شنبه ۴ آذر ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۰
به مُردن عادت نمی‌کنم

ايبنا - خواندن يك صفحه از‌‌ يك كتاب را مي‌توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه‌اي از اكسير دانايي، لحظه‌اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه‌اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...

نرفتن 

(تمام راه پر شده بود از نیامدن تو و نرفتن من
فاصله‌ها شعله می‌کشیدند
و خارها دست یکدیگر را می‌فشردند) 

حالا
پنجره‌ها کوتاه شده‌اند
و خانه خالی از حضور مکرر حسی‌ست
که گلدان‌ها را به عشوه وامی‌دارد

(تمام نرفتنم را دویده بوده‌ام
و خوابی را که در حال تعبیر شدن بود
هیچ خورشیدی شب نیامدن تو را روشن نمی‌کرد)

اکنون تمام راه پر شده است از نیامدن تو
و رزهای صورتی
در گلدان سفالی
پیغام عاشقانه‌ی خود را خمیازه می‌کشند.

صفحات 17 و 18/ به مردن عادت نمی‌کنم(مجموعه شعر)/ پروین سلاجقه/ انتشارات مروارید/ چاپ اول/ سال 1391/ 68 صفحه/ 3000 تومان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها