چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۸:۰۰
شیراز در انقلاب

ايبنا - خواندن يك صفحه از‌‌ يك كتاب را مي‌توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه‌اي از اكسير دانايي، لحظه‌اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه‌اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...

گزارش ساواک از حوادث روز 16 خرداد 

«از اول بامداد پنجشنبه 16/3/1342 بتدریج عده‌ای زن و مرد در مسجد جامع عتیق جمع شدند جمعیت رو به فزونی می‌نهاد و همگی منتظر آمدن حاج سیدعبدالحسین دستغیب بودند و چند نفر بچه جوان کفن‌پوش وارد شدند. در حرم حضرت احمد بن موسی به یکدیگر توصیه می‌کردند که امروز روز کمک و یاری به دین است و یکدیگر را راهنمایی به رفتن مسجد جامع می‌کردند، کلیه بازاریان که کلیه دکان‌های خود را بسته بودند در مسیر حرکت خود به مسجد نو و مسجد جامع می‌آمدند و نیز مغازه و دکانی که باز بود او را وادار به تعطیلی می‌نمودند. در کوچه‌های جنوب شهر مردها و زن‌ها به یکدیگر می‌گفته‌اند که هر کجا زن و دختر مدرسه‌ای بی‌حجاب که مشاهده کردند او را مضروب و مصدوم نمایند. هنگامی که جمعیت در مسجد جامع عتیق بی‌اندازه جمع شد حدود ساعت 7 صبح بود و همگی منتظر آمدن آقای دستغیب بودند. عده‌ای در شک و تردید بودند که ممکن است که آقای دستغیب دستگیر شده است. در این اثنا عده‌ای پیراهن سیاه با شعار «حسین حسین» به مسجد جامع وارد شدند و گفتند آقای حاج سید عبدالحسین دستغیب به مسجد نو رفتند چرا معطل هستید، جمعیت مسجد جامع زن و مرد و کودک و کوچک و بزرگ به طرف مسجد نو حرکت کردند و در بین عبور از صحن‌های حضرت احمدبن موسی، عده‌ای زن و مرد به این جمعیت محلق شدند. در خیابان احمدی و فلکه احمدی عده‌ای پیراهن سیاه در گوشه و کنار ایستاده بودند و این جمعیت داخل مسجد نو گردید.

صفحه 129/ شیراز در انقلاب/ دکتر محمدمهدی مرادی خلج/ انتشارات موسسه چاپ و نشر عروج/ چاپ اول/ سال 1392/ 365 صفحه/ 18000 تومان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها