پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۴:۲۳
شيوه‌های مشاركتی در اداره كتابخانه‌ها به كار گرفته شود

كارشناسان حاضر در نشست «اقتصاد كتابخانه‌ها» بر تقويت نگرش فردي در كتابدارها براي اداره كتابخانه و مقابله با مشكلات تاكيد كردند و يادآور شدند كه بايد شيوه‌هاي مشاركتي در اداره كتابخانه‌ها به وجود بيايد، چون شيوه‌هاي فعلي موجب شده كتابدارها فقط كارهاي موظفي خود را انجام دهند و نتوانند كارآفريني و بازاريابي كنند._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست «اقتصاد كتابخانه‌ها» عصر روز گذشته چهارشنبه 29شهريورماه با حضور حسين راغفر، فهيمه باب‌الحوائجي، جيران خوانساري و فرامرز مسعودي در سراي اهل قلم خانه كتاب برگزار شد.

راغفر در ابتداي اين نشست به بيان تاريخچه‌اي از پارادايم‌هاي موجود در علم اقتصاد و شيوه‌هاي توليد پرداخت و گفت: دو پارادايم توليد در طول پيدايش علم اقتصاد همواره مورد توجه بوده است؛ پارادايم فورد و پارادايم پسافورد.

وي ادامه داد: در پارادايم فوردي كه از روش توليد ماشين‌هاي فورد برگرفته شده است با استفاده از به كار بستن روشي جديد توليد اين نوع خودرو از 400 دستگاه در سال به دو ميليون دستگاه در سال افزايش پيدا كرد. در اين خط توليد افراد در جايگاه‌هاي خاصي وظايف خاصي را ارايه مي‌كردند و امكان تغيير وجود داشت.

وي افزود: اما در پارادايم پسا فوردي روشي ديگر براي توليد به وجود آمد كه در آن رايانه نقش اساسي داشت. در اين مدل انعطاف‌پذيري در واحدهاي كاري وجود دارد و با اين روش بسياري از هزينه‌هاي توليد كاهش مي‌يابد. اين اقتصاد موسوم به اقتصاد جديد يا اقتصاد ديجيتالي است.

راغفر با اشاره به پيدايش اقتصاد شبكه‌اي نيز اظهار كرد: اين مدل روش توليد جمعي است و اينترنت آن را پديد آورده تا افراد از اين طريق بتوانند در توليد دانش مشاركت كنند. ويكي‌پدياها مصداقي از اين موضوع هستند و 30 ميليون نفر در توليد اين شبكه مشاركت كرده‌‌اند.

مسعودي نيز دراین باره گفت: بحث اقتصاد كتابخانه‌ها از دو منظر قابل بررسي است؛ كتابخانه‌ها به عنوان يك سازمان درگير مسايلي چون بودجه هستند و دوم نقش و تاثيري است كه كتابخانه‌ها مي‌توانند بر اقتصاد جامعه بگذارند. سخنان دكتر راغفر نيز بيشتر از جنبه دوم به اين موضوع مي‌پرداخت.

خوانساري، ديگر سخنران اين نشست سخنان خود را با موضوع «كارآفريني در كتابخانه‌ها» آغاز كرد و گفت: اگرچه كتابخانه‌ها نهادهاي تجاري نيستند اما كتابخانه‌ها را با توجه به تاثيري كه مي‌توانند روي اقتصاد داشته باشند مي‌توان بررسي و از اين منظر آن‌ها را نهادي تجاري به‌شمار آورد.

وي ادامه داد: وقتي كتابداري وارد كتابخانه مي‌شود با مشكلات بسياري مواجه مي‌شود اگر اين فرد بتواند در برابر مشكلات مقاومت و به هر روشي خدمات اطلاع‌رساني خود را ارايه كند، مي‌توان گفت اين فرد يك كارآفرين است.

اين مدرس دانشگاه با اشاره به تعريفي از كارآفريني اضافه كرد: كارآفريني بهره‌برداري از فرصت‌ها براي ايجاد تغيير است. تافلر در كتاب «شوك آينده» به تغيير تغييرات اشاره مي‌كند كه تغيير شوكي ايجاد مي‌كند و بايد با توجه به اين شوك كار كرد.

اين كارشناس مديريت دانش در بخش ديگري از سخنان خود روي ويژيگي‌هاي شخصيتي كتابدار تاكيد كرد و گفت: پياده‌سازي كارآفريني در كتابخانه‌هايي كه بيشتر آن‌ها دولتي است كار مشكلي است و كاركنان بايد دراين زمينه خلاق باشند. كتابدار بايد در وضعيت بحراني تفكر استراتژيك داشته باشد و با مديريت استراتژيك كتابخانه را اداره و فرصت‌ها را شكار كند.

وي تاكيد كرد: در كارآفريني نگرش كتابدار بسيار موثر است؛ كتابدار بايد توانايي حل مساله و قدرت تحمل ابهام داشته باشد. ريسك‌پذيري نيز ديگر ويژگي يك كارآفرين است.

وي با بيان اين‌كه آموزش و يادگيري در كارآفريني بسيار مهم است، گفت: اين آموزش مي‌تواند به كتابداران كمك كند تا در مواقع بحراني با تغييرات مقابله كنند.

خوانساري همچنين گفت: بايد از ابزارهاي نوين مانند وب 2 براي به اشتراك‌گذاري اطلاعات استفاده كرد. امروز نسل جديد كاربران از پايگاه‌هايي چون آمازون و گوگل استفاده مي‌كنند و ما ناچاريم دسترسي به اطلاعات در كتابخانه‌ها را از طريق پايگاه‌هاي مجازي فراهم كنيم.

باب‌الحوائجي نيز با اشاره به اين‌كه نيازمند كتابداراني هستيم كه برنامه‌ريز و تحليل‌گر باشند اظهار كرد: هر گونه فعاليت در كتابخانه‌ها اعم از كارآفريني و بازاريابي در كتابخانه‌ها نيازمند تحليل و برنامه‌ريزي است.

وي افزود: در حالي‌كه نيازمند افراد تحليل‌گر هستيم، سيستم آموزشي ما افراد را به سمت منفعل بودن سوق مي‌دهند و در كلاس‌هاي درس ما همواره با سكوت مواجهيم.

اين استاد كتابداري با بيان اين‌كه شيوه‌هاي مديريتي كتابخانه‌ها اغلب شيوه‌هاي مشاركتي نيست، عنوان كرد: شيوه‌هاي فعلي موجب شده تا كتابدارها فقط كارهاي موظفي خود را انجام دهند و نتوانند كارآفريني و بازاريابي كنند.

وي يادآور شد: بايد روح جمعي در مديريت و سيستم كتابخانه‌ها ايجاد شود و ما در كتابخانه‌هايي كه اين روح وجود دارد مي‌بينيم كه تا چه حد سرزندگي و پويايي در كتابخانه جاري است.

راغفر عضو هيات علمي گروه اقتصاد دانشگاه اقتصاد در پاسخ به اين سوال كه آيا اقتصاد كشور دانش‌بنيان است گفت: متاسفانه تعطيل چندين ماهه دانشگاه در فصل تابستان نشان مي‌دهد كه ما نيازي به دانش نداريم. الگوهاي توسعه در كشور ما به گونه‌اي است كه دانشگاه‌ها تزئيني براي مدرنيته شهري است و كاركردي ندارد.

وي ادامه داد: اقتصاد نفتي باعث شده تا ما همواره واردكننده علم باشيم. در كشور ارتباطي بين صنعت، دانشگاه و تجارت نيست و هر بخش كارخود را مي‌كند و اين از نتايج اقتصاد نفتي است.

وي گفت: اين نوع از نظام اقتصادي و نيز نظام سياسي وابسته به نفت موجب مشكلاتي چون ظرفيت حقير كتابخانه‌ها شده چرا كه نظام توليدي ما در كشور مشكل دارد. دانشگاه‌هاي ما آموزش‌محور است و نه پژوهش‌محور؛اين در حالي ‌است كه در برخي از كشورها اگر استادي تحقيق نكند اخراج مي‌شود.

باب‌الحوائجي نيز در بخش‌هاي پاياني نشست ضمن انتقاد از روش توليد علم در كشور گفت: متاسفانه بيشتر پايان‌نامه‌ها و كتاب‌ها در كشور تقليدي از روي كار ديگران است و ما هيچگاه به روش توليد علم در كشور توجه نداشته‌ايم.

پايان اين نشست به پرسش‌ و پاسخ اختصاص داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها