پنجشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۳
بحث​های اخلاقی و سلوکی ویژگی اشعار مولانا و عطار

کریم زمانی در درس گفتارهایی درباره عطار گفت: مولانا و عطار، مباحث نظری و عرفانی خود را به اخلاقیات پیوند می دهند. مشرب و شیوه عارفان این گونه است که با بال و پر عشق پرواز می​کنند و نمی گذارند که مباحث در مقطع نظریات متوقف بماند. بلکه آن مباحث را به سوی بحث​های اخلاقی و سلوکی مربوط می​سازند._

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شانزدهمين مجموعه از درس‌گفتارهايي درباره‌ عطار به بررسي و مقايسه‌ اسرارنامه‌ عطار و مثنوي مولانا اختصاص داشت که عصر چهارشنبه (14 دي) با سخنراني كريم زماني در مركز فرهنگي شهر كتاب برگزار ‌شد.

کریم زمانی در ابتدای سخنانش گفت: با مطالعاتی که در ادیان داشته​ام، متوجه شده​ام که در ادیان، مباحث اخلاقی جزء فرعیات است. البته نه به این معنی که اخلاقیات بی اهمیت است؛ بلکه به معنای بدیهی بودن آن است، یعنی کسی که خداپرست است، اخلاقی هم هست اما هدف، بنده خدا بودن است. 

وی افزود: عطار در دیباچه «اسرار نامه»، در همان بیت​های آغازین کتاب، همه مطلبی را که می​خواهد بگوید، فشرده وآن را می آ​ورد. در بیت نخست می​گوید: «به نام آن که جان را نور دین داد/ خرد را در خدا دانی یقین داد». این بیت نشانه آن است که عارفان تعارضی با عقل ندارند. اما همان گونه که مولانا می​گوید، عقل را مرتبه مرتبه می​دانند. 

زمانی اظهار کرد: «عقل جزیی» در مرتبه  پایین است. این عقل برای اداره معاش و سیر در لایه​های سطحی جهان است. به عمق نمی​تواند نفوذ کند و توان پرواز در اوج را هم ندارد. عقل در مراتب بالاتر «عقل کل» نامیده می شود. این عقل لیاقت دارد که به لایه​های درون هستی نفوذ کند و به شناختی برسد که عقل جزیی نمی تواند بدان دست یابد.

وی در ادامه سخنانش افزود: عقل در مرحله بالاتر، «اشراق» می​شود. این است که ما مجبوریم بگوییم که مراد از خرد، عقل شهودی است، نه عقل بحثی. «برگسون»، فیلسوف فرانسوی، هم می گوید: «درون بینی که همان ادراک باطنی است، مرتبه​ای فوق عقل رایج است». هر اندیشمندی، در هر گوشه از جهان هم به همین سخن می​رسد.

زمانی به بیتی از عطار اشاره کرد و گفت: عطار در بیت بعد «اسرار نامه» می​گوید: «یکی اول که پیشانی ندارد/ یکی آخر که پایانی ندارد»، که اشاره است به این که خداوند مسبوق به عدم نیست و نیز سرمدی و ابدی است. عطار ادامه می​دهد:«یکی ظاهر که باطن از ظهور است/ یکی باطن که ظاهرتر ز نور است». یعنی ذات الهی از شدت ظهور، مخفی است.

وی افزود: عطار می​گوید خداوند باطنی است که از نور هم ظاهرتر است. ما، موجودات و اشیاء جهان هستی را می​بینیم اما خبر نداریم که این نور است که ابتدا به چشم ما می​خورد. اما به نقوش عالم متمرکز می​شویم و نمی​توانیم نور عالم هستی را ببینیم. در حالی که این نور عالم هستی است که سبب وجود ما شده است.

زمانی اظهار کرد: «ز کنه ذات او کس را نشان نیست/ که هر چیزی که گویی اینست آن نیست؛ اگرچه جان ما می پی برد جا/ ولکن کنه او را کی برد راه». عطار می​گوید که عقل ما کشاف است. اما این عقل در مقابل ذات حق، ناتوان است. 

وی افزود: در بیت​های بعد می​گوید هنگامی که ما در شناخت خود عاجزیم، ذات حق را چگونه می​توانیم بشناسیم؟ و در بیت های دیگر، توحید را به مرحله خاص می​برد و به اوج بیان می​رسد و می​گوید که وجود ما اضافی و سایه​وار است. سایه هم وابسته به خورشید است. همین است که وجود مستقل نداریم. هرچه وجود حقیقی است، از آنِ خداست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها