پنجاهمين شماره ماهنامه تخصصي اطلاعرساني و نقد و بررسي كتاب با عنوان «كتاب ماه فلسفه» ويژه پرونده «فارابيپژوهي» به سردبيري علي اوجبي از سوي خانه كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.-
سخن سردبیر این شماره به موضوع «علوم انساني» پرداخته است. علی اوجبی مینویسد: «چه تفاوتي ميان علوم انساني در جامعه ما و در غرب است؟ چرا علوم انساني در جامعه ما از شادابي، طراوت و زايش برخوردار نيست ولي در غرب هماره در حال حركت و رشد و تعالي است به گونهاي كه خود را بر جوامع ديگر تحميل ميكند؟
1. شايد مهمترين عامل اين افتراق و جدايي، مساله محور بودن دانشها در غرب و موضوع محور بودن پژوهشها در جامعه ماست. آنها هماره به انگيزه رفع يك خلا معرفتي و يافتن پاسخ يك پرسش هستند. اما ما در پژوهشهايمان گويا هيچگاه با پرسش و سوالي مواجه نيستيم كه در پي يافتن راه حل آن باشيم. به همين دليل بانكهاي اطلاعاتي پاياننامههاي دانشجويي، عمدتا انباني از اطلاعات تكراري است كه تنها رنگ و لعاب آنها با هم متفاوت است. تحقيقهايي كه دردي را درمان نميكند و گرهي را نميگشايد.
اگر نگاهي به سير تاريخي انديشه در ايران اسلامي داشته باشيم، اوج جريانهاي فرهنگي، مقاطعي است كه يك انديشمند در پي يافتن مسالهاي برآمده است. فارابي، موسس فلسفه اسلامي در پي يافتن ارتباط عقل و شرع و عامل نيكبختي جامعه بود، به همين دليل از او به عنوان يكي از قلههاي فلسفي و معرفتي ياد ميشود. ابنسنيا، سهروردي، ميرداماد و ملاصدرا نيز اينگونه بودند.
2. شايد لازمه مساله محور بودن، كاربردي بودن پژوهش باشد. در غرب، علوم انساني حتي فلسفه، جنبه كاربردي و عملي پيدا كردهاند. امروزه شما در ميان نوشتههاي آنان با عناوين غريبي چون فلسفه سينما، فلسفه ورزش و فلسفه براي كودكان مواجه ميشويد. اما در جامعه ما، علوم انساني تنها براي تنومند كردن حافظه است. عمده و غالب پژوهشگران اين حوزه مجموعهاي از دادهها و اطلاعات هستند بدون آنكه بتوانند از آنها در عرصه عمل بهره ببرند.
3. علوم انساني در غرب مبتني بر اصل ابطالپذيري است. از اينرو، فرهنگ نقد در جامعه علمي غربي رواج دارد. به عنوان نمونه، گروه فلسفه دانشگاه نوتردام سايتي دارد كه در آن فارغالتحصيلان، اساتيد و پژوهشگران حوزه فلسفه جديدترين آثار فلسفي را به نقد ميكشند. اما ما فرسنگها با نقد و نقدنويسي فاصله داريم و اين ابزار تعالي بخش معرفتي را نوعي اهانت تلقي ميكنيم. چند مجله پژوهشي را سراغ داريد كه به نقد انديشهها و آثار بپردازد؟! كدام دانشگاه و مركز پژوهشي را ميشناسيد كه به اين مهم اهتمام داشته باشد؟!
4. نكته پاياني اينكه علوم انساني و شيوه پژوهشي آن در جامعه ما تقليدي كوركورانه از غرب است. در حالي كه آنها بر اساس ويژگيها و شاخصههاي معرفتي و نيازهاي معيشتي خود دست به آفرينش اين معارف زدهاند. از اينرو علوم انساني غربي براي جوامع ديگر بدون در نظر گرفتن نكته ياد شده نه تنها هيچيك از ثمرات مثبت خود را به همراه نخواهد داشت، بلكه مشكلآفرين هم خواهد بود.»
در بخش پرونده «فارابيپژوهي» اين مقالات به چشم ميخورند: در جستوجوي نويسنده (ملاحظاتي چند در باب فصوصالحكمه و شرح شنب غازاني بر آن)(مهدي كمپاني زارع)، شرحي عارفانه (نگاهي به شرح حكيم الهي قمشهاي بر فصوصالحكمه فارابي)(غلامرضا صديق)، نقدي بر خوانش عابدالجابري از فارابي(مهدي كمپاني زارع)، شرحي فاخر از اديب معاصر مصري(حسنا سادات بنيطبا)، قرائتي صدرايي از فارابي (تاملي در شرح فصوصالحكمه سيدجلال آشتياني)(عبدالله صلواتي)، عرفان نظري در آينه فصوص فارابي (معرفي نصوصالحكم بر فصوصالحكم علامه حسنزاده آملي)(شهناز شايانفر)، كليات فلسفه فارابي (تاملي در كتاب فارابي فيلسوف فرهنگ)(مائده پناهي آراللو)، فلسفه سياسي فارابي با رويكردهاي متفاوت(مهدي كمپاني زارع)، مروري بر مباني فارابي، فيلسوف غريب(مائده پناهي آراللو)، اصول تفكر فارابي و مهمترين پيروان مكتب او(زهرا طاهري اخوان)، جمع پريشان (بررسي مجموعه مقالات فارابي شناسي)(غلامي شيري)، آشنايي مقدماتي با موسس فلسفه اسلامي (مژگان حقاني) و آرمان شهر فارابي(ابراهيم حسنزاده).
«در سپاس مترجم از نقد ناقد و نقدي بر نقدشان(ابراهيم دادجو)»، عنوان مقالهاي است كه در بخش «نقد نقد» كار شده است.
در بخش جستار اين شماره ماهنامه نيز تعريف مفاهيم زيربنايي فلسفه وايتهد(مهدي سلطاني گازار) درج شده است.
يادبود حسين ضيايي(علي قيصري)، عنوان مطلبي است كه در بخش يادبود به آن اشاره ميشود.
يك فيلسوف ايراني، ويليام چيتيك(شهابالدين عباسي)، در بخش فيلسوف ماه به چشم ميخورد.
«نشست نقد و بررسي كتاب فلسفه ذهن و نشست فارابي» و «فيلسوف موسس» گزارش اين شماره ماهنامه را تشكيل ميدهد.
پنجاهمين شماره ماهنامه «كتاب ماه فلسفه» ويژه پرونده «فارابيپژوهي» در132 صفحه و بهاي 12000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما