چاپ نخست جلد اول کتاب «زن در اسلام (كليات و مباني)» نوشته فريبا علاسوند، تهيه شده توسط دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، از سوي مركز نشر هاجر (وابسته به مركز مديريت حوزههاي علميه خواهران) منتشر كتاب شد. -
كتاب «زن در اسلام (كليات و مباني)»، متن آموزشي است كه براي ارايه به طلاب سطح دو حوزه تدوين شده است و ميتواند براي دانشجويان مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد، به ويژه دانشجويان مطالعات زنان نيز مفيد باشد.
«زن در اسلام (كليات و مباني)» در هفت گفتار، زن را از منظر اسلام و قرآن، مورد پژوهش قرار داده است. جايگاه انساني زن، جايگاه ارزشي زن، تفاوتهاي تكويني زن و مرد، هويت و نقشهاي جنسيتي، نسبت ميان زن و مرد، برابري و فمينيسم، عناوين گفتارهاي اين اثرند.
به عقيده نويسنده كتاب، يكي از دغدغههاي اساسي در تاريخ تفكر بشر، تعيين جايگاه انسان، ارايه تعريفي از او و برشمردن ويژگيهاي وجود وي است. تعيين جايگاه انسان نيز به همين تعاريف و شاخصهاي انسانشناختي باز ميگردد. ايجاد و جهتگيري تمدنها همواره به تعيين اين جايگاه وابسته بوده است. مثال مهم در اين زمينه، تغيير نگرشي است كه درباره انسان در دوره سوفسطاييان به وجود آمد. تا پيش از اين دوره، فلسفه بيشتر جهتگيري جهانشناسانه (كازمالوژيك: Cosmologic) داشت. به اين معنا كه فلسفه بيشتر به موضوعهايي چون چگونگي پيدايش جهان و ثابت يا متحرك بودن آن ميپرداخت اما با پيدايش طبقه سوفسطاييان، فلسفه انسانگراتر شد. در نگرش جديد، «انسان اجتماعي» مقياس همه چيز قرار گرفت كه بايد به زندگي مادي، رفاهي و لذتهايش ميپرداخت.»
بر اساس منابع مكتوب، پس از پيدايش سوفسطاييان است كه تمدن جديدي در غرب پايهريزي ميشود و چهره شهرهاي بزرگ و صاحب تمدن مانند آتن به سرعت تغيير ميكند. در واقع، تعريف جديد از انسان و تعيين جايگاه او، منشا تحولات اجتماعي، اقتصادي، اخلاقي و ايجاد رويكردي جديد در علم و تمدن شد. از اينرو، تعيين جايگاه انساني زنان نيز بحثي مهم، ديرباز و پردامنه است كه آثار فراواني در زندگي آنان به طور ويژه و در زندگي نوع انسان به طور عام داشته است.
علاسوند(نويسنده كتاب) معتقد است كه «منظور از تبيين جايگاه انساني زن، اثبات يا رد «انسان بودگي» اوست. در رويكرد فلسفي، زن يا انسان هست يا خير و نميتوان گفت كه زن انسان است ولي در اين ماهيت ناقصتر است. بر اين اساس، عبارتهايي كه در برخي كتابهاي مبني بر طفيلي دانستن زن در آفرينش ديده ميشود ـمثل آن كه زن براي خدمت به مرد آفريده شده استـ گذشته از درستي يا نادرستيشان، ناظر به «جايگاه ارزشي زن» بوده، تبييني فلسفي براي سلب انسانيت از زن، به شمار نميآيند. بنابراين، ممكن است كسي با استفاده از چنين تعابيري ادعا كند زن، انسان كم ارزشتري است، نظير آنچه كه روزگاري درباره سياهان گفته ميشد، نه آن كه زن انسان ناقصتري است.
از جمله اين عبارتها، كلماتي است كه صدرالمتالهين و شارح كتاب وي، ملاهادي سبزواري در متن فلسفي خويش آوردهاند. در اين عبارتها، زن در رديف حيوانات يا به منزله حيوان شمرده شده است.
پيش از اين نيز، ارسطو زن را داراي خلقتي ناقص ميدانست. عبارتهاي وي، گاه از آن حكايت دارد كه زن از مقام انساني مردان برخوردار نيست. گفتني است كه در مواردي ديگر، ارسطو زن را صنفي انساني ميشمرد كه داراي وظيفهاي ويژه در قبال مرد است؛ همان گونه كه مرد نيز وظايفي در قبال او دارد. «مرد و زن با انجام وظايف متقابل با يكديگر همكاري ميكنند و سهم خود را براي رفاه خانواده ميپردازند.»
اين كتاب همچنين به تبيين جايگاه انساني زن در اسلام با استفاده از قرآن و احاديث پرداخته شد.
چاپ نخست جلد اول کتاب «زن در اسلام (كليات و مباني)» با شمارگان 3000 نسخه، 192 صفحه و به بهاي 32000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما