یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۹:۳۵
روايت زندگي «مينا» از زبان «ديويد آلموند»

«اسم من ميناست» اثر «ديويد آلموند» و نامزد جايزه‌ي گاردين به بازار كتاب ايران آمد. آلموند در اين كتاب، احساسات، افكار و اتفاقات پيچيده‌ي زندگي دختري به نام مينا را با زباني ساده روايت كرده است./

ايبنا نوجوان: «ديويد آلموند» نويسنده‌ي انگليسي و برنده‌ي جايزه‌ي هانس كريستين اندرسن در سال 2010 است كه كتاب «اسم من ميناست» را سال گذشته منتشر كرد.

اين كتاب اكنون با ترجمه‌ي «مريم رفيعي» و توسط انتشارات ايران‌بان منتشر شده است.

آلموند در اين كتاب، دختر 9 ساله‌اي به نام مينا را به عنوان قهرمان داستانش انتخاب كرده كه در دوران كودكي پدرش را از دست داده و با مادرش زندگي مي‌كند.

اين كتاب كه به شكل دفتر خاطرات نوشته شده، از زبان ميناست. مخاطب در اين كتاب با احساسات، ترس‌ها، روياها و افكار مينا درباره‌ي دنياي پيرامونش روبه‌روست كه با زباني ساده روايت شده است.

مريم رفيعي مترجم اين اثر درباره‌ي شخصيت اصلي اين كتاب گفت: آلموند نخستين بار شخصيت «مينا» را به‌طور مختصر در نخستين كتابش براي نوجوانان به نام «اسکیلیگ» به مخاطبان معرفي كرد. حالا در كتاب «اسم من ميناست» اين شخصيت را به‌طور كامل معرفي كرده و به‌زندگي او پرداخته است.

رفيعي ادامه داد: مينا دختر متفكري است كه ذهن خلاقي دارد و مخاطب را شگفت‌زده مي‌كند. البته گاهي هم در يک دنياي فانتزي و اسطوره‌اي مخصوص خودش زندگي مي‌كند. اين كتاب، دفتر يادداشت‌هاي روزانه‌ي اين دختر است كه در آن همه‌ي افكار و احساساتش را مي‌نويسد. به همين دليل هم فونتي كه در كتاب اصلي استفاده شده، فونت دست‌نويس است كه ما هم در انتشارش آن را رعايت كرده‌ايم. مثلا در قسمت‌هايي از كتاب، مينا كلمات را برعكس يا بزرگ مي‌نويسد كه در انتشار كتاب اصلي و ترجمه رعايت شده است.

كتاب از جايي آغاز مي‌شود كه «مينا» تصميم خود را درباره‌ي نوشتن خاطرات روزانه‌اش را عملي مي‌كند: «دفترچه‌ي سفيدي روي ميز در نور مهتاب قرار دارد. خيلي وقت است آن‌جاست. مدت‌هاست مي‌خواهم نوشتن وقايع روزانه را آغاز كنم. پس از همين‌جا و همين لحظه شروع مي‌كنم. دفترچه را باز مي‌كنم و اولين كلمات را مي‌نويسم: اسم من ميناست و عاشق شبم ...»

در فصل نخست كتاب با نام «مهتاب، شگفتي، مگس و ياوه‌گويي» مينا به معرفي خود مي‌‌پردازد: «اسم من ميناست و عاشق شبم. شب‌ها، وقتي دنيا تو خوابه، همه‌چيز ممكن مي‌شه. خانه تاريك و ساكت است. اما اگر گوش‌هايم را تيز كنم صداي بوم بوم بوم قلبم را مي‌شنوم؛ صداي قيژقيژ خانه را مي‌شنوم؛ صداي نفس كشيدن آرام مادرم را از اتاق بغلي مي‌شنوم...»

مينا در اين فصل و در ادامه‌ي كتاب از بعضي علاقه‌هايش مي‌گويد. مثل نور ماه: «بعضي‌ها معتقدند بايد از نور ماه روبرگرداند چون ممكن است ديوانه‌ات كند. اما من صورتم را به طرف آن مي‌گردانم و مي‌خندم.
زير لب مي‌گويم:
منو ديوونه كن. يالا، مينا رو ديوونه كن.
با خودم فكر مي‌كنم، بعضي‌ها مي‌گويند همين‌طوري به اندازه‌ي كافي ديوانه هست....»

البته مينا واقعا ديوانه نيست. او كمي متفاوت از بقيه‌ي بچه‌ها فكر مي‌كند: «اجازه مي‌دهم دفتر وقايع روزانه‌ام مثل ذهن، مثل درخت‌ها يا حيوانات، مثل خود زندگي رشد كند. چه كسي گفته هر داستاني بايد روي يك خط مستقيم كسل‌كننده تعريف شود؟ كلمات بايد پرسه بزنند و اين طرف و آن طرف بپلكند. بايد مثل جغد پرواز كنند و مثل گربه‌ها يواشكي راه بروند. بايد زمزمه و جيغ بكشند، برقصند و آواز بخوانند.
گاهي هيچ كلمه‌اي اصلاً نبايد نوشته شود.
فقط سكوت.
فقط فضايي خالي و سفيد.
بعضي صفحات مثل آسماني خواهند بود كه فقط يك پرنده در آن پرواز مي‌كند. بعضي ديگر مثل آسماني پر از دسته‌هاي سار خواهند بود.
جملاتم يك گروه، يك كلكسيون، يك الگو، يك گله، يك دسته، يك موزاييك خواهند بود.
يك سيرك، يك باغ وحش، يك درخت، يك لانه خواهند بود.
چون ذهن من نظمي ندارد. ذهن من خطوط مستقيم نيست. ذهنم آشفته و به هم ريخته است... »

به اين ترتيب نويسنده، تكليف مخاطب را براي اين‌كه بداند راوي داستان چه كسي است روشن كرده است. «آلموند» در اين اثر، اتفاقات زندگي «دختري كه اسمش ميناست، اما تنها در اسمش خلاصه نمي‌شود» را با زباني ساده روايت كرده، به‌گونه‌اي كه براي مخاطب نوجوان دلنشين و جذاب است.

«اسم من ميناست» را انتشارات ايران‌بان در 372 صفحه و با قيمت 12 هزار و 500 تومان منتشر كرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها