حجتالاسلام سعيد رحيميان نويسنده كتاب «آينههاي روبهرو» گفت: پرداختن به اسما و صفات الهي آن هم از طريق شناخت و معرفت انسان و صفات و قواي او يكي از وجوه مشخصه حكمت اسلامي است كه پيش از آن در يونان يا ديگر فرهنگها به اين وسعت سابقه نداشته است.-
وي بررسي ارتباط ميان خودشناسي و خداشناسي را موضوع اصلي كتابش معرفي كرد و گفت: از همان آغاز پيدايش حكمت اسلامي اين موضوع مورد توجه عارفان و حكماي ما قرار گرفته است؛ در واقع يكي از عوامل قوامبخش حكمت فلسفه و عرفان در جهان اسلام اين نكته است كه چگونه ميتوان از خودشناسي به شناخت خداوند رسيد.
رحيميان ادامه داد: بر اساس آيات قرآني و همچنين حديثي كه به آن اشاره كردم، ميتوان انسان و خداوند را آينه شناخت يكديگر دانست، آينههايي كه تقابل آنها سبب جلوهگر شدن حقيقت ميشود. در مقالات اين اثر نيز بيشتر کوشیدم همين مباحث را تبيين كنم.
وي توضيحاتي درباره كتابش ارايه كرد و گفت: دو موضوع كلي را براي كتاب انتخاب كردم كه يكي از آنها به خودشناسي و خداشناسي در عرفان و حكمت اسلامي ميپردازد و ديگري با رويكرد تطبيقي، اين مقوله را علاوه بر حكمت اسلامي در عرفان شرقي و مسيحي نيز بررسي ميكند. در بخش نخست، سيري بر تلقي عارفان مسلمان از رابطه ميان معرفت نفس و معرفت را از قرن سوم تا قرن هفتم هجري مورد توجه قرار دادم. اين بخش به عنوان پيش درآمدي بر بررسي ديدگاه ابن عربي، عارف بزرگ قرن هفتم است كه در مقالات بعدي نظرگاه او به تفصيل بررسي شده است. نظرات ملاصدرا را نيز در اين باره بررسي كردهام.
اين نويسنده يادآوري كرد: براي بررسي تطبيقي اين موضوع، تطبيق عرفان ابنعربي با عرفان مكتب ودانتا و عرفان بوناونتوره متعلق به دنياي مسيحيت را يكي از بهترين گزينهها ميدانم.
وي درباره نگرش بوناونتوره، عارف و فيلسوف مسيحي فرانسيسكن به موضوع خودشناسي و ارتباط آن با خداشناسي گفت: اين عارف، خداشناسي را به دو روش آفاقي و انفسي پيگيري و براي هر كدام از اين دو راه وجوه و انواعي را ذكر كرده است. در تحقيقاتم به اين نتيجه رسيدم كه بحث اهميت انسان به منزله صورت الهي، تلقي انسان و صفات او به عنوان راهي براي شناخت اسما و صفات الهي و همچنين تطابق ميان جهان كبير و جهان صغير، از وجوه مشترك بين عرفان ابن عربي و عرفان اين عارف مسيحي است. هرچند تفاوتهايي نيز در آراي اين دو عارف وجود دارند. تاكيد عرفان ابن عربي بر توحيد و وحدت و تاكيد بوناونتوره بر تثليث از وجوه افتراق اين دو عارف قلمداد ميشود.
رحيميان به مساله خداشناسي و خودشناسي در عرفان شرقي اشاره كرد و گفت: درباره عرفان شرق ميتوان ميان نظرات ابن عربي و شانكارا، فيلسوف ودانتايي تشابهاتي را پيدا كرد. شانكارا رويكرد وحدت دارد و به نوعي به وحدت وجود قايل است. همچنين همانگونه كه در عرفان ابنعربي پيوند وجودي و معرفتي ميان انسان و خداوند وجود دارد، در عرفان ودانتايي هندو نيز اين پيوند ميان آتمان و برهمان موجود است، به نوعي كه اتحاد آتمان و برهمان يكي از اصول اساسي انديشه شانكارا تلقي ميشود.
وي شناسايي اين وجوه تشابه و افتراق را سبب بازنمايي اصالت عرفان و حكمت اسلامي دانست و گفت: در اين تطبيقها مشاهده ميكنيد كه پرداختن به اسما و صفات الهي آن هم از طريق شناخت و معرفت انسان و صفات و قواي او يكي از وجوه مشخصه حكمت اسلامي است كه پيش از آن در يونان يا ديگر فرهنگها به اين وسعت سابقه نداشته است. از اين جهت چنين تحقيقاتي ميتوانند رويكردي اصيل و مستقل براي تبيين الهياتي خدامحور و در عين حال با رويكردي انسانشناسانه باشند.
رحيميان ادامه داد: در شرايطي كه امروز الهيات اگزيستانسياليستي بر انسان و صفات و احوال او تاكيد دارد، اين تطبيقها ميتوانند زمينهاي براي روشن كردن امتيازات عرفان اسلامي و وجوه مخفي و بيان نشده آن باشند و زمينه جذب مخاطبان علاقهمند به ويژه جوانان را به اين عرفان فراهم آورد.
وي در پايان گفت: بيشترين تمركز من در اين اثر، استخراج، تنظيم و تدوين انواع رويكردها به بحث پيوند خداشناسي و خداشناسي بوده است و به نظرم ميآيد جمعبنديهايي كه در اين اثر انجام دادم، در حوزه پژوهشي ما تازگي داشته باشند. همچنين پروفسور ايزوتسو، شرقشناس و اسلامشناس ژاپني نيز دو مقاله در اين باره با عنوانهاي «تحليلي از وحدت» و «خود تجليگر در تصوف نزد نجمالدين كبري» دارد كه ترجمه آنها را به كتاب اضافه كردم. البته در مباحث تطبيقي هم تا آنجا كه اطلاع دارم تحقيق مشابهي در اين حوزه انجام نشده است، هر چند اين اثر نيز بينياز از تكميل تجديدنظر نيست.
چاپ نخست كتاب كتاب «آينههاي روبهرو، مباحثي در پيوند خداشناسي و انسانشناسي عرفاني» با شمارگان هزار نسخه، در 246 صفحه و به بهاي 10هزار تومان از سوي انتشارات حكمت منتشر شد.
نظر شما