شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۵
«داستان‌هاي قورت‌دادني» در بازار كتاب

كتاب «داستان‌هاي قورت‌دادني» اثر اسكار مندل با ترجمه ابوذر كرمي به بازار كتاب آمد./

ايبنا نوجوان: اين كتاب مجموعه‌اي از داستان‌هاي كوتاه و شيرين جهان را در خود جاي است. برخي از اين داستان‌ها از زبان حيوانات و بعضي از زبان انسان‌ها بيان شده‌اند اما تمامي آن‌ها دربرگيرنده‌ي نكاتي اند كه از ديرباز نسل‌هاي گذشته سعي در انتقال آن به نسل بعدي خود داشته‌اند.

داستان‌هاي اين كتاب گاهي شبيه به داستان‌هاي متون كهن مانند كليله و دمنه يا متل‌هاي ايراني‌اند؛ اين داستان‌ها نشان مي‌دهند كه برخي مسايل دغدغه تمام انسان‌ها با فرهنگ‌هاي گوناگون بوده اند و در واقع از مسايل مشترك بين فرهنگ‌ها محسوب مي‌شوند.

اين اثر 42 داستان كوتاه را براي مخاطبانش بيان مي‌كند. «دعوا بر سر يك تكه استخوان»، «خروسي كه خورشيد را وادار مي‌كرد طلوع كند»، «عقاب روي كوه»، «اسب آبي‌اي كه مجيزش را مي‌گفتند»، «فروشنده‌اي به نام هنك»، «پارلمان حيوانات»، «پيردختر، قناري و گربه» و «دولتمند و معمار» از جمله برخي از عناوين اين كتاب است.

در اين‌جا يكي از داستان‌هاي اين اثر را با عنوان «ملاقات دو پادشاه» با هم مي‌خوانيم: 

«دو پادشاه با هم ملاقات كردند تا اختلاف مرزيشان را حل و فصل كنند. يكي از آنها لباسي از جنس طلا و نقره پوشيده بود و ديگري ژنده‌پوش بود و صورتش پر از بريدگي و خراش بود. پادشاه طلا و نقره‌پوش وقتي پادشاه كشور همسايه را ديد چنان متعجب شد كه اختلاف مرزي را به كل فراموش كرد، چون با اين‌كه پادشاهان مي‌خواهند با يكديگر بجنگند، ولي متنفرند از اين‌كه يكي از خودشان واقعاً دچار زحمت و دردسر شود. حتي وقتي يك پادشاه، پادشاهي ديگر را مي‌كشد، بايد مطمئن باشد پشت سر كسي كه وي را كشته است يك نفر ديگر هست كه جايش را بگيرد. 

به هر حال، پادشاهِ طلا و نقره‌پوش به شانه‌ي پادشاه ژنده‌پوش زد و داد زد: «چه بر سرت آمده اي برادر!» پادشاه ژنده‌پوش گفت: «نپرس، مرا تا سرحد مرگ زده‌اند. من پادشاه خوبي هستم. دستمزدها و سودها و حقوق‌ها و بهره‌ها و مستمري‌ها و عوايد همه را افزايش دادم و مردم عادت كردند پول زياد داشته باشند و در نتيجه مطالباتشان بيش‌تر و خزانه خالي شد. جواهرات ملكه را فروختم، ثروتمندان متهمم كردند و از همه طرف بر من سنگ زدند و اگر اين جلسه‌ي حل اختلاف مرزي نبود تا حالا قطعه قطعه شده بودم. به خودت نگاه كن. چه زيبا و شاد هستي، بيست سال از من جواتر به نظر مي‌رسي. اي برادر، اي برادر، تو چه كار مي‌كني؟» 

پادشاه ثروتمند گرفت: «من برخلاف تو چنان ماليات سنگيني براي مردم وضع كردم كه مي‌تواند زندگي پنج نسلِ بعدِ آن‌ها را نابود كند. دست آخر وقتي در قلمروي من سر و صدايي بلند شد، سر و صدايي از روي گريه و آه و ناله بود. از اريكه‌ي قدرتم لطفي فراموش نشدني كردم و ماليات را به مقدار يك‌دهم كاهش دادم و حالا، برادر، آن قدر ثروتمندم كه مي‌توانم خداوندگار ثروت را بخرم و مردم با اين كه گرسنه‌اند هرجا مي‌روم برايم دعاي خير مي‌كنند.»
»
 
اين كتاب اثر «اسكار مندل» است كه توسط «ابوذر كرمي» براي نوجوانان به فارسي برگردان شده است.

كتاب «داستان‌هاي قورت‌دادني» از سوي نشر آفرينگان در 155 صفحه و بهاي 2800 تومان روانه‌ي بازار كتاب شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها