جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۳:۳۹
گراميداشت خورخه آمادو استاد قصه گویی برزیل در سالروز تولدش

خورخه آمادو نویسنده برزیلی زمانی گفته بود: «هیچ توهمی درباره اهمیت آثارم ندارم، اما این آثار اگر ارزشی داشته باشند برای انعکاس واقعی زندگی مردم برزیل است.»-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از بوک ترید، امروز در صدمین سالروز تولد خورخه آمادو، مردم برزیل به گرامیداشت او به عنوان یکی از نویسندگان محبوب کشورشان در عرصه ملی و بین المللی و یکی از چهره های مهم کشورشان می پردازند. 

آمادو با خلق شخصیت های آثارش روح مردم کشورش را به تسخیر درآورد و با ترجمه آثارش به 49 زبان در 55 کشور جهان، فرهنگ برزیل را به نقاط مختلف جهان برد. 

صدمین سال تولد این چهره برجسته با برنامه های متعددی در طول یک سال در برزیل و نیز در شهرهایی چون لندن، پاریس، سالامانیکا و لیسبون گرامی داشته می شود. 

امضای قراردادهایی برای انتشار آثار آمادو در سراسر جهان که شمارشان تنها در سه سال اخیر از مرز 45 قرارداد نیز گذشته است، نشان دهنده توجه به آثار او در سراسر جهان است. به همین مناسبت دو عنوان دیگر از آثار او برای نخستین بار به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شده است. 

میا کوتو نویسنده موزامبیکی درباره او می گوید: آمادو کتاب نمی نوشت، او یک کشور را نوشت. 

آمادو که سال 2001 درگذشت، با نگاه دقیقش بر زندگی ثروتمندان و فقیران کشورش، برزیلی های سیاهپوست و دورگه ها، بچه های خیابانی، ماهیگیران، مهاجران، زنان و مردان کارگر و آن هایی که این افراد را به کار می گرفتند، فرهنگ کشورش را ثبت کرده است. 

این نویسنده برزیلی که بیش از 30 عنوان کتاب دارد، برای خود برزیلی ها نیز ناگفته های زیادی را در آثارش تجسم کرده است. به گفته ایلانا گلداستاین نویسنده کتاب «برزیل پرفروش خورخه آمادو: ادبیات و هویت ملی» او سوال های مهمی را برای برزیل مطرح کرد که بازتاب دهنده موضوع هایی چون نژادگرایی، روش های برزیلی برای ترکیب نگاه های متفاوت به اعتقادات مذهبی و نگاه به قانون از جمله آن ها بود. 

آمادو در شهر باهیا در شمال شرق کشورش متولد شد؛ شهری که با فرهنگ، موسیقی و اعتقادات مذهبی اش تاثیری عمیق بر بردگان آفریقایی ساکن کشورش داشت. او در کتاب هایش این میراث آفریقایی برزیلی را ثبت کرده و به ترکیب نژادهایی که هویت مردم شناسانه کشورش را تعیین می کنند به عنوان عاملی مثبت، توجه کرده است. 

آمادو نخستین رمانش را سال 1931 نوشت اما تا پایان این دهه داستان های کوتاهش در فرانسه منتشر می شد. این موفقیت او در کشورهای دیگر بخشی به دلیل توانایی سیاسی اوست. او کمونیست بود و این مساله کمک می کرد تا آثارش در اتحاد جماهیر شوری منتشر شود و به دیگر کشورهای پشت پرده آهنین راه یابد اما همین عقاید سیاسی موجب شد تا سال 1947 از کشورش تبعید شود. او به عنوان نماینده مجلس انتخاب شده بود و حزب کمونیست برزیل را پشت سرش داشت، با این حال مجبور شد پنج سال در پاریس و چکسلواکی زندگی کند. او از این فرصت استفاده کرد و همراه همسرش با چهره های برجسته منتقدی چون پیکاسو، ژان پل سارتر و سیمون دوبوار ارتباط برقرار کرد. به همین دلیل کتاب های اولیه او بیشتر بر بی عدالتی اجتماعی تکیه دارد و از دیدگاه های سیاسی او تاثیر گرفت است. 

او نخستین کتاب برزیلی را که شخصیت اصلی آن یک سیاهپوست بود، در دهه 30 نوشت و پس از آن فرودستان اجتماعی را در کتاب هایش زنده کرد. 

ادواردو د آسیس دوارته نویسنده کتاب «خورخه آمادو: رومانس در عصر ناکجاآباد» درباره او می گوید: او مردم معمولی را از خیابان وارد مرکز کتابش کرد و آن ها را به عنوان قهرمان داستان هایش انتخاب کرد و به این ترتیب خوانندگان بی شماری برای آثارش به دست آورد. 

در دهه 50 پس از این که دنیا از جنایت های ژوزف استالین رهبر شوروی آگاه شد، او از کمونیسم دست برداشت و مسیری جدید در نویسندگی در پیش گرفت و به جای توجه به ایدئولوژی بیشتر نگاه طنزآمیز را در پیش گرفت. آمادو خودش را قصه گو می دانست و سعی داشت با خلق سبک ادبی خاص خودش، توجه مردم را هر چه بیشتر به آثارش جلب کند. کتاب های او با شخصیت پردازی های غنی، اکشن و ملودرام، بر گفت و گوهای افراد پایین جامعه و زبان محاوره ساخته شده است. به همین دلیل هم محققان دانشگاهی تا مدت ها آثار او را تحقیر می کردند و او را نویسنده ای سطح پایین می شمردند. درست به همین دلیل بسیاری از آثار او به فیلم برگردانده شده و در قالب نمایشنامه های عامه پسند و مجموعه های تلویزیونی درآمده اند. پروفسور آسیس دوآرته در این باره می گوید :«این متن ها با پاراگراف های کوتاه، انگار برای اقتباس سینمایی، خلق شده بودند.»

میلتون هاتوم یکی از نویسندگان مطرح معاصر برزیلی وقتی نخستین رمان آمادو را در خانه اش در شهر مانائوس منطقه آمازون خواند، تنها 14 سال داشت. این کتاب با عنوان «سروان های شن زارها» داستان بچه های خیابانی را می گوید که زندگی خشونت باری در باهیا در دهه 30 دارند. او در این باره می گوید : برای من مانائوس همه دنیا بود که با آب و درخت احاطه شده بود. من ناگهان به جایی کاملا متفاوت پرتاب شدم که بچه های خیابانی داشت و دیدگاه اجتماعی و جغرافیایی کاملا متفاوتی از یک کشور را ارایه می کرد. 

او می گوید شگفت انگیز است اما حتی امروز نیز کتاب های آمادو با اشتیاق در سطحی وسیع خوانده می شوند.وی می افزاید: او نویسنده ای مردمی بود، آن هم در کشوری که مردم زیاد اهل مطالعه نیستند؛ جایی که سنت مطالعه وجود ندارد، هر چند نویسندگان بزرگی دارد. 

جهانی که آمادو آفرید مملو از سرزندگی، شخصیت های قابل لمس و نه مرموز بود. جهانی که برای آن هایی که هرگز برزیل و باهیا را نشاخته اند، ممکن است عجیب و پررمز به نظر برسد. 

رویا دیانت

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها