ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
بن برای دیدن دوباره مدارک وارد دفتر دادگستری شد. اما چیز جدیدی پیدا نکرد که او را تعجب زده کند. در دفتر اسلحه کالیبر 38 و گلولهها که از بدن جانسون درآورده بودند و گزارش پزشکی قانونی بود.
لیست شاهدها هم تکمیل بود. اسلحهفروش و کسانی که دیده بودند ریوردان تیراندازی کرده و شهادت لستر کرو که از ریوردان اعتراف گرفته بود و در پایان هم اعتراف خود ریوردان که از همه بدتر بود. او همه چیز را ریز به ریز توضیح داده بود و این نشان میداد که او میدانسته که مرتکب چه کاری میشود و همه جزییات را مرور کرده است. بن ساعتها در کتابخانه دادگستری به دنبال راهی بود که به دادگاه نشان دهد اعتراف ریوردان به عنوان مدارک غیر قابل قبول است، اما متأسفانه هر بار به بنبست میرسید. در آخر به این نتیجه رسید که بهتر است هرچه زودتر دادگاه دنیس ریوردان تشکیل شود، برای همین به قاضی کلاین زنگ زد. قاضی گفت که تلفنی وقتی برای دادگاه نخواهد داد و از بن خواست به دفتر او بیاید.
صفحه 44/ حق یا انتقام/ هنری دنکر/ ترجمه مانی فرحپور حقانی/ انتشارات نگار و نیما (نگیما)/ چاپ اول/ سال 1391/ 176 صفحه/ 7000 تومان
نظر شما