شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
رضا قیصریه: همه نمی‌توانند پلیسی بنویسند!

رضا قیصریه، مترجم، معتقد است که ژانر پلیسی به دلیل جزئی‌نگری و پررمزو راز بودن رویدادها، هم گونه ادبی دشواری برای نوشتن است و هم مخاطبان فراوانی دارد و این تصور که چون آثار ژانر پلیسی-جنایی پرفروشند، پس زردند، تصور غلطی است که در ذهنیت اغلب نویسندگان و مترجمان ما نفوذ کرده و ناشی از نوعی سیاست‌زدگی دهه‌های گذشته است.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، قیصریه در ادامه سلسله گفت‌وگوهایی پیرامون وضعیت نگارش و ترجمه داستان پلیسی-جنایی در ایران در پاسخ به سوال «ایبنا» مبنی بر مشکلات ترجمه داستان پلیسی و تاثیر آن بر روند خلق اثر در این ژانر گفت: برخی آثار پلیسی فضاهای فلسفی دارند و بعضی دارای فضاهای خاص و پیچیده‌ای هستند، ولی در مجموع باید گفت که دسته‌ای از آثار پلیسی جهان را به دلیل محدودیت‌هایی که در انتشار برخی موضوعات در ایران وجود دارد، نمی‌توان به چاپ رساند. 

نویسنده «کافه نادری» افزود: ولی از این نکته نمی‌توان غافل شد که داستان پلیسی همواره طرفداران بسیاری داشته و ژانری قابل قبول برای کتابخوانان به شمار می‌آید. 

مترجم «تپه‌های سبز آفریقا» در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این‌که «به نظر شما چرا برخی نویسندگان ایرانی پلیسی‌نویسی را نازل می‌دانند و به سراغ آن نمی‌روند؟» گفت: این تصور غلط و نادرست است. اتفاقا نگارش داستان پلیسی هوشمندی خاصی می‌خواهد. این ژانر به سنت باروک در اروپا باز می‌گردد. «پیرمونته سه» ایرانشناس، نیز معتقد است که آثار نظامی به دلیل راز‌آلود بودن، بخشی از زیر ساخت‌های داستان پلیسی اروپا است. همان‌گونه که بسیاری از مبناهای تمدن غربی ریشه در فرهنگ شرق و یا ادبیات فارسی دارند و ما خودمان همچنان از آن غافلیم.  این مساله هم به نقد ادبی ضعیف ما مربوط می‌شود که همیشه در هپروت بوده است. 

قیصریه در ادامه با بیان این‌که  ظرافت‌های داستان پلیسی جدی هنوز به داستان ایرانی راه نیافته است، توضیح داد: وقتی دقیق‌تر نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که مثلا در آثار آگاتا کریستی ظرافت‌هایی وجود دارد که با فرهنگ ما هماهنگ نیست و با ذهنیت نویسندگان ما سازگاری ندارد چون این شیوه داستان نوشتن تا به امروز در ایران مرسوم نبوه است و اگر اثری هم خلق شده کپی‌برداری و تقلید از آثار غربی بوده است. 

مترجم «داستان‌های رومی» در ادامه ژانر پلیسی را از گونه‌های خوب ادبی توصیف کرد و گفت: من فکر می‌کنم ژانر پلیسی از آن ژانرهای ادبی است که باید روند و جایگاه منسجم و منظمی در ادبیات داشته باشد و این ذهنیت که چون اثری پر فروش می‌شود، بی ارزش است، حاصل نگاه تنگ نظرانه‌ای به این ژانر و حتی ژانر عامه‌پسند است که متاسفانه گروهی از نویسندگان ما که هنوز به سیاست‌زدگی دهه‌های قبل دچارند، آن را رواج داده‌اند.

نویسنده «در ستایش ۷۷ سالگی» در ادامه با ارایه دیدگاه دیگری در بیان وضعیت ترجمه آثار پلیسی در ایران توضیح داد: این مساله که مترجم از همه جزییات روایت پلیسی شناخت داشته باشد نیز در ترجمه بسیار حایز اهمیت است. اغلب اوقات پیش می‌آید که مترجم ایرانی از محیط رخ دادن داستان پلیسی که جزییات وسیع‌تر و ریزتری از داستان‌های دیگر دارد یا اصطلاحاتی که مختص هر داستان پلیسی است، مطلع نیست. رمان پلیسی زیاد به جزییات می‌پردازد، این در حالی است که برخی مترجمان ما از اختصاصات جغرافیایی و فرهنگی و سنت‌های ماجرایی آن داستان بی‌اطلاعند و بر این اساس نمی‌توانند ترجمه قابل قبولی از اثر ارایه کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط