چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۰
مجید قیصری: حق جانبازان در زمینه رمان ادا نشده است

مجید قيصري، داستان‌نویس در نشست «جانباز در آينه ادبيات معاصر» گفت: در داستان‌های کوتاه به خوبی توانسته‌ایم به زندگي و گوشه‌هاي از زندگي جانبازان بپردازيم اما در زمینه رمان به این بلوغ نرسیدم و موفق نبوده‌ايم.-

 به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، به نقل از روابط عمومي بنياد ادبيات داستاني دومین نشست «عصر داستان» با موضوع «جانباز در آینه ادبیات داستانی معاصر»   27 تیر 91 با حضور داستان‌نویسان و کارشناسان داستان، مجید قیصری، قاسمعلی فراست، جهانگیر خسروشاهی، محمدعلی گودینی، اکبر خلیلی و محمدرضا رادمردی برگزار شد.

در اين نشست قاسمعلی فراست با اشاره به کمیت آثار در حوزه ادبیات دفاع مقدس با موضوع جانباز گفت: ما به لحاظ کمی ادبیاتی تحت عنوان ادبیات جانباز داریم اما به لحاظ کیفی این آثار چندان قابل اعتنا نیستند. به نظر من ما در این زمینه چندان عملکرد خوبی نداشتیم زیرا یکسویه به جانباز و جنگ نگاه کرده‌ایم.

وي ادامه داد: در داستان‌های جنگ که در دهه‌های 60 و 70 نوشته می‌شدند آدم‌ها سیاه‌ و سفیدند. رزمنده ایرانی زیبا، قهرمان و نترس و در طرف مقابل عراقی شخصیت خبیث داستان است و همواره شکست می‌خورد. جانباز نيز در داستان‌های ما تابعی از ادبیات جنگ ما بود‌.

فراست در مورد معنا و مفهوم «جانباز» در ادبیات داستانی و خلق آن در داستان‌ها گفت: ما باید در ابتدا تعریف خود از جانباز را مشخص کنیم آیا هر فردی که در جنگ دچار آسیب شد صرفاً «جانباز» محسوب می‌شود یا نه ما می‌توانیم این دایره را وسعت بدهیم و کسانی را که به لحاظ مالی، جانی و معنوی در جنگ متضرر شده‌اند نیز جانباز تلقی کنیم.

وی در ادامه افزود: من با تعریف دوم موافق هستم به نظر من «جانباز» عبارت است از کسی که سرمایه، روح و جسم وی در جنگ لطمه خورده باشد اما این که چقدر این مفاهیم در ادبیات ما به منصه ظهور رسیده‌اند جای سؤال دارد.

فراست درباره شخصیت‌پردازی جانبازان در ادبیات داستانی گفت: جانباز از منظر ادبی در وهله اول یک انسان محسوب می‌شود این انسان امیال و لحظه‌های متفاوتی دارد و نمی‌تواند صرفاً‌ در قالب کلیشه‌های خاص قرار بگیرد. در داستان‌های ما نگاه یکطرفه است و  رزمنده و جانبازان به گونه‌ای تصویر مي‌شود که گویا به غیر از جبهه دغدغه دیگری ندارد. در حال که این افراد خانواده داشتند و برای آن‌ها دلتنگ می‌شدند. داستان‌های کمی وجود دارند كه در کنار رشادت‌‌ جانبازان به زندگی شخصي آن‌ها هم توجه داشته باشند.

وي درباره ادبیات داستانی دفاع‌مقدس و ماندگاری آن گفت: ماندگاری و جاودانگی یک نوشته درباره جانباز در بخشنامه نهادهای دولتی نیامده است اگر قرار است بزرگی‌های این ملت تصویر شود و در تاریخ باقی بماند باید از دریچه ادبیات و داستان به آن‌ها نگاه شود. رمانی که بوی زندگی ندارد چندان دلچسب نیست و پرداختن به جنبه‌های مختلف زندگی منافاتی با جنگ و جانباز ندارد.

فراست در مورد تلاش نویسندگان برای نزدیک شدن به شخصیت واقعی جانباز در داستان‌های دفاع‌مقدس توضيح داد: متأسفانه ما داستان‌های کمی با این نگاه داریم. نویسندگان ما بیشتر از دور به جانباز نگاه کرده و نگران ممیزی و تبصره برخی نهادها بوده‌اند. اگر نویسنده به درجه‌ای از باور و شهامت برسد و برای دلش بنویسد و از سوی دیگر بنیادها و مراکز ذی‌ربط در دفاع مقدس به این باور برسد که با نشان دادن برخی پشیمانی‌ها، از ارزش‌های انقلاب چیزی کم نمی‌شود به راحتی می‌توان داستان‌های ماندگار دراین جهان خلق کرد. علت ماندگاری داستان‌هایی چون «انسان واقعی» از این دست است.

برخی‌ واقعیت جنگ را تحریف کرده‌اند
در ادامه این نشست، خسروشاهی درباره کمیت آثار دفاع مقدس با موضوع «جانباز» گفت: ادبیات مربوط به شهدا وضع بهتري نسبت جانبازن دارد زيرا بنیاد شهید در این زمینه فعال‌تر عمل کرده و حتی وصیت‌نامه شهدا را جمع‌آوری و منتشر کرده است. در مورد آزادگان هم نهاد مربوط به آزادگان به جمع‌آوری داستان و اقدامات فرهنگی پرداخته اما در مورد جانبازان متأسفانه چندان عملکرد موفقی نداشته‌ایم. 

وی اضافه کرد: در دوره‌ای که اقای رحماندوست مسول بخش ادبیات بنیاد جانبازان بود نزدیک به 60 رمان با موضوع جانباز نوشته شد. در دوره آقای مجتبی شاکری نیز مسابقات داستان کوتاه با موضوع جانباز برگزار شدند و نزدیک به 1530 داستان کوتاه در یکی از این جشنواره‌ها شرکت کردند. در ایران گونه ادبی «جانباز» به خوبی مورد حمایت قرار نگرفته و به نظر من هنوز کاری در شأن جانباز نوشته نشده است.

خسروشاهی درياره شخصیت‌پردازی «جانباز» در ادبیات داستانی گفت: ما در ربع قرن از عمر ادبیات دفاع مقدس بیش از 6 هزار اثر خلق کرده‌ایم اما نویسندگان غالباً نتوانستند به جانباز به طور واقعی نگاه کنند. اهل ادبیات ما به دلیل جدایی از جانباز و شهید در این اواخر حتی پرت و بلا هم نوشته‌اند. ما هر چقدر از دهه 60 فاصله می‌گیریم و به دوران معاصر نزدیک می‌شویم این بی‌تفاوتی و نگاهی متفاوت به جانباز و جنگ بیشتر دیده می‌شود.

وی افزود: ما باید توجه کنیم که شهدا و جانبازان ما برای دفاع از کشور از تعلقات دنیوی خود گذشتند در اینجا مصلحتی بالاتر از زن و بچه برای آن‌ها مطرح بود اما ما در آثار متأخر تلاش کرده‌ایم تا رزمنده جانباز را پشیمان نشان دهیم.

خسروشاهي ادامه داد: داستان‌های کوتاهی به خوبی به جانباز پرداختند. برای مثال داستان «مچ» نوشته مرحوم نادر ابراهیمی از جمله آثاری است که به خوبی درونیات یک جانباز را به تصویر کشيده است.

وي درباره بهترین آثار به جا مانده در مورد ادبیات دفاع‌مقدس گفت: «نیمه‌های فراموش شده» از این گونه آثار است. آقای حسن‌بیگی نیز اثری به نام «اشکانه» دارد که این اثر نیز در ادبیات ما باقی خواهد ماند. در این رمان اوج مظلومیت جانبازان به خوبی دیده می‌شود.

خسروشاهي افزود: متاسفانه به همسر جانبازان و مشکلات آنان کمتر پرداخته شده است و ما باید با توجه به شئونات فرهنگی خود به این مقوله بپردازیم. ما نباید اجازه دهیم که داستان‌ها، به نام آزادی مبلغ دهکده جهانی فراموسون‌ها باشند و حرف‌های آن‌ها را تبلیغ کنند.

 داستان‌هاي كوتاه از جانبازان فراوانند
قیصری نيز درباره کمیت آثار در حوزه دفاع مقدس با موضوع «جانباز» گفت: اصطلاح جانبازی اصطلاحی سیاسی است. رسالت ادبیات آشنایی‌زدایی از هر پدیده‌ای است که در برابر ما قرار می‌گیرد. به نظر من عده‌ای به جنگ رفتند و در جنگ مصائبی به آنها وارد شده است، نگاه ادبیات در این مقوله با نگاه سینما و دیگر آثار هنری تفاوت دارد. ما باید به این موضوع بپردازیم که این افراد به چه دلیل و چگونه جانباز شدند.

وی يادآور شد: نگاه ما به جانبازی نگاه دهه شصت است اما هنوز آنان را تفکیک نکرده‌ایم. ما باید دقت داشته باشیم قبل از این که با جانباز روبه‌رو باشیم با یک انسان مواجهیم و ما نمی‌توانیم برای آنان قالب خاصی را تعریف کنیم. ادبیات قرار است باورهای ما را بشکند و باورهای جدیدی را خلق کند. 

قیصری درباره داستان‌های دفاع مقدس با موضوع «جانباز» گفت: ما در داستان‌های کوتاه خودمان چیزی کم نگذاشته‌ایم و به خوبی توانسته‌ایم در داستان‌های کوتاه خود به این موضوع اشاره کنیم اما در زمینه رمان هنوز به این بلوغ نرسیده‌ایم.

وی در پاسخ به پرسش مجری نشست در خصوص عظمت دفاع مقدس گفت: به نظر من ادبیات ارتباطی به عظمت جنگ ندارد. اگر این جنگ هشت روزه هم بود مطمئن باشید که تا سال‌ها و حتی قرن‌های بعد نیز به عنوان معدنی محسوب می‌شود که نویسندگان، برای نوشتن به آن مراجعه می‌کنند.

قیصری افزود: هر نویسنده سبک خاص خود را دارد و ما نمی‌توانیم برای نویسندگان فرمول تعیین کنیم. بسته به سلوک و جهان‌بینی نویسنده و نگاه او به ادبیات، داستان جدیدی در مورد ادبیات دفاع مقدس تولید می‌شود. ادبیات به مانند غربال عمل می‌کند و همیشه کارهای ماندگار باقی خواهند ماند و کارهای زودگذر از تاریخ ادبیات رخت خواهند بست. ما حداقل 50 داستان کوتاه خوب با موضوع دفاع مقدس داریم که در 100 سال آینده نیز می‌توان به آن‌ها پرداخت. 

اين نويسنده در باره کمیت داستان‌های دفاع مقدس با موضوع جانباز گفت: من چندان به دنبال کمیت در ادبیات نیستم برای من در ادبیات کیفیت اهمیت دارد. برای نمونه در دنیا جنگ ناپلئون با روسیه را با رمان «جنگ و صلح» می‌شناسیم. به نظر من این‌که 10 ارگان درست کنیم و توقع داشته باشیم آثار ادبی منحصر به فردی تولید شود ایده چندان درستی نیست.

وی در پايان افزود: ما یک ادبیاتی داریم به نام جنگ و یکی از زیرمجموعه‌های آن آسیب‌دیدگان جنگ هستند که بخشی از آنان را جانبازان تشکیل می‌دهند. به نظر من باید به طور کلی به ادبیات جنگ بپردازیم و سپس وارد این جزییات شویم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها