ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
شخصی از دوستش پول قرض کرد؛ روز اول هزار تومان، روز دوم دو هزار تومان و روزهای بعد، مبالغی بیشتر یا کمتر از او گرفت.
بالاخره بعد از گذشت یک ماه، دوست طلبکار به دوست بدهکارش گفت: رفیق نازنین! به پول احتیاج پیدا کردهام اگر پولم را پس بدهید ممنون میشوم... دوستش بلافاصله از جیبش یک اسکناس هزار تومانی درآورد و گفت: بفرما دوست عزیز! دوست طلبکار با تعجب به اسکناس هزار تومان نگاه کرد و گفت: منظورتان را نمیفهمم اینکه هزار تومان است؟! دوست بدهکار با خونسردی جواب داد: این هزار تومان است، بار او من فقط هزار تومان از شما گرفتم... مگر غیر از این است؟ من مبالغ مختلفی را که در طول این یک ماه از شما قرض کردهام در این دفترچه یادداشت نمودهام، روز اول هزار تومان... روز دوم دو هزار تومان و روز سوم پنج هزار تومان از شما گرفتهام و الی آخر... خودتان ملاحظه بفرمایید! من نیز به همین ترتیب، پولتان را پس میدهم...
صفحات 56 و 57/ داستانکهای بیاسم/ شهرام زارعی/ نشر داستان/ چاپ اول/ سال 1391/ 64 صفحه/ 3500 تومان
نظر شما