جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۸
شمع تولد بروسان را پسر او و دولت‌آبادی فوت کردند

بزرگداشت غلام‌رضا بروسان در دفتر انتشارت عصر روشن، با حضور چند نفر از خانواده او و الهام اسلامی و جمعی از شاعران، عصر پنج شنبه، 24آذرماه برگزار شد، در میانه‌های این مراسم محمود دولت آبادی هم آمد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دهمین روز از درگذشت رضا بروسان و هم‌زمانی‌اش با تولد او، بهانه‌ای شد برای بزرگداشت او و الهام اسلامی در دفتر انتشارات عصر روشن؛ در این مراسم که جمع زیادی از اهالی قلم از جمله محمود دولت آبادی در آن شرکت کردند، از خانواده این‌دو نیز کسانی حضور داشتند. پسر بروسان و خواهرش و برادر اسلامی و برادرزاده‌اش از نزدیکان این دوشاعر فقید، در اين مراسم حضور داشتند.

علی‌رضا بهرامي، مجری این برنامه، در ابتدای این مراسم از مجموعه «یک بسته سیگار در غربت» قطعه‌هایی کوتاه خواند و در ادامه گفت که نمی‌خواهیم این مراسم را سوگوارانه برگزار کنیم، امروز تولد بروسان است و ما گرد هم آمده‌ایم که یاد او را زنده بداریم.

به دلیل فضای کم محل برگزاری این مراسم بسیاری از حاضران سرپا برنامه را دنبال کردند بیش از 80 نفر از شاعران و نويسندگان كشور در اين مراسم حضور داشتند.

نخستين كسي كه از بروسان و اسلامي سخن گفت، الناز اسلامي، برادرزاده اسلامي بود و با خواندن متني و شعري از الهام اسلامي آغازگر سخنراني‌ها بود.

سپس، محمدهاشم اكبرياني دعوت شد، كه او اين‌گونه آغاز كرد: در سالي كه نخستين دوره جايزه شعر خبرنگاران بود و او در آن برگزيده شد هيچ‌وقت آن روحيه قوي بروسان را فراموش نمي‌كنم. ما مرگ‌هاي دردناك زيادي ديده‌ايم و اين هم يكي از آن دردهاست، از اين بابت خيلي متاسف شدم.

او گفت: باتوجه به اين‌كه جايزه شعر خبرنگاران خيلي در شناخته شدن ايشان تاثير داشت، من به جاي معرفي ايشان ترجيح مي‌دهم از جوايز ادبي و عوامل شناساندن شاعر به جامعه ادبي حرف برود.

دبير جايزه شعر خبرنگاران نخستين عامل شناسانده شدن را شعر خود شاعر دانست و سپس فعاليت و رفتار او را دومين عامل مهم خواند و گفت: البته نهادها هم خيلي تاثير دارند كه يك شعر به جامعه ادبي شناسانده شود.

اكبرياني به‌جز جوايز ادبي، از خبرنگاران، از نشريه‌هاي ادبي و ناشران هم به عنوان عوامل شناساندن بروسان به جامعه ادبي نام برد و گفت: به‌جز استثناهايي، در جوايز ادبي، جوايز مستقل بهتر از جوايز دولتي اين نقش معرفي را ايفا مي‌كنند و حتي نهادهاي دولتي گاه شايد مانعي براي شعر معاصر بوده‌اند.

در ادامه بهرامي از آرش شفاعي يكي از شاعران و دوستان بروسان حاضر در اين مراسم دعوت كرد كه سخن بگويد و او با خوانش متني ابراز تاثر خود را از اين حادثه عنوان كرد و گفت نمي‌شود احساس ناراحتي‌مان را از اين ضايعه بروز ندهيم و در ادامه در وصف رضا بروسان و در وصف روز درگذشت او و همسرش متني را خواند كه در آن به شعر دو شاعر اشاره شده بود: رضا بروسان ديدي جديد به شعر الهام اسلامي داده بود و الهام حس زندگي به شعر رضا مي بخشيد.

او در ادامه با اين سخن حرف‌هاي خود را به پايان برد: شعر به عزا و درگذشت كاري ندارد و راه خود را مي‌رود. سكوت سرانجام تمام دهان‌هاست اما تا آن زمان بايد جوشيد و جوشاند و رضا اين كار را كرد.

علي‌رضا بهنام ديگر سخن‌ران اين مراسم بود و گفت: پيش از هرچيز از طرف دبيرخانه جايزه شعر خورشيد درگذشت الهام اسلامي را تسليت مي‌گويم ايشان از برگزيدگان نهايي اين جشنواره بودند و لازم دانستم كه اين مقدمه را بياورم.

او ادامه داد: همان‌گونه كه دوستان بروسان گفتند، غلام‌رضا بروسان بيش از هر شاعر ديگري براي رسيدن به اين جايگاه‌اش زحمت كشيده بود، او تحت تاثير شرايط اطراف خود قرار نگرفت و راه خود را ادامه داد و شعرهايي مي‌سرود كه مي‌توان به آن‌ها لقب سهل و ممتنع داد چون با نهايت سادگي، غيرقابل تقليد بودند.

بهنام گفت: عنصر مهم در شعر بروسان خود شاعر بود و اين تكنيكي است كه آموختني نسيت و در نوع شعر او ذهن شاعر خيلي اهميت داشت. قدرت او در شكار لحظه‌هاي زندگي و تبديل آن به شعر مثال زدني بود.

در ميانه‌هاي اين مراسم بهرامي، مجري برنامه نقل‌هايي از گفته‌ها و سروده‌هاي بروسان را براي حاضران مي‌خواند.

مهرنوش قربان‌علي با تسليت آغاز كرد و گفت: فرصت ديدار من از اين عزيزان اندك بود اما آن‌چه از اندكي آن دو به خاطرم ماند عشق‌شان به هم بود و به شعر و تاثيري كه بر هم داشتند و مي‌شود آن‌ها را نيمه شعري هم‌ديگر خواند.

قريان‌علي بعد از مقدمه‌اش با خواندن متني از پيش آماده شده حرف‌هايش را به پايان برد.

بهرامي گفت: نرگس برهمن برنده پنجمين جايزه شعر خبرنگاران قرار بود در اين جمع باشد اما او گفت هنوز نمي‌تواند در اين جمع‌ها حضور يابد و به احترام بروسان و اسلامي متني براي مراسم فرستاده بود كه توسط بهرامي خوانده شد.

بخش دوم اين مراسم كه به شعرخواني اختصاص داشت، با اعلام مجري و با دعوت از پوريا گل‌محمدي آغاز شد. گل‌محمدي با مقدمه‌اي دو شعر را براي بروسان خواند كه يكي در زمان حيات‌اش به او تقديم شده بود و ديكري بعد از درگذشت او. يك شعر را از الهام اسلامي و به ياد او خواند.

مرتضي حنيفي، باني كيك تولد بروسان، علي‌رضا جهان‌شاهي، سعيد پوريوسف و محمد آشنا هم ديگر گويندگان در اين مراسم بودند و با خواندن اشعاري از خودشان و از رضا ياد او را گرامي داشتند.

اواخر اين برنامه مجتبي بروسان بازمانده خانواده بروسان با شعري در وصف خانواده از دست رفته‌اش باعث تاثر تمام حاضران در جلسه شد او كه نوجواني كم سن و سال است شب پيش اين شعر را سروده بود كه قسمتي از آن اين‌گونه بود: «مي‌خواستم سوزني بردارم تا فرو كنم در يكي از بندهاي انگشتانم / تا خوني بيايد و اين خواب را باطل كند.»

در ادامه بهرامي از بروساني در آينده خبر داد و گفت: جاي بروسان خالي نخواهد ماند.

در پايان اين سخنراني‌ها محمود دولت‌آبادي با بيان اين‌كه جواني شتاب مقدسي است و بايد از اين از اين تقدس مراقبت كرد گفت: از زماني كه اين خبر را شنيدم بسي ناراحت شدم. من آن جاده بي‌رحم را مي‌شناسم كاش در حفظ گوهر مقدس جواني اندكي بيشتر مراقبت كنيم.

دولت‌آبادي و مجتبي بروسان با هم شمع تولد بروسان را فوت كردند و سپس كيک تولد را بريدند و دولت‌آبادي مجتبي بروسان را در آغوش گرفت.

رسول يونان هم در پايان شعري خواند و مراسم به پايان رسيد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها