خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، از ماه گذشته انتشار یک سلسله مصاحبه درباره ترجمههای موازی در بازار کتاب ایران را آغاز کرد و عوامل دخیل در این موضوع و همچنین راهكارهای رفع این مشکلات را از مترجمان، ناشران و کارشناسان حوزه ترجمه جویا شد.
در این مجموعه صاحبنظرانی چون گیتا گرکانی، غلامرضا امامی، بابک برزویه، سعید فیروز آبادی، مهسا ملکمرزبان، فریده خلعتبری، محمدرضا اربابی، کیومرث پارسای، احمد پوری، محمد بقایی و لاله افتخاری، عواملی مانند ناآگاهی ناشران از ادبیات فاخر و بهروز دنیا، پایبند نبودن ناشران و مترجمان به اخلاق حرفهای، نبود اطلاعرسانی میان ناشران و مترجمان، کمبود و نقص قانون در بحث ترجمه و کمکاری وزارت ارشاد را از جمله عوامل موثر در شکلگیری ترجمههای موازی دانستهاند.
در پایان این مصاحبهها برای نتیجهگیری و جمعبندی موضوع با احسان عباسلو به گفت و گو پرداختیم.
عباسلو، مترجم و نویسنده و معاون آموزش و امور استانهای بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان است.
او چهار سال مدیریت سرای اهل قلم را به عهده داشت و دبیر نشستهای ادبیات خارجی این مرکز بود. وی همچنین سرداور بخش ترجمه ادبی جایزه کتاب فصل بوده است.
گفتوگوی خبرنگار «ایبنا» با این کارشناس عرصه ترجمه در پی میآید.
آیا ترجمه موازی به خودی خودی امری منفی است یا خیر؟ به نظر شما تعریف ترجمه موازی چیست؟
من به بحث موازیکاری ترجمه نگاهی مثبت دارم. دلیل من برای این نوع نگاه به بحث بازترجمه اثر این است که در بسیاری از موارد کتابهایی که وارد بازار نشر میشوند کیفیت مناسبی از لحاظ ترجمه ندارند و باید ترجمهای جدید وارد بازار شود که کیفیت مناسبی داشته باشد. ترجمه موازی در بسیاری از موارد مفید بوده و در بازار نشر رقابت ایجاد کرده است. این عامل سبب میشود کتابهایی با کیفیت بالاتر و قیمت پایین تر وارد بازار شوند.
در اینجا قدرت انتخاب مخاطب بالا میرود و مخاطب میتواند از میان تعداد بیشتری کتاب و با کیفیت بالاتر کتاب مورد نظر خود را انتخاب کند. ترجمه موازی تعریفی منفی ندارد.
اگر تعداد زیادي کتاب با یک موضوع وارد بازار شوند مخاطب میان چند ناشر تقسیم میشود. به نظر شما این اتفاق باعث کاهش سود ناشران نمیشود؟
درست است که در ابتدا ناشران از موازیکاری آسیب میبینند اما در مجموع به سود آنان است! ناشران کتابی را که با کیفیت و قیمت مناسب وارد بازار کردهاند، به مرور زمان مخاطب پیدا میکند. اگر ناشر پس از جذب مخاطبان تیراژ کتاب را بالا ببرد سود را جایگزین زیان میکند.
با توجه به دید مثبتی که شما به ترجمه موازی دارید، در صورتی که ناشری حق کپی-رایت اثر را تهیه کرده باشد و ناشر دیگری دست به ترجمه آن کتاب بزند، باز هم موازیکاری مثبت است؟
این مقوله با مقوله قبلی متفاوت است. در این جا موازیکاری منفی است و به ضرر طرفین ماجرا تمام میشود.
به نظر شما چه عواملی سبب میشود تا به طور کلی پدیده موازیکاری و بازترجمه آثار پدید آید؟
ناآگاهی ناشران و مترجمان از آثار یکدیگر، داشتن مخاطب خاص توسط برخی مترجمان، علاقه شخصی برخی مترجمان به آثار، دانشجویان و تازهکارانی که به تازگی وارد بازار نشر و ترجمه میشوند و بازار داغ برای یک کتاب سبب میشود که موازیکاری در امر ترجمه پدید آید.
