به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) به نقل از سايت تودي دات كام، اين كتاب 40 صفحه اي با نام «سال جنگل» بر اساس داستان كودكي خود نویسنده و درباره زماني است كه پدرش به عنوان افسر نيروي هوايي در جنگ ويتنام شركت داشت. 

«سال جنگل» نخستين اثري است كه اين نويسنده كتاب كودك بعد از چاپ كتاب «كلاغ زاغي مقلد» که سال 2010 منتشر شد، به انتشارش اقدام مي کند.
 
«سوزان كالينز» كه تاكنون چندين ميليون نسخه از كتاب هايش به فروش رسيده، اثر «بازي هاي گرسنگي» را در پرونده كاري خود دارد كه تاكنون بيش از 50 ميليون نسخه از آن به صورت چاپي منتشر شده و در سراسر جهان به فروش رسيده است. نخستين بخش از فيلم اقتباسي از اين كتاب نيز كه در قالب چهار قسمت طراحي شده، از زمان آغاز اكران در ماه مارس تاكنون، در سراسر جهان بيش از 600 ميليون دلار درآمد داشته است. 

كتاب جديد وي با عنوان «سال جنگل» براي كودكان چهار سال به بالا نوشته شده و سوزان كالينز اين بار ماجراي جنگ را با زباني كودكانه و نرم و بدون خشونت، تنها از دريچه نگاه يك دختربچه نقل مي كند. اين كتاب كودك را تصاويري زيبا جذاب‌تر كرده و تصويرگري آن هم به عهده از دوستان قديمي سوزان كالينز است. جيمز پرويموس در دوراني كه كالينز به عنوان نويسنده تلويزيون فعاليت مي كرد با وي همكار بود و از  كساني است كه وي را به نوشتن تشويق مي كرد. 

اين كتاب كه توسط نشر اسكالستيك روانه بازار نشر شده، داستان دختربچه اي به نام سوزي را نقل مي كند. ترس هاي دوران كودكي درست پس از اين كه پدرش، خانه را براي رفتن به ميدان جنگ ترك كرد. نگراني هاي او كه آيا پدرش برمي گردد؟ او چقدر از خانه دور است؟ آيا دلش براي سوزي كوچولو تنگ مي شود؟ سرانجام پدر این دختر بچه به خانه باز مي گردد ولي او بسيار تغيير كرده و دختر كوچولو بايد اين را بفهمد و درك كند كه پدر، هنوز هم او را مثل سابق بسيار دوست دارد. 

كالينز در مصاحبه اي در سال 2010 با آسوشيتدپرس گفته بود كه قصد دارد كتابي درباره پدرش بنويسد. وي گفته بود: پدر، پس از دوران جنگ هميشه تلاش مي كرد بچه هايش را با واقعيت جنگ آشنا كند. با آن ها به موزه جنگ و محلي كه زماني ميدان جنگ بود، مي رفت و با ما درباره آن صحبت مي كرد. 

وي ادامه داد: سال ها ايده نوشتن كتابي درباره آن روزها را در ذهنم داشتم و وقتي كارت پستال ها و عكس هايي كه پدرم از ويتنام را مي ديدم هميشه ذهنم براي نوشتن اين كتاب قلقلك مي شد تا اين كه يك روز این ايده را به جيمز گفتم و او نيز استقبال كرد و تصويرگري كتاب را پذيرفت.