مهناز فتاحي نگارش خاطرات مادربزرگش را از دوران هشت سال دفاعمقدس در قالب خاطره-داستان به پايان رسانده است. اين اثر در بردارنده روايتي از حضور آوارگان حلبچه در باغ مادربزرگ نويسنده است.-
بيست و پنجم اسفند ماه سال 1366 و بعد از آغاز عمليات والفجر 10 توسط رزمندگان جمهوری اسلامی ایران، ارتش صدام براي فرار از شكست در اين عمليات، با بمباران شيميايي حلبچه در عراق، یک فاجعه انسانی را رقم زد.
فتاحی گفت: در آن دوران تمامي 9 فرزند مادربزرگم به همراه خانوادههاي خود به خانه او آمده بودند. مديريت اين زن براي اداره امور خانه و ايجاد دوستي بين آوارگان عراقي و خانوادهاش ویژگی اين خاطره- داستان است.
وی نگارش كتاب از خاطرات مادربزرگش را دليلي براي جبران كاستي ادبيات دفاعمقدس در پرداخت به زندگي عامه مردم و افراد پشت جبهه عنوان كرد و افزود: تاكنون خاطرات بسياري از سرداران و رزمندگان نوشته شده است اما خاطرات عامه مردم هم داراي نكات جذاب و قابل توجهي است.
اين نويسنده ادامه داد: داستان از زمان كودكي مادربزرگم شروع و به مرحله بزرگسالي و تلاش او و همسرش براي ساخت باغي كه در دوران هشت سال دفاعمقدس پناهگاه آوارههاي عراقي شد ميرسد. منبع کتاب علاوه بر گفتههاي مادريزرگم، خاطرات دايي و خالههاي من از آن دوران است.
وي در پايان گفت: نگارش اين اثر به پايان رسيده است اما هنوز نامي براي آن انتخاب نكردهام و نشر آن به عهده دفتر ادبيات و مقاومت حوزه هنري تهران خواهد بود.
نظر شما