ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
طیفی که در یک قطب آن ظاهر (بیرون) و در قطب دیگر باطن (اندرون) وجود دارد
ویلیام بیمن، در مورد جایگاه ظاهر و باطن در ایرانیان معاصر مینویسد: موضوع و مضمون بسیاری از ضربالمثلها و پند و اندرزهای مشهور و نیز گفتوگوهای روزمره ایرانیان را دو مضمون ظاهر و باطن تشکیل میدهد. از ضربالمثل مشهور «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» گرفته تا اظهارنظر زنی از اهالی روستای گواکی که درباره دامادش پس از ده سال به من میگفت: «خب، او تا حالا برای ما داماد خوبی بوده است اما هنوز از ظاهر و باطنش سر درنیاوردهایم». این سخن به مفهوم آن است که باطن هر کس همچون چاهی عمیق، تاریک و پر رمز و راز است. پس باید راهها و روشهای خاصی هم برای دسترسی به آن وجود داشته باشد... گفتوگو با ایرانیان نشان میدهد که آنها باطن را جایگاه قویترین اعتقادات و عواطف شخصی میدانند. در مقابل، ظاهر، عرصه رفتار کنترل شده است. عرصه رعایت آداب و گفتار و کردار سنجیده است. عرصهای است که در آن حدود و ثغور روابط اجتماعی به دقت تعیین شده و رعایت میشود.
صفحه 82 / ریشههای فرهنگی ارتباط در ایران/ دکتر مهدی محسنیان راد/ انتشارات چاپار/ چاپ دوم/ سال1390/ 166 صفحه/ 4500 تومان
نظر شما