محمدرضا یوسفی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در بیان دلیل پرداختن به موضوع «بررسی بازتاب و تجلی همزمان زبان، بیان و ایماژ در اشعار حماسی کتابهای ادبیات فارسی دبیرستان» در مقاله خود، به ضعف اساسی در شرح و ارایه ادبیات حماسی در کتابهای ادبیات فارسی دوره دبیرستان اشاره و اظهار کرد: ادبیات مقاومت و حماسی در این کتابها بازتاب مطلوبی میان جوانان نداشته است. همچنین مقالات ارایه شده سالهای گذشته به کنگره ادبیات پایداری کرمان به این موضوع نپرداخته بود. این مساله باعث شد که با همکاری رقیه ابراهیمی شهرآباد که از دبیران ادبیات فارسی دوره دبیرستان و از دانشجویان ادبیات پایداری بود، به این موضوع بپردازیم.
وی درباره نحوه پرداختن به موضوع «بررسی بازتاب و تجلی همزمان زبان، بیان و ایماژ در اشعار حماسی کتابهای ادبیات فارسی دبیرستان»در پژوهش خود گفت: اشعار حماسی کتابهای ادبیات فارسی را در دو گروه «حماسه ملی ایران» و «اشعار حماسی دفاع مقدس» مورد ارزیابی قرار دادم.
استادیار ادبیات فارسی دانشگاه قم به این سوال که «در طول انجام این تحقیق با چه مشکلاتی مواجه بوده است؟» پاسخ داد: اشعار دفاع مقدس در کتابهای ادبیات فارسی اندک است. تعداد گزینش شده هم بیشتر شعر سپید است تا قالبهای سنتی و کلاسیک. این در حالی است که وزن عروضی برای جوانان جذابتر است و اگر این شعرها مانند شاهنامه و در قالب مثنوی سروده میشد، برای مخاطب نوجوان جذابتر بود. قالب مثنوی این قابلیت را دارد که در هر بیت قافیهها تغییر میکند و این تنوع برای جوانان جذابتر است.
وی فراتر بودن ایماژ(صور خیال) برخی از اشعار کتابهای ادبیات فارسی دوران دبیرستان از سطح ادراک دانشآموزان را نکته دیگر در انجام این پژوهش عنوان کرد و ادامه داد: ایماژ بسیاری از اشعار فراتر از درک دانشآموز 15 ، 16 ساله است. دانشآموزان با کنایهها مانوس نیستند و معلم باید تمامی این کنایهها را برای دانشآموزان رمزگشایی کند، بهطوری که اگر دانشآموز یک روز غایب باشد نمیتواند درکی از شعر داشته باشد.
یوسفی در پاسخ به این سوال که «چه انتظاری از چهارمین کنگره ادبیات پایداری دارید؟» گفت: در کنگره قبل پیشنهادهایی برای غنای علمی مقالات ارایه کردیم. بر این اساس که در فراخوان این کنگره مقالات علمی را در چند سطح گوناگون بپذیرند و مقالات عالی را در نشریه مستقل علمی منتشر کنند. مقالات سطح دو را در نامه پایداری و چکیدهای از مقالات رده سوم را در نشریه دیگری منتشر کنند.
وی درباره این که «چگونه میتوان حاصل این کنگرهها را به خارج از مراکز علمی و اصحاب قلم در زمینه ادبیات پایداری منتقل کرد؟» افزود: نخست آن که رسانهها در انتقال این تجربهها سهم بهسزایی دارد و مسوولان برگزاری کنگره باید با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هماهنگ شوند و در ساعتهای مشخصی فیلم این کنگره را از شبکه چهار پخش کنند. این برنامهها مورد استقبال قشر فرهیخته قرار خواهد گرفت.
استادیار رشته ادبیات فارسی دانشگاه قم ادامه داد: مخاطب مقالات علمی و پژوهشی به یقین از حاضران در این نشستهای کنگره بیشتر است؛ بنابراین انتشار مقالات در نشریههای گوناگون سطح کشور مخاطب خود را خواهد یافت. بسیاری از همکاران من این نشریهها را رصد میکنند اما انتشار مقالات منتخب در فاصلهای نزدیک به یک سال از زمان برگزاری آخرین کنگره سبب دلسردی محقق میشود.
وی آخرین راهکار در این زمینه را حمایت مسوولان از طرحها و مقالات پژوهشی برای ارایه در سطح جامعه دانست و درباره کاستیهای رشته ادبیات پایداری در دانشگاهها گفت: این رشته با توجه به اینکه اکنون فارغالتحصیلانی هم دارد، باید مورد بازنگری قرار گیرد. در ارتباطاتی که با دانشجویان این رشته داشتهام احساس میکنم سطح علمی آنان پایین است و در زمینه پژوهش در جریانهای ادبی با ضعفهایی روبهرو هستند.
چهارمین کنگره سراسری ادبیات پایداری نهم اسفندماه 1391 در شهر کرمان با همکاری مشترک دانشگاه شهید باهنر و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آغاز میشود و یازدهم اسفندماه به کار خود پایان خواهد داد.
سهشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۰
نظر شما