني چادر، توجه به حريم عفاف و حراست آن از اصيلترين سنگر زنان و از مهمترين و عميقترين و سودمندترين قانون الزامي آفرينش براي آنها و جامعه است. اگر اين سنگر آسيب ببيند و يا مورد تهاجم فرهنگي دشمن قرار بگيرد، شرافت و سعادت زن فروريخته و در سراشيبي سقوط و انحراف قرار گرفته و موجب آلودگي خود و جامعه خواهد شد.
امروزه يكي از مسائل مهمي كه جامعه ما را تهديد ميكند بدحجابي و يا بيحجابي است كه باعث اشاعه فحشا شده و جوانان و نوجوانان زيادي را در منجلاب فساد غوطهور كرده است. با توجه به نظريات روانشناسي، اختلالهاي روحي در نهايت به بيماريهاي عصبي منجر و باعث بر همزدن تعادل حياتي و جسماني فرد ميشود.
تعجب از بانواني كه با بدحجابي خود ادعا ميكنند به مقابله با شوهر چشمچران خود رفتهاند. در پاسخ اين پرسشها كه آيا اگر شوهر فردي به طرف باتلاق گناه و جهنم پيش ميرود؛ عاقلانه است كه زن هم به دنبال او راهي جهنم شود! بايد بگوييم اولا: از رواياتي كه در مورد كيفيت پوشيدن لباس و شبيه نشدن به كفار و ... نقل شده، استفاده ميشود مرد بايد از پوشيدن لباسهاي ناپسند، تنگ و بدننما اجتناب كند. حدود حجاب اين است كه زنها به جز صورت و كف دست و پا، بقيه بدنشان بايد پوشيده باشد.»
منظور از جلباب در روايات چيست؟
منظور از جلباب را ميتوان اينچنين عنوان كرد: 1. مقنعه، 2. هر لباسي كه از سر تا پا را بپوشاند، 3. هر لباسي كه زنان روي لباسهاي خود بپوشند، 4. ملحفه (چادر)، 5. لباسي كه بزرگتر از روسري و كوچكتر از ردا باشد، 6. روسري بزرگي كه سر و صورت را هنگام خروج از منزل ميپوشاند.
قدر مشترك اين معاني پوششي است كه از روسري بزرگتر و از عباي زنانه كوچكتر است و اين پوشش به «چادر» شباهت نزديكتري دارد.
امتيازهاي چادر نسبت به ساير حجابها:
اين پوشش يادگار زنان اهلبيت(عليهمالسلام) به ويژه حضرت فاطمه زهرا(س) است كه بيش از هر لباسي، حجم و شكل بدن را پوشش ميدهد و سمبل حجاب اسلامي و با پوشش يكنواخت و يكپارچه بدن، جلب توجه نامحرم را به كمترين حد ممكن ميرساند.
به عقيده نويسنده، «همچنين اين حجاب، پوشش ديني و ملي زنان ايران است كه ديانت، مليت و استقلال فرهنگي ملت مسلمان ايران را در دنيا تجلي ميبخشد و داراي بيشترين بار فرهنگي حيا و عفاف است كه بيش از هر پوششي دست رد بر سينه نامحرم ميزند و سمبل مبارزه با استعمار ، و وقار و متانتي معنوي براي زن به ارمغان دارد و با اهداي كاملترين پوشش به زن مسلمان وسيله كمال و تقرب بيشتر را در او مهيا ميسازد و بالاترين تواضع در برابر فرامين حق را تجلي ميكند.
از علل فردي گرايش به بدحجابي، ناآشنايي با تاثيرات عميق و شگرف حجاب و بدحجابي در فرد و جامعه و تفاوت قائل نشدن بين حجاب و لباس و ضعف انگيزهها و گرايشهاي ديني و بياطلاعي و يا برداشتهاي نادرست از اصول روابط ميان زن و مرد و حجاب و خودباختگي فرهنگي و تاخير در ازدواج ميباشد و از علل خانوادگي، خلا تربيت صحيح و كار بيرون از خانه مادران و آسيبهاي تربيتي آن است.
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشري و به ويژه جوامع اسلامي مطرح شده، و حجاب امري ظاهري و در ارتباط با جسم است، اگر چه اين پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهاي دروني افراد بوده، ولي در نشئه مادي و طبيعي ظهور دارد، عفاف نيز نوعي حجاب دروني است كه انسان را از گناه باز ميدارد.
حفظ چشم، گوش، قلب و تمامي اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه، عفاف ناميده ميشود كه حاصل اين عفت و حجاب دروني، پوشش ظاهري است. به تعبيري لطيفتر، حجاب ميوه عفاف است و عفاف ريشه حجاب و اين سخن پاسخي كوبنده به برخي افراد سطحينگر بوده كه ممكن است حجاب ظاهري داشته باشند، ولي عفاف و طهارت باطني در خويش ايجاد نكرده باشند. اين گروه از حجاب تنها پوسته و ظاهري بيمعنا دارند، و از سوي ديگر كساني هستند كه ادعاي عفاف كرده و با تعابيري همچون، من قلب پاكي دارم، خداوند تنها قلبها را مينگرد، چشمها بايد پاك باشد! خود را سرگرم كردهاند. انسانهايي چنين، بايد در قاموس انديشه خود نكتهاي اساسي را بنگرند و آن اين است كه درون پاك، بيروني پاك ميپروراند و هرگز قلب پاك موجب بارور شدن ميوه ناپاكي به نام بيحجابي و بدحجابي نخواهد شد.
در نهايت اينكه حجاب، ميوه درخت معرفت است و كساني ميتوانند اين ميوه را در وجود خود ببينند كه از زمينههاي معرفتي و اعتقادي عميقي برخوردار باشند. عفاف نوعي حجاب دروني است كه انسان را از گناه باز ميدارد.»
چاپ نخست كتاب «حجاب و عفاف» با شمارگان 1200 نسخه، 80 صفحه و به بهاي 12000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما