علیرضا کمری، نویسنده و پژوهشگر ادبیات در چهارمین کنگره سراسری ادبیات پایداری پیشنهاد کرد: دانشگاه شهید باهنر کرمان که در راهاندازی رشته ادبیات پایداری پیشگام بوده است و گروه منسجمی در این زمینه دارد، گروهی را با شرکت اندیشمندان حوزههای فلسفه، علوم اجتماعی و روانشناسی برای موضوع «ادبیات و شناخت» و دیگر مسایل معطوف به این حوزه در کرمان تشکیل دهد._
وی در ابتدا با بیان اینکه «در این یادداشت طرح موضوعی خواهم داشت برای اندیشیدن» گفت: میشود عناوینی مانند «نقد معرفتشناختی ادبیات جنگ / دفاع مقدس» را در ذیل موضوعی که قصد بیان آن را دارم قرار داد.
کمری با اشاره به ممیزی که میان واژههای جنگ و دفاع مقدس گذاشته، افزود: در تمامی کتابها یا مقالاتی که نگاشتهام چنین است. البته در باب ادبیات جنگ، تفاوت آن با مقاومت و ارتباط این موضوع با پایداری، بحثهایی از بیست سال پیش که اولین گفتوگوها در این باره در مجله کیهان فرهنگی بهچاپ میرسید، مطرح شده که قصد ورود به آنها را ندارم. این مفاهیم را معادل یکدیگر نمیدانم. به این معنا که هر لفظی و هر کلمهای دلالت خاص خودش را دارد.
این پژوهشگر ادامه داد: وقتی میگوییم «جنگ» کُلی از عام را مراد میکنیم و وقتی میگوییم «دفاع مقدس» به یک خاصِ جزییِ مد نظر توجه داریم. آن ممیز برای من سه معنای «واو یعنی وَ»، «یا» و «نیز» را دارد. توامان این سه کلمه مد نظر من است.
وی همچنین درباره عنوان بحث خود توضیح داد: عنوان بحث من میتواند «معرفت شناسی ادبیات جنگ»، «شناخت و بررسی مفهوم شناخت در ادبیات جنگ/ دفاع مقدس» یا «بررسی ادبیات جنگ با رویکرد و رهیافت شناخت شناسی» باشد. اینها عناوین تقریبی موضوعی است که بهعنوان طرح مساله مطرح میکنم نه با عنوان مقاله با قاعدهای که از آن سراغ دارم. بنابر این طرح این موضوع ممکن است محل اما و اگرها واقع شود. این انتقادها را برای طرحم بهتر میدانم زیرا یکی از گزارههای یک طرح علمی ابطالپذیربودن آن است.
کمری در تشریح طرح خود گفت: مساله این است که «ادبیات جنگ/ دفاع مقدس» حَسَب انگارههای شناختشناسانه یا معرفتشناختی یا ارزیابی معرفت شناسانه، چه نوع آگاهیهایی را بهوجود میآورد و به ظهور میرساند؟ جایگاه فراوردههای ادبی جنگ (بر کلمه فراوردهها تاکید دارم و معادلهایی نظیر این را خواهم آورد) در وصول و حصول دانش کجاست و چیست؟ این فرآوردهها در نسبت کل دانش آدمی چه سهم و کار ویژهای دارد؟
وی ادامه داد: اگر این مسایل قدری با درنگ مورد توجه قرار گیرد، ممکن است حرفهای مگو باشد اما قصد من تشکیک در درونمایهها و هستی ادبیات جنگ نیست. باید پرسش شود و پرسشهای فراوانی در این زمینه وجود دارد. طرح این مساله، واگوی یک مفروض است و آن این است که ادبیات جزو مسلمات است. در معنای آثار ادبی (ادبیات دو معنا دارد؛ یا فراوردههای ادبی یا متنگزارههای ادبی) پدیدآورندگان این آثار مبتنی بر گونهای از شناخت یا آگاهی یا معرفت به خلق اثر ادبی اهتمام میکنند. بر کلمه خلق تاکید دارم چون در ادبیات با خلاقیت و خلق سرو کار داریم. از این منظر ادبیات شیوهای، طرزی و طریقی از اندیشیدن و اندیشیدن را به تماشا آوردن است.
این پژوهشگر با بیان اینکه «این بحث از زمره بحثهای معنایی نظریه ادبیات است که جز در یک کتاب و پارهای مقالات، در مجموعه تاریخ ادبیات ایران شناخته شده نیست» اظهار کرد: فلسفه ادبیات، علم ادبیات نیست که بر شهود ناظر باشد. اینجا بحث از ماهیت و وجود است. اگر به این بحث توجه شود، سبب تکانشی در علوم انسانی خواهد شد. این دانشی نیست که به صرف دانشهای متعارف در دانشگاهها بتوان به آن رسید. چون دانشگاه کرمان پیشگام در راهاندازی رشته ادبیات پایداری بوده است و گروه منسجمی در این زمینه دارد، گروهی با شرکت اندیشمندان حوزه فلسفه، علوم اجتماعی و روانشناسی برای موضوع «شناخت وادبیات» و دیگر مسایل معطوف به این حوزه در کرمان تشکیل شود.
وی سپس فواید این اقدام را برشمرد و گفت: در این صورت بسیاری از پایاننامهها و مقالاتی که نوشته میشود، به جای آنکه شرحی یا گزارشی از مرزهای تولید شده باشد، وارد حوزههای پژوهشی جدی مبنایی خواهد شد. همچنین دانشگاه به معنای دانشگاه باید نقش ایجادی نقادانه راهگشا در تولید علم داشته باشد. نهادهایی که کارهای مطالعاتی و به صورت عمده کارهای تولید متن انجام میدهند نیارمند بررسی است. ورود به حوزه شناخت نقش تبعی و اتباعی و گاه نقش انفعالی را به نقش فعال بدل میکند.
کمری ورود به این موضوعها را نیازمند برقراری دیالوگهای علمی یا گفتوگوی روشمند یا همسخنی مبتنی بر دانش و روش دانست نه آنچه به عنوان مناظره و مصاحبه معرفی شده است و افزود: در حوزه دسته بندی ادبیات بر اساس اهمیت و نقشآفرینی به سهنوع اصلی قایل هستم؛ نخست شعر و سپس در فاصله شعر و داستان، یادنگاشتهها قرار میگیرد که در آن بخش خاطرات بسیار پررنگ است. بریادآمدهها گونه گستردهای دارد که از یادداشتهای روزانه و حسب حالها آغاز میشود اما خاطرهنوشتهها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
وی سپس این سوال را مطرح کرد که «با رویکرد شناختشناسانه، این آثار ادبی چه وزنی یا اعتباری را در میزان معرفت دانش انسانی پر میکند؟» و ادامه داد: برای ورود به این مساله میتوان چند نوع تقسیمبندی را بر اساس ژانر، دوره و جغرافیای تولید بررسی کرد. از نگاه من میتوان این کار را بر اساس یک نگاه فرازمندانه در نظر گرفت که از نظر تاریخی هم مورد مطالعه است.
چهارمین کنگره سراسری ادبیات پایداری، نهم اسفندماه 1391 در شهر کرمان با همکاری مشترک دانشگاه شهید باهنر و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آغاز شد.
نظر شما