مهدي غبرايي رمان «فصل مهاجرت به شمال»، نوشته طيب صالح را آشكار كننده ضمني شگردهاي استعماري و به نوعي مواجهه غرب و شرق دانست و عشق و مسايل ازلي و ابدي هستي انساني را از اصليترين محورهاي اين اثر بيان كرد. اين كتاب به تازگي راهي بازار كتاب شده است.-
اين اثر در سال 1962 در سودان به چاپ رسيد و به گفته مترجم از همان زمان هم با استقبال و هم با انتقادات بسياري مواجه بود كه در نهايت جايگاه خود را يافت؛ تا جايي كه هم اكنون به بيش از 30 زبان دنيا ترجمه شده است.
همچنانكه لحني شاعرانه و توصيفي و دور ماندن از پيچيدگيهاي فرمي از اختصاصات زباني اين داستان است، الينا رائون نيز در يادداشت خود در صفحات آغازين اين كتاب آن را رمان كلاسيك پسااستعماري سوداني دانسته است.
غبرايي درباره اين رمان به «ايبنا» گفت: من پس از آنكه اين كتاب را از ناشر دريافت كردم، در سه روز متوالي شيفتهوار خواندم و لذت بردم. نويسنده در اين اثر به گونهاي زمان را در هم ريخته و دخل و تصرف خاصي در زمان دارد. اين ويژگي آن مرا به ياد بوف كور انداخت. اين نويسنده آثار ديگري هم به زبان عربي دارد و اين كتاب در زمان حيات وي از عربي به انگليسي ترجمه شد.
وي توضيح داد: نويسنده در اين كتاب با همان ساختار به رويارويي دو تمدن غرب و شرق نگاه افكنده و در لايههاي زيرين اثر، به مساله استعمار و شگردهاي آن و درگيريهاي هميشگي غرب و شرق در قالب داستاني كه كنار رود نيل ميگذرد، پرداخته است.
مترجم آثار موراكامي ديدگاه نويسنده در اين داستان را مسايل و پرسشهاي اساسي انسان از زندگي دانست و گفت: عشق، موضوع اصلي اين رمان است. صالح در اين اثر سعي داشته انواع مواجهههاي فكري، عاشقانه، فرهنگي و عاطفي قهرمان داستان را كه براي تحصيل به انگلستان رفته، به چالش بكشد و بيان كند؛ ضمن آنكه مسايل ازلي و ابدي هستي انساني بخشي مهمي از محور اصلي و محتواي داستان را شكل ميدهد.
اين مترجم اضافه كرد: اين داستان در دهي دور افتاده كنار رود نيل روايت ميشود؛ دهي كه رفته رفته تمدن غرب در آن جاي ميگيرد...
در قسمتي از يادداشتي با نام «معرفي نويسنده» در ابتداي اين كتاب آمده است:
«صالح بيش از ده سال در ستون هفتگي روزنامه عرب زبان چاپ لندن به نام «المجله» مقاله نوشت و در آن جا نمايههاي ادبي بسياري را كشف كرد. براي سرويس عربي بي بي سي كار كرد و بعدها دبير كل وزارت اطلاعات در دوحه قطر شد. ده سال آخر خدمتش را در يونسكو در پاريس گذراند و پستهاي مختلفي به نمايندگي يونسكو در امارات خليج فارس داشت.»
صالح در سال 2003 درگذشت و «مشتي خرما»، «نخل ود حامد» و «بندر شاه»، از ديگر آثار او در حوزه داستانند.
در بخشي از اين كتاب ميخوانيم:
«صبح دم در خانه پدربزرگ ايستادم. دري بود پهن و قديمي از چوب ملج و بيبرو برگرد در ساختنش از تنه يك درخت كامل استفاده شده بود. ود بصير آن را ساخته بود؛ بصير استادكار ده است كه هيچ وقت مدرسه نرفته؛ اما حلقهها و پرههاي چرخ آبي ساخته اوست...بنت مجذوب زن بالا بلندي بود به سياهي زغال يا مخمل سياه و با اينكه به هفتاد سالگي نزديك ميشد، هنوز ته ماندهاي از زيبايي داشت. در ده به بيپروايي و ركگويي معروف بود. مثل مردها سيگار ميكشيد و مينوشيد و به طلاق قسم ميخورد...»
«فصل مهاجرت به شمال» نوشته طيب صالح و با ترجمه مهدي غبرايي، به شمارگان دو هزار نسخه از سوي نشر «پوينده» منتشر شد.
اين كتاب 206 صفحه و قيمت آن هفت هزار تومان است.
رمان «در کشور مردان» نوشته هشام مطر، تازهترين ترجمه غبرایی است كه اسفند سال گذشته(90) از سوی «نیکو نشر» منتشر شد.
نظر شما