دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۵
ريشه‌هايي كه دل ‌از خاك می‌کَنند

باغبانان گلستان كتاب‌ در استان هرمزگان اين روزها گل‌هاي كاغذي خويش را گرفتار آفت‌هاي فروان مي‌بینند؛ آفت‌هايي كه خوب مي‌شناسند و به دنبال مبارزه با آن‌هایند. در سويي ديگر، متوليان و مسولان فرهنگي مرتبط با «يار مهربان» اين استان، از شيوه‌هاي مراقبت و حمايت از صاحبان کتاب سخن مي گويند.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، هرمزگان، سرزمين كهنسال در قلب شمالي‌ترين آب‌هاي خليج فارس و درياي عمان قلب تجارتش خوب كار مي‌كند اما حال و روز فرهنگي خوبي ندارد و كتاب و كتابخواني دغدغه‌اي فراموش شده در اين استان است. در آغاز تهیه گزارشی درباره مشكلات كتابفروشان در این استان محروم به اين باور رسيدم که تعداد كتابفروشان این استان به تعداد انگشت‌هاي دو دست هم نمي‌رسد اما خیلی زود متوجه می‌شدم که مشكل از «كميت» نيست بلكه پاي كمُيت «كيفيت»شان لنگ مي‌زند.

راضيه دبيري، كارشناس فرهنگي اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي استان هرمزگان، خبر می‌دهد که «46 مغازه كتابفروشي و لوازم‌التحرير در شهرستان بندر‌عباس فعالند.» اما با توجه بيشتر در مي‌يابيم كه فقط پنج كتابفروشي به‌نام‌هاي پاپيروس، نمازي، فرهنگ، استاد، پنج استاد به طور مجزا كتاب مي فروشند.

شنيدن اين آمار باعث مي‌شود قوت قلب بگيريم و از صنف كتابفروشان اين استان محروم، نا‌اميد نشويم اما به كار بردن لفظ استان و شهرستان محروم خود باب مساله جديدي را باز مي‌كند؛ هرچند «حسين استاد» صاحب امتياز كتابفروشي‌هاي استاد، پنج استاد و مدير انتشارات انديشه استاد شهرستان بندر‌عباس در این باره معتقد است: «استاني با 60 هزار دانشجو، تعداد بسیار زیادی رشته دانشگاهي در مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتری، یک استان محروم نيست و به كابردن اين لفظ بي‌انصافي است.» 

استاد مي‌گويد: «استان هرمزگان فقط يك منطقه تجاري بدون دغدغه فرهنگي است و دليل مغفول ماندن فرهنگ كه شاخصه مهم آن كتابخواني است، مي‌تواند عواملي مانند داشتن جمعيت سيار فراوان و شرايط اقليمي اين استان باشد.» 

وي سايه اين مشكل را در تمام شهرهاي بندري و ساحلي كشور بلند مي‌بيند و مي‌افزايد: «وضعیت جمعيت سيار كه با ديدگاه تجاري و كسب درآمد وارد استان مي‌شوند با كلانشهر‌ها متفاوت است، زيرا كلانشهرها با داشتن جمعيت ثابت، قدرت مانور بيشتري در حوزه فرهنگي و به ویژه حوزه كتاب دارند.»

صاحب امتياز كتابفروشي‌هاي استاد و پنج استاد معتقد است: «شغل كتابفروشي در ميان قشر فرهنگي، به دليل نداشتن سرمايه، رونق ندارد و در ميان جمعيت مرفه و ثروتمند هم به علت نداشتن توجيه اقتصادي و برگشت سرمايه، خريداري پیدا نمی‌کند و این مهجور ماندن کتاب در  جامعه است که قشری سرمایه ندارند تا به آن برسند یا قشری دیگر به دلیل سود اقتصادی به آن بی‌توجهي می‌کنند.»

واقعیت این است که مشكل كتابفروشان بيشتر به دريافت تسهيلات و گلايه‌مندي از مناسب نبودن مكان كتابفروشي برمي‌گردد اما برابر نبودن بازار عرضه و تقاضا هم اين قشر را دچار آسيب كرده است، زيرا به تعداد كتاب‌ها، خوانندگان ثابت وجود ندارند.

به عقیده این ناشر و کتابفروش، ناشران بيش از كتابفروشان در اين استان مشكل دارند و به تبع گراني كاغذ و افزايش قيمت كتاب، بازار كتابفروشان هم دچار ركود می‌شود؛ به عنوان مثال، كتابفروشان مخاطبي براي ارایه كتاب‌هاي ورزشي، سينمايي، تاريخي و عمومي پيدا نمي‌كنند اما با تمام مشكلات، درآمد كتابفروشان در اين بازار آشفته كتاب، بهتر از ناشران است. 

انوشيروان پيشدار، سرپرست اداره فرهنگ و ارشاداسلامي استان هرمزگان، ورشكستگي كتابفروشي‌ها و فروش نداشتن كتاب‌هاي آنان را از سه ديدگاه جامعه، كتابفروش و پشتيباني متوليان فرهنگي قابل بررسي می‌داند.

وي با بيان اين‌كه افزايش قيمت كتاب، مطالعه نداشتن مردم و گرايش پايين آن‌ها به كتابخواني نياز به فرهنگ سازي و انجام اصلاحات زيربنايي فرهنگي و اقتصادي دولتي دارد، کاری که از توان ما خارج است، مي‌گوید: «مسوولان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي استان با ارايه تسهيلاتی مانند وام‌هاي زود‌بازده، پيگيري مشکل معافيت مالياتي كتابفروشان که اکنون در استان حال اجراست و حل مشكل آنان با طرح دلايل منطقي، به دنبال رفع دغدغه‌هاي آنانند.» 

پيشدار ادامه مي‌دهد: «بخشي از اين مشكل به كتابفروشان هم برمي‌گردد. دلايل فروش نرفتن كتاب‌ها ممكن است به مواردي مانند، تبليغات مناسب نداشتن، كتاب خوب نياوردن، تخفيف درست ندادن و اصرار به فروش كتاب به قيمت پشت جلد و همچنين نداشتن بازار‌يابي حرفه‌اي و پويا مربوط شود.» 

در نقطه مقابل، مدير كتابفروشي‌های استاد و پنج استاد، مشكل اصلي كتابفروشان را نداشتن سرمايه و شرايط سخت تغيير شغل مي‌داند و معتقد است: «علت ماندگاري افراد در اين شغل علاقه‌مندي و دغدغه فرهنگي نيست، زيرا كتابفروشان قادر نيستند كتاب‌هاي دپو شده (انبار شده) خويش را بفروشند و سرمايه‌اي هم براي خريد كتاب‌هاي جديد ندارند و در نتيجه، در اين شغل مي‌مانند.»

وي ادامه می‌دهد: «ديگر دليل باقی ماندن افراد در اين حرفه ،برخلاف سود اندك و علاقه بسيار به تغيير آن از سوي اين قشر، موروثي بودن اين شغل و دست‌ به دست شدن آن در طي ساليان دراز ميان پدران و پسران است كه با وجود علاقه به تغيير شغل، نمي‌توانند كتاب‌هاي مانده در طول سال‌هاي شغلي خويش را حتي در يك حراج واقعي و با بهای يك چهارم قيمت مانند بوتيك لباس‌فروشي‌ها يا سوپرماركت‌ها در زمان كوتاهي به فروش برسانند و سرمايه آن را صرف ايجاد شغلي جديد كنند.»

استاد مي گويد: «اين مشقت تغيير شغل باعث ماندن كتاب‌ها در انباري كتابفروشي‌ها مي‌شود و به دليل اين‌كه كتابفروشان توانايي ندارند كتاب‌هاي خويش را به پول تبديل كنند، اين شغل را ادامه مي‌دهند.

 از سوی دیگر، «راضیه دبیری» كارشناس فرهنگي اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي استان با اشاره به فعال كردن چاپخانه‌‌هاي حرفه‌ای در دل اين استان تجاري، معتقد است که نخست بايد با تاسيس چاپخانه‌هاي فعال براي چاپ كتاب، هزينه‌هاي ارسال و توليد كتاب اين استان در استان‌هاي ديگر را كاهش داد.

دبیری مي‌گويد: «ابتدا بايد هزينه توليد كتاب و دغدغه ناشران حل شود تا با كاهش هزينه‌هاي توليد، قيمت تمام شده كتاب كاهش پيدا كند و با در نظر گرفتن يك ناشر فعال استانی براي پخش كتاب‌هاي ناشران و كتابفروشان به عنوان يك مركز پخش ثابت، بازار فروش كتابفروشان هم رونق بگيرد.»

وی با ارایه پيشنهاد تفكيك حيطه كتابفروشان و تشكيل كتابفروشي‌هاي تخصصي در اين استان مي‌گويد: «بهتر است مسوولان فرهنگي استان با ارايه تسهيلاتي، نسبت به داير شدن كتابفروشي‌های تخصصی اقدام كنند تا آنان به‌طور مجزا مخاطبان خويش را از ميان نهاد‌هاي مختلف استاني و كتابخوانان عام و خاص پيدا كنند.»

استاد، صاحب امتياز كتابفروشي پنج استاد نیز با اشاره به استقبال كم از كتاب‌هاي عمومي مانند تاريخ، مرجع، فرهنگ‌ها و دانشنامه‌ها در مقايسه با كتاب‌هاي دانشگاهي، علمي و كمك آموزشي، از وضعيت ميزان مخاطبان گلايه‌مند است و مي گويد: «متاسفانه 80 درصد كتابفروشان اين شهرستان كتاب‌هاي كمك‌درسي و آموزشي را مي‌فروشند كه كتاب‌هاي مصرفي‌اند، در حالی که ترويج فرهنگ كتابخواني بايد در جامعه بر اساس خواندن كتاب‌هاي ماندگار سنجيده شود.» 

استاد با بيان اين‌كه متوليان فرهنگي بايد دغدغه كتاب داشته باشند، مي‌گويد: «نهاد‌هاي دولتي مانند آموزش و پروش با جمع كردن كتابفروشي‌های خويش در اين استان نشان دادند كتابفروشي، حتي با قيد دولتي بودن، توجيه اقتصادي ندارد.»

وي با اشاره به كتابفروشي نهاد بزرگي مانند سازمان تبليغات اسلامي در اين استان مي‌گويد: «اين كتابفروشي با سرمايه‌اي افزون بر 70 ميليارد ریال و اجاره مكاني به مبلغ 70 ميليون ريال، بخش كوچكي را به كتاب‌هاي قرآني و مذهبي اختصاص داده و ساير بخش‌ها را به اينترنت، لوازم‌التحرير و خدمات چاپ و مواردي از اين دست اختصاص داده است که اين هم نشان از نداشتن تفكر و برنامه‌ريزي فرهنگي در حوزه  تبلیغ و معرفی کتاب با استفاده از امکانات کتابفروشی‌های دولتی در سطح استان دارد.»

مسوولان فرهنگي استان از دغدغه‌هاي كتابي خويش سخن می‌گویند، به طوري ‌كه انوشيروان پيشدار، سرپرست اداره فرهنگ و ارشاداسلامي استان هرمزگان، با اشاره به حمايت‌هاي مالي و معنوي از كتابفروشان و آمادگي براي حل مشكلات آنان مي‌گويد: با توجه به بضاعت مالي این نهاد از طریق تعامل با كتابفروشان و شنيدن مشكلات آنان با دلايل منطقي، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان حاضر است با آنان همكاري كند اما ريشه اين آشفتگي بازار خريد و فروش كتاب، گراني كاغذ است كه  افزايش قيمت کتاب را به دنبال داشته است.»

كتابفروشي، صنعت ورشكسته استان هرمزگان كه جاي خالي سرمايه‌گذاري فرهنگي را به وضوح می‌شود در آن احساس كرد، نيازمند توجه به طرح‌هاي فرهنگي به ویژه در حوزه كتاب به موازات اجرای پروژه‌هاي عمراني و اقتصادي است تا اقتصاد و فرهنگ به يك اندازه پيش بروند اما سوال اينجاست كه آيا دغدغه فرهنگي براي كتابخواني وجود دارد یا خیر؟ مردم از كتاب به خوبی استقبال نمي‌كنند يا امكانات و بودجه كافي براي جلب توجه مردم وجود ندارد؟ براي پاسخ دادن به اين سوال‌ها رصد آمار فروش كتاب، ميزان استقبال از نمايشگاه و تعداد برگزاري نمايشگاه‌هاي اين استان ضرورت دارد.

 در همين زمينه «صادق عرشيا» رييس اداره امور فرهنگي، تبليغات و خبرگزاري‌هاي اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي استان هرمزگان می‌گوید: از ابتداي انقلاب تاكنون 9 دوره نمايشگاه استاني كتاب برگزار شده، به طوري كه در سال 86 بعد از پنج دوره برگزار نشدن نمایشگاه استانی کتاب، يك ميليارد تومان بن و كتاب در نمايشگاه فروخته شد.»

وي ادامه داد: «نمايشگاه استاني كتاب هرمزگان هر سال بيش از 250 هزار نفر بازديد كننده دارد و بيش از سه میلیارد و 500 میلیون ریال بن كتاب به اصطلاح «صفر مي‌شود».

به گفته وی، به دليل نداشتن مكان مناسب كه مهم‌ترين دليل برپا نشدن نمايشگاه استانی کتاب بين سال‌هاي 80 تا 86 بود، سال 86 با فروش 100 میلیون ریالی در يك مكان مخروبه كه اكنون بيش از 400 غرفه دارد، همه ناشران نمایشگاه، كتاب‌هاي خويش را به فروش رساندند.

بررسي اين آمار نشان مي‌دهد مردم كتاب را دوست دارند، مسولان فرهنگي دغدغه دارند اما شايد برنامه و چشم‌انداز مشخص در حوزه كتاب وجود ندارد يا بودجه و اعتبار اقتصادي مشخصی براي تجارت فرهنگي پيش روي آن‌ها قرار ندارد. آن‌چه مسلم است، ضرورت رفع ابهام و بي‌ثباتي از بازار خريد و فروش كتاب هرمزگان و رفع دغدغه كتابفروشان از سوي مسوولان فرهنگي این استان و در سطح وسيع‌تر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است تا ريشه‌‌هاي اين درختان فرهنگي يكي پس از ديگري به اجبار از خاستگاه كتابي خويش دل نكنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط