بخشعلی قنبری در نشست نقد و بررسی کتاب «زبان قرآن، تفسیر قرآن» بیان کرد: تولیدات ما در حوزه قرآنپژوهی در مدار علمی جهان یا به رسمیت شناخته نمیشود یا کمتر شناخته شده است. با وجود کمیتی که داریم، به لحاظ کیفی نیاز به تجدیدنظر اساسی داریم. ما نباید همیشه با عینک درونبینی به پژوهشها و مطالعات قرآنی نگاه کنیم. باید ببینیم دیگران از بیرون چگونه به پژوهشهای ما نگاه میکنند.-
دکتر قنبری در این نشست با تاکید بر توجه به نگاه بیرونی به مطالعات قرآنی داخلی، گفت: با مطالعه این کتاب به این نکته پیبردم که غربیها تا چه اندازه در این زمینه کار کردهاند و این برای ما مغتنم است. روش این کتاب هم بر اساس نگاه از بیرون به پژوهشهای قرآنی است. بنابراین، شاید حاوی مطالبی باشد که برای ما از لحاظ علمی و اعتقادی قابل قبول نباشد ولی ما را ملزم میکند که دستکم از روشهای جدید مطالعات قرآنی در مطالعات عمیقتر و دقیقتر بهره بگیریم.
وی جایگاه این اثر را در جامعه اسلامی ارزشمند عنوان کرد و افزود: این کتاب خلاء این نوع نگرش و مطالعه نسبت به قرآن و تفسیر قرآن را در جامعه پر کرد. ما نباید به نگرشهای دروندینی خود قناعت کنیم، بلکه با عوض کردن دیدگاه و زاویه دید، حتی همین نگرشهای دروندینی ما هم میتواند غنیتر شود.
این مدرس دانشگاه متن کتاب را بسیار روان دانست و یادآور شد: مخاطب هنگام مطالعه «زبان قرآن، تفسیر قرآن» احساس نمیکند که این کتاب ترجمه است. متن کتاب در عین تخصصی بودن، خستهکننده نیست و بسیار روان تدوین شده است. البته در برخی بخشها، سوالات و ایراداتی از نظر ترجمه و پاورقینویسی بر کتاب وارد شده که در برابر محاسن کتاب بسیار ناچیز است.
در ادامه مرتضی کریمینیا، مترجم اثر، مخاطب کتاب را متخصصان حوزه مطالعات قرآنی دانست و اظهار کرد: این کتاب چنین پرسشها و نیازهای خوانندگان عمومی را در این زمینه برآورده نمیکند. برخی از زمینههای مطالعات قرآنی، تخصصی و تحقیقیاند و پرسشهای مهمی در این حوزهها مطرح شدهاند و نظریههای معقول و مقبولی از سوی صاحبنظران ارایه میشودو بحثها بیشتر پیچیده و فنیاند.
وی با بیان اینکه اساسا مطالعات قرآنی غربیان (مستشرقان) از یک دریچه تنگ و نادرست وارد فضای علمی ما شده و از اینرو با افزایش کمی آن، هیچگونه تحرک جدی به فضای علمی ما از لحاظ کیفی وارد نکرده است، افزود: دغدغه اصلی که من در این کتاب به آن پرداختهام، این است که مطالعات قرآنی غربیان هیچگاه بهطور مستقیم یا به شکل اصیل به دست ما نرسیده و همیشه این پژوهشها از دریچه ذهن اهل سنت به ما رسیدهاند که متاسفانه بخش زیادی از این گزارشها یا کهنه یا غیردقیق و مغرضانه است.
کریمینیا در ادامه اظهار کرد: در واقع، زبان عربی در این میان دخیل است و ما به طور مستقیم به شرقشناسان غربی و آثارشان دسترسی نداشتهایم. نکته تاسفبارتر این است که اغلب کسانی که مطالعات غربی را نقد و به ما منتقل کردهاند، همان کسانیاند که در نقد دیدگاه شیعیان کتابها و مطالب مغرضانه زیادی را نوشتهاند.
مترجم کتاب «زبان قرآن، تفسیر قرآن» با ذکر اینکه در تنظیم این اثر دو محور مد نظر قرار گرفته است، عنوان کرد: یکی اینکه بدون واسطه و منبع واسطهای مستقیم به سراغ آثار خاورشناسان رفتهام و دیگر اینکه سعی کردهام به سراغ آثار جدیتر و اصلیتر بروم، زیرا بسیاری از آثار شرقشناسان غربی هم آثار عمومیاند. در این کتاب مهمترین مطالعات جدی و مطرح آکادمیک و دانشگاهی و متون و کتابهایی که دارای منابع معتبر و اصیل بودهاند، مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
وی ادامه داد: این کتاب میکوشد در فضای بینالملل به ما نشان دهد که مهمترین پرسشهای متداول و دایر در حوزه مطالعات قرآنی و تفسیر کدامند. متاسفانه پژوهش در رشته مطالعات قرآنی و شاخه قرآن و حدیث بر خلاف دیگر شاخههای علوم همچنان منطقهای و جزیرهای باقی مانده است. این کتاب درصدد است این فضا را بشکافد و پل رابط میان مطالعات درون جامعه و بیرونی شود.
کریمینیا در پایان با بیان اینکه این کتاب سه بخش اصلی دارد، اظهار کرد: بخش نخست کتاب به موضوع تفسیر قرآن و مطالعات تفسیری میپردازد که پژوهش درباره فهم متن قرآن است. بخش دوم به بررسی و تحلیل مطالعات قرآنی جان ونز برو اختصاص دارد و بخش پایانی به زبان قرآن و تفاوت تلقی ما از زبان قرآن با تلقی غربیها از زبان قرآن مربوط میشود. زبان قرآن از نگاه ما نگاهی کلامی و عرفانی است اما از دید غربیها منظور از زبان قرآن، جنس زبان عربی قرآن است.
نخستین چاپ کتاب «زبان قرآن، تفسیر قرآن» با شمارگان یکهزار و 500 نسخه، در 425 صفحه و به بهای 120 هزار ریال در سال 91 از سوی انتشارات هرمس چاپ و منتشر شده است.
نظر شما