سالي كه نكوست از بهارش پيداست. افشاي ماجراي سرقت ادبي پاتريك پوآور دآرور چهره سرشناس ادبي و مجري قديمي تلويزيون فرانسه در نخستين ماه سال گذشته ميلادي نشان مي داد حكايت سرقت ادبي نويسندگان فرانسوي سر دراز دارد. هر از گاه نويسندگاني با نامهاي بزرگ به علت مشغله فكري و كمبود وقت از دست يكديگر تقلب ميكنند كه ناگاه ناظمي سر ميرسد و بر چندين دهه كارنامه درخشان آنها مهر ابطال ميزند.
ماه ژانويه 2011 (دي 89) ژروم دوپوي خبرنگار اكسپرس فرانسه يا همان آقاي ناظم ماجرا مستنداتي درباره ماجراي سرقت ادبي پاتريك پوآور دآرور و انتشار بخشهايي بدون اجازه مؤلف از كتابي قديمي به نام خود افشا كرد.
دوپوي در مقاله «گفتههاي ياريرسان» (citations à l\'appui) در صفحات 80-78 شماره 3105 هفتهنامه اكسپرس در ماه ژانويه 2011 به ارایه شباهتهاي فراوان كتاب «همينگوي: زندگي تا حد افراط» به قلم پاتريك پوآور دآرور درباره ارنست همينگوي با كتاب «ارنست همينگوي، در دوره جوانياش» نوشته پيتر گريفين (نشر گاليمار، 1989) پرداخت.
PPDA به علت تقلب جريمه ميشود
پاتريك پوآور دآرور يا به گفته همه فرانسويها PPDA چرا دست به چنين كاري زد؟ كمبود وقت علتش بود؟ يا شيوه خاص و به گفته خودش «خيلي شخصي» از نوشتن درباره يك نويسنده ريشو (همينگوي) او را به آنجا كشاند؟ او حتي در فهرست مراجع و مآخذ هم نامي از كتاب «ارنست همينگوي، در دوره جوانياش» نوشته پيتر گريفين نميبرد در حالي كه شباهتهاي بسياري در متن دو كتاب ديده ميشود. سرانجام مجري مشهور ساعت 20 كانال یک تلويزيون فرانسه غافگير شد، رسوايي ابعاد وسيعي پيدا كرد و ماهها خوراك خبري رسانههاي فرانسوي بود.
ماجراي ماه ژانويه به آخر نرسيده بود كه ماه ژوئن آگات بورن دوست قديمي PPDA هم او را به تجاوز به حريم خصوصي و افشاي زندگي شخصياش در رمان «تكههاي پراكنده يك زن» (گراسه، 2009) متهم كرد. واقعهاي تلخ هم براي بورن و هم براي پاتريك پوآور دآرور كه به مشاجرات خصوصي آنها ابعاد رسانهاي داد. PPDA در اين رمان با انتشار نامههايي كه بورن براي او مينوشت چهرهاي ناخوشايند از او ترسيم كرده بود.
پس از به ميان آمدن پاي مقامات قضايي در اين پرونده و عدم رأي موافق دادگاه مبني بر «صرف داستان بودن ماجرا» در رمان «تكههاي پراكنده يك زن»، PPDA به پرداخت 33 هزار يورو غرامت جريمه شد و حق تجديد چاپ كتاب از سوي ناشر هم سلب شد.
ماسه-اسكارون و «بينامتنيت»
سرانجام چند هفته بعد در اواخر ماه اوت شريك ديگري هم براي PPDA پيدا شد. ژوزف ماسه-اسكارون نويسنده سرشناس فرانسوي و سردبير هفتهنامه پرمخاطب «مجله ادبي» (Magazine littéraire) متهم شد بخشهايي از رمان «بليت ورودي» خودش را از نوشتههاي بيل برايسون نويسنده آمريكايي به عاريت گرفته است؛ اما او به صراحت سرقت ادبي را رد ميكند و درباره كارش از «بينامتنيت» سخن به ميان ميآورد. نقل گفتههايي اينچنيني به باور او «اداي احترام» نامحسوس به نويسندگاني است كه او دوست ميدارد. ابتداي ماه سپتامبر نيز هفتهنامه اكسپرس نشان ميدهد «اداي احترام» ماسه-اسكارون تنها به ادبيات محدود نميشد بلكه موارد مشابه فراواني در حرفه روزنامهنگاري او نيز نشان از «اداي احترام» فراوان او به مقالات ديگر روزنامهنگاران فرانسوي دارد.
پاتريك دو كارولي از مورخان «الهام» گرفته است
در كوران جنجال سرقت ادبي توسط دو نويسنده سرشناس و پرمخاطب فرانسوي فرياد اركستر سرقت ادبي در فرانسه اوج ميگيرد و بيوه پيير گريمال مورخ قديمي و محقق عهد عتيق، پاتريك كارولي كارگردان تلويزيون فرانسه را متهم ميكند در رمان تاريخي «بانوي فئودال» (نشر پلون) از كتاب «عشق در رم» (بل لتر، 1979) نوشته همسر فقيدش دزدي ادبي كرده است. با آنكه دو كارولي در پايان كتابش از كتاب گريمال همچون آثار برخي ديگر از مورخان تجليل كرده بود اما روز 13 دسامبر (22 آذر) در دادگاه عالي پاريس حاضر شد تا جوابگوي شكايت خانم گريمال و غرامت 269 هزار يورويي مطالبهشده از سوي او باشد. چرا كه اجازهاي به انجام چنين اقدامي نداشته است.
راما ياد از اينترنت كمك ميگرفت
سرانجام نوبت به شاهزاده سنگالي-فرانسوي اهل سياست خانم راما ياد ميرسد. اواسط ماه نوامبر راما ياد به بروز اشكالي در فهرست مراجع كتاب «در دفاع از آموزش همگاني» (نشر گراسه) اعتراف ميكند. او بدون ذكر منبع بارها گفتهها و نوشتههاي استاد فلسفهاي به نام ژان-ميشل موگليوني را بدون علامت گيومه و نقل قول در كتابش آورده بود. دليلي هم كه براي كارش بيان ميكند آن است كه اين نوشتهها را بر روي اينترنت پيدا كرده است و نميتوانست همه سايتهايي را كه از آن ها استفاده كرده بود نام ببرد. چند روز بعد هم خبرنگاران پتي ژورنال فرانسه گزيدههاي ديگري از كتاب راما ياد را پيدا ميكنند كه پيشتر در روزنامههاي فرانسوي به چاپ رسيده بود. مستند سخن گفتن خيلي خوب است اما ذكر منبع و مرجع سخن از آن بسي مهمتر است.
بحران اقتباس يا بحران نشر؟
به راستي نقطه مشترك ماجراي سرقات ادبي اين چهار نويسنده جنجالي چه بود؟ به باور ما شهرت بسيار اين چهار فرد در رسانههاي فرانسوي و هندوانههاي زيادي كه با يك دست برميدارند دو نكته مشترك اساسي در زندگي اين افراد است. PPDA با شهرتي غيرقابل تصور در رسانههاي فرانسوي در قالب برنامههاي تلويزيونياش در حوزه ادبيات همواره جلوي دوربين نشسته است. ماسه-اسكارون با سردبيري مجله ادبي و مجله ماريان، كارولي با ورود به آكادمي هنرهاي زيبا و تأسيس شركت توليدي و راما ياد با عضويت به حزب راديكال پس از جدايي از دار و دسته نيكلا ساركوزي و معاونت برنارد كوشنر وزير سابق امور خارجه فرانسه هميشه در رسانههاي فرانسوي خبرساز بودهاند اما همه اين كارها بس نيست بلكه باز هم بايد در صحنه رسانههاي فرانسوي حضور داشته باشند. از اين رو بايد كتابي منتشر كرد و براي انتشار كتاب بايد نوشت و براي سريع نوشتن به سوي نوشتههاي حاضر و آماده روي ميآورند. ناشراني هم كه با اين آثار سر و كار دارند بسيار به ندرت از ادامه كار با نويسندگانشان دست ميكشند. تا آنجا كه ناشر وفاداري چون آرتو ناشر آثار PPDA بر «تز غيرواقعي كپي برداري» صحه ميگذارد و نشر پلون همچنان پشتيبان كارولي است.
به جز مساله تقلب كه اثباتش بسيار سختتر از ديگر سرقتهاي ادبي است و كاملا جنبه حقوقي دارد ماجراي سرقت ادبي به طور كل يك امر حقوقي به شمار نميرود. مساله عمده و اساسي سرقت ادبي حيثيت و آبروي يك نويسنده است. در صورت اثبات تقلب توسط يك نويسنده اعتبار سالها كار حرفهاي او و آثارش كه همواره با اعتماد كامل خوانده و بر سر زبانها نقل ميشدند زير سوال ميرود.
از اين رو به رغم آنكه نويسندگاني چنين مورد اعتماد، كتابهايي از اين دست را با امضاي خودشان منتشر كردند، سال 2011 با برملا كردن عمل غيرقابل دفاعشان آنها را به حاشيه راند تا در انتظار روزي بمانند مخاطبانشان بار ديگر آثارشان را به كتابخانههايشان راه دهند.
نظر شما