مارگارت ميچل بعد از خلق «بربادرفته» يكي از پرخوانندهترين رمانهاي آمريكا دست از نوشتن كشيد. او در نامهاي كه بهتازگي كشف شده علت اين مساله را دشواريهاي نگهداري از پدر بيمارش ذكر كرده است.-
به تازگي يك مجله پزشكي در ميسوري نامهاي را منتشر كرده است كه ميچل سالها پيش به طبيبي نوشته و در آن عنوان كرده كه به دليل گرفتاريهاي ناشي از رسيدگي به پدر عليلاش قادر به نوشتن كتاب ديگري نيست. او در اين نامه كه در سپتامبر 1944 خطاب به دكتر آرتور هرتسلر اهل هالستد نوشته شده است، از او براي كتابهاي ارسالياش تشكر ميكند و مينويسد:
«قصد داشتم درباره «كتاب تيروئيد» برايتان بنويسم ولي پدرم در ماه ژوئن درگذشت و ديگر دل و دماغ و وقتش را ندارم. مدتها مريض بود – شش سال تمام – و سه سال آخر را در بيمارستان گذراند... وقتي مردم از من ميپرسند چرا كتاب ديگري نمينويسم، با بهت و حيرت نگاهشان ميكنم، آخر چطور ميشود در اضطرار مدام يا وقتهايي كه خستگي جسماني هرروز تا نقطه اشباع ميرسد، كار خلاق كرد؟ اميدوارم حالا كه ديگر مجبور نيستم روي تختهاي بلند بيمارستان خم شوم يا حواسم به ساعت قرصها باشد...بتوانم سلامتم را زود به دست بياورم.»
ميچل با انتشار رمان «بربادرفته» در سال 1936 توانست موقعيتي مهم در تاريخ ادبيات امريكا به دست آورد، اهميتي كه در كنار فروش يك ميليوني اثر تنها در شش ماه، جايزه پوليتزر را براي او به ارمغان آورد. طولي نكشيد كه كتاب به بيش از چهل زبان دنيا ترجمه شد و همچنان در فهرست پرفروشترينهاي تاريخ باقي مانده است.
انتشار اين نامه تاريخي در حالي صورت ميگيرد كه در دايرهالمعارف نيوجورجيا علت اصلي بازماندن ميچل از نگارش رمانهاي بعدي را فروش فوقالعاده «بردبادرفته» ذكر كرده بود.
در اين دايرهالمعارف ميخوانيم: «احتمالا يكي از دلايل بازماندن ميچل از خلق رماني ديگر آن بوده كه او و برادر و همسرش بيشتر وقت خود را صرف حفاظت از كپي رايت اين اثر در خارج از كشور كرده اند. در زمان نگارش بربادرفته، قانون كپي رايت هنوز شكل درست و روشني پيدا نكرده بود و در هر كشور به شكلي بود. نامهنگاريها بيشتر وقت او را ميگرفت و در سالهاي پس از انتشار اثر، او شخصا به تمام نامههاي دريافتي پاسخ ميداد. با درگرفتن جنگ جهاني دوم (سالهاي 1941 تا 1945) او بيوقفه در سازمان صليب سرخ آمريكا خدمت داوطلبانه كرد.»
دو سال پيش هم يك خلبان فرانسوي از وجه ديگري از زندگي ميچل پرده برداشت. او گفته بود كه ميچل با اهداي مبلغ قابل توجهي، شهر ويران شده «ويموتير» فرانسه را بازسازي كرد. اين شهر كوچك كه در جريان جنگ جهاني دوم تخريب شده بود، به كمك مارگارت ميچل دوباره ساخته شد و اين در حالي است كه انساندوستي و خانوادهگرايي شخصيت ميچل كمتر شناخته شده و حتي آنها كه به بررسي زندگي و آثار به جاي مانده از او پرداختهاند به اين مسايل توجهي نشان ندادهاند.
نظر شما