فرایند تغییر
همانند سایر ابعاد DBT، دیدگاه دیالکتیک، مفهوم فرایند تغییر را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. در واقع خود دیالکتیک به عنوان یک تئوری تغییر شناخته می‌شود؛ زیرا طبق این دیدگاه، تغییر یک امر دائمی و اجتناب‌ناپذیر است. بنابراین، رفتار افراد صرف‌نظر از درمان‌پذیری دائماً تغییر می‌کند، حال یا به سوی بهتر شدن یا در جهت بدتر شدن. نقش درمان، سوق دادن تغییر به سمت اهداف بلند مدت مراجع و آماده کردن بیمار برای پذیرش چنین تغییری است.
دیالکتیک، وقوع رویدادهای متضاد و ایجاد سنتز میان آنها را برجسته می‌کند. می‌توان ایجاد چنین سنتزهایی را به عنوان مکانیزم تغییر مورد بررسی قرار داد. به عنوان مثال، بینش و تمرین رفتاری، دو مکانیزم تغییر هستند که بعضی اوقات در برابر یکدیگر قرار می‌گیرند. اما اغلب موجب هم افزایی می‌شوند و هرکدام تأثیر دیگری را بالا می‌برد. مثلاً بینش در مورد افکار خودخوری می‌تواند باعث افزایش انگیزه بیمار برای تمرین شیوه‌های تفکر مؤثرتر شود. بدین ترتیب، در این الگوی درمانی، هر نظریه و فنون مربوط به آن، قسمتی از معمای بالینی را حل می‌کند. اصول یادگیری تعیین می‌کند که کدام تکنیک در چه زمان و موقعیتی مناسب‌تر است.
صفحه 145/ الگوهای روان‌درمانی یکپارچه/ دکتر محمدحسین شریفی‌نیا/ انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه/ چاپ اول/ سال 1391/ 402 صفحه/ 6450 تومان
جمعه ۲ فروردین ۱۳۹۲ - ۰۸:۰۰
نظر شما