به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين اثر در حوزه فلسفه علم قرار مي‌گيرد و مي‌كوشد با تقسيم‌بندي مفهوم «تحويل‌گرايي» به حوزه‌هاي مختلف، شعبه‌هاي مختلف آن مانند تحويل‌گرايي هستي‌شناختي، علم‌شناختي و روش‌شناختي را بررسي كند.
غياثوند همچنين نقدهاي ناظر به صورت‌بندي تحويل‌گرايي در نيمه دوم قرن بيستم را نيز در كتابش مورد توجه قرار داده و فارغ از صورت‌بندي تحويل‌گرايي، نقد ناظر به مطالعه موردي جريان تحويل‌گرايانه نيز بررسی کرده است.
وي كه در اين كتاب بر نسخه فيزيكاليسم تحويل‌گرايي متمركز شده، معتقد است كتابش در واقع بررسي نسخه قرن بيستمي ماترياليسم است.
به گفته اين پژوهشگر، تحويل‌گرايي در قرن بيستم خود را در شكل فيزيكاليسم نشان داد. فيزيكاليسم نيز در واقع نسخه قرن بيستمي ماترياليسم است و همين نكته نشان مي‌دهد كه بررسي تحويل‌گرايي در اين دوره تا چه اندازه اهميت دارد.
پرداختن به تحويل‌گرايي به معناي نقد بخش بسيار بزرگي از گرايش‌هاي ماترياليستي است كه البته با عنوان فيزيكاليسم مطرح است. غياثوند فضاي فكري ايران را نيازمند آشنايي با سرگذشت ماترياليسم مي‌داند. در اين كتاب مي‌خوانيم كه ماترياليسم خام قرون 17 تا 19 ميلادي در قرن بيستم و پس از ويتگنشتاين و جريانات اروپايي در فلسفه علم و ذهن چه شكل و شمايلي پيدا كرده است. اين تغييرات به ويژه پس از تحول در علم فيزيك و تغيير مفاهيم آن شدت يافت.
وي با اشاره به پرهيز از كلي‌گويي در اين اثر گفت: سعي كردم بر مدل‌هاي تحويل‌گرايي متمركز شوم. در فصل پاياني نيز بر فلسفه ذهن تمركز كردم تا دريابم اين حوزه‌ها تا چه اندازه از پس حل مساله برمي‌آيند.
غياثوند قرارداد نگارش اين كتاب و انتشار آن را با پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي منعقد كرده است.
شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۹
نظر شما