در زمینه پدید آمدن ترجمههای موازی، آیا ناآگاهی ناشران از ادبیات فاخر جهان و کمبود قانون یا کمکاری وزارت ارشاد، از عوامل دخیل هستند؟
در بخش ناآگاهی ناشران از ادبیات فاخر جهان باید گفت که ناشران بسیار کم به دنبال کتابهای فاخر به مفهوم واقعی آن میروند. دلیل این نوع انتخاب به مخاطب بازمیگردد. مخاطبان کتاب به دو دسته عام و خاص تقسیم میشود. مخاطبان خاص به دنبال این هستند که حس لذتجویی ادبی خود را ارضا کنند و در عین حال از بعد تعلیمی کتاب مورد نظر نیز غافل نمیشوند اما مخاطب عام تنها به دنبال حس لذت جوبی خود است.
تعداد مخاطبان خاص بسیار کم است و ناشر سودجو هم به دنبال کتابهای فاخر نمیرود. ضمن این که در بسیاری از موارد ناشران ما نیز به دلیل دغدغههای شغلی از کتابهای منتشر شده در ادبیات جهان چه فاخر و چه غیر فاخر شناخت کافی ندارند. برای حل این مشکل ناشران باید مشاورانی را برای خود استخدام کنند که آنها را از ادبیات جهانی آگاه کنند. به این نحو که کتابهایی که از هر دو حیث لذتجویی ادبی و تعلیم شاخص هستند و توان فروش بالا در بازار نشر ایران را دارند به ناشر معرفی شود. انتخاب این مشاوران سبب میشود که ناشران تنها با اتکا به رسانهها و جراید به انتخاب یک کتاب دست نزنند و دامنه آگاهی آنها از ادبیات جهانی افزایش یابد.
در بحث قانون هم باید گفت که در ترجمههای موازی قانون نمیتواند ورود پیدا کند مگر وقتی که قانون کپی-رایت به مفهوم واقعی در ایران رعایت شود. همچنین وزارت ارشاد نیز در اینباره نمیتواند عملی صورت دهد. وجهه وزارت ارشاد هم اکنون به یک وجهه بازدارنده در بازار نشر کشور تبدیل شده است. اگر این نهاد دولتی در این بحث قانونی وضع کند یا با اختیارات خود دست به محدود کردن مترجمان بزند جلوه خوبی ندارد. به نظر من تنها ارشاد در بحث ترجمه کتابهای دینی باید ورود کند و من نیز در این زمینه یک بار به اداره کتاب وزارت ارشاد اعتراض کردم اما پاسخ آنها این بود که ضوابط نشر بهگونهای نیست که بتوان به امر ترجمه ورود کرد.
برخی مترجمان نداشتن حق انتخاب را عاملی برای موازیکاری ذکر کردهاند به این نحو که اگر آنها به سلیقه خود کتابی را انتخاب و ترجمه کنند احتمال آن که ناشری آن را برای چاپ قبول نکند بسیار زیاد است، نظر شما در اینباره چیست؟
متاسفانه بسیاری از مترجمان به دلیل وابستگی مالی به ناشران به این نحو عمل میکنند که تنها آثار مورد نظر ناشر را ترجمه میکنند. ناشر نگاه بازاری دارد و به دنبال سود و فایده است. این اتفاق طبیعی است و راهی برای رفع آن وجود ندارد.
چه راهکاری برای حل مساله موازیکاری وجود دارد و به نظر شما چگونه میتوان اوضاع ترجمه را بهبود بخشید؟
برای بهبود وضع ترجمه نیاز به نقد به شدت احساس میشود. اگر نقد ترجمه داشته باشیم بسیاری از مشکلات در امر ترجمه رفع میشود. هم اکنون رسانهها و جرایدی که به طور خاص به نقد ترجمه اقدام کنند وجود ندارد و تعداد محدودی نیز که به شکل پراکنده به نقد آثار می پردازند دغدغه مخاطب دارند.
نقد ترجمه باعث میشود که در بازار نشر رقابت ایجاد شود و ناشران برای کسب سود بیشتر به سمت بالا بردن کیفیت ترجمه کتاب با به کارگیری مترجمان حرفهای بیفتند. همچنین کیفیت جلد و پارامترهای دیگری میتواند به عنوان ملاک برای منتقدان مطرح شود که ناشر برای بالا بردن امتیاز کتاب خود، تمام سعی خود میکند تا آنها را به سطح عالی برساند. اگر زمانی در حوزه نقد ترجمه به نقطهای برسیم که نشریات تخصصی نقد بهوجود آید، پیشرفت زیادی را شاهد خواهیم بود.
تنها راهکار جلوگیری از موازیکاری این است که مترجمان خود این مساله را حل کنند. هیچ نهادی چه دولتی و چه خصوصی نمیتواند برای حل این موضوع کمکی کند. اگر مترجمان به اخلاق حرفهای پایبند نمیباشند نمیتوان کاری صورت داد.
شما دخالت دولت در امر ترجمههای موازی را رد میکنید و میگویید مترجمان باید خودشان مشکل ترجمههای موازی را حل کنند. بدون وجود یک مرکز یا یک سازمان متمرکز، مترجمان چگونه میتوانند با همدیگر مشکل موازیکاری در امر ترجمه را رفع کنند؟
مترجمان باید مانند سایر قطبهای ادبیات و نشر کشور برای خود انجمنی تشکیل دهند. باید نهادی با عنوان انجمن مترجمان ایجاد شود و در آن مترجمان گرد هم آیند. در نشستهای این انجمن علاوه بر اطلاع رسانی و جلوگیری از موازیکاری، مترجمها میتوانند به همدیگر کمک کنند و به همدیگر آموزش دهند. مترجمان هم اکنون به صورت پراکنده کار میکنند و مثل جزیرههایی دور افتاده از هم در دریای نشر قرار گرفتهاند. اگر آنها به هم بپیوندند، میتوانند ابتکار عمل را درمقابل ناشران در دست بگیرند و دیگر مجبور به ترجمه اثری که انتخاب آنها نباشد، نیستند. تا زمانی که این مترجمان پخش هستند و به طور پراکنده دست به عمل میزنند این مشکلات در عرصه ترجمه وجود دارد.
برخی مترجان ایجاد موسسات ترجمه را تنها راه جلوگیری از موازیکاری در ترجمه میدانند، نظر شما درباره موسسات ترجمه چیست و این طرح را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایجاد چنین موسساتی تنها در شرایط ایدهآل امکانپذیر است و با توجه به شرایط حال حاضر بازار ترجمه این کار عملی نیست. هم اکنون ناشران مترجم خاص خود را انتخاب میکنند و نمیتوانند اثر انتخابی خود را به نهادی بدهند و آن نهاد خود مترجم دلخواه خود را انتخاب کند؛ زیرا این موسسات کتاب را ممکن است به دست کسی دهند که کتابی دردست ترجمه ندارد و آن مترجم هم کیفیت خوبی نداشته باشد. در بحث مالی و حقوقی نیز مشکلاتی ایجاد خواهد شد. در مجموع این طرح اجرا شدنی نیست.
در پایان باید بگویم که مترجمی، شغلی است که با عشق و علاقه شخص بسیار در ارتباط است. نمیتوان مترجمی را مجبور کرد که اثری را ترجمه کند یا از ترجمه اثری به وسیله مترجم جلوگیری کرد. نمیتوان ترجمه را دستورالعملی کرد. ترجمه نوعی تالیف است. نقش مترجم این است که مانند یک مولف، کتاب را در زبان مقصد با همان احساسات و اندیشه نویسنده کتاب، بازگردان کند. ما نباید مترجم را از نویسنده جدا بدانیم. همانگونه که به نویسنده نمیشود گفت که، چهکار کند و چه بنویسد، از مترجم هم نمیتوان خواست که چیزی را ترجمه کند که نمیخواهد و برعکس.
برای جلوگیری از مشکلات ترجمه نظیر موازیکاری تنها باید به مترجمان کمک کرد که انجمنی ایجاد کنند.
سهشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
نظر شما