بلقیس سلیمانی در نشست نقد مجموعه داستانکهای «کفشها تو جفت کن» نوشته ضحی کاظمی، گفت: هر ژانر ادبی از دل ژانر دیگری بیرون میآید و رویدادها تحولات اجتماعی هستند که افراد را به انتخاب شیوههای متفاوت ادبی وادار میکنند.-
وی اظهار کرد: تاکنون برای عبارت داستانک، تعاریفی مختلفی ارایه شده بهطوری که بعضیها آنرا داستان «ریزه»، داستان «ناگهان» یا داستان «برقآسا» و «دم داستان» نامیدهاند. البته گروهی داستانک را مینیمال تعریف کردهاند که این تشابه معنی اشتباه است و مینیمال تعریف جداگانهای دارد.
این داستاننویس جوان گفت: سوال این است که آیا ما میتوانیم بگوییم رگههای داستانک در پیشینه ادبیات ایران مثلا در حکایت گلستان سعدی، مثنوی معنوی یا آثار عبید زاکانی وجود داشته است، یا اینکه داستانکها یک محصول وارداتی هستند که زادگاهشان غرب است و از باختر به ایران آمدهاند.
دبیر نشست در ادامه از نویسنده کتاب مجموعه داستانکهای «کفشها تو جفت کن» خواست یکی از داستانکهای این کتاب را برای منتقدان و حاضران در جلسه بخواند.
کاظمی نیز در این برنامه گفت: نخستین بار با مجموعه داستانکهای «بازی عروس و داماد» اثر خانم بلقیس سلیمانی آشنا شدم و از خواندن داستانکهای کتاب لذت بردم و به این طریق بود که طرحی نو از داستاننویسی در ذهنم شکل گرفت.
وی توضیح داد: به نظرم منشا و سرچشمه داستانکها، ذهن ناخودآگاه نویسنده هستند بهطوری که هر موقع تصمیم گرفتم داستانی بلند بنویسم دیدم موضوع و پیام اصلی داستانم میتواند بهصورت کوتاه هم مطرح شوند و بهاین طریق پس از نگارش طرح نخست داستان، کلمات را پس و پیش کردم و آنگاه طرح داستانم تبدیل به داستانک شد!
نویسنده کتاب «کفشهای تو جفت کن» تاکید کرد: رمان پیچیده است و گاهی چند سال طول میکشد تا رمانی نوشته شود، اما داستانکها لحظهای هستند و میتوان موضوع ذهن را خیلی کوتاه و مختصر نوشت و ثبت کرد.
در ادامه جلسه بلقیس سلیمانی، منتقد حاضر در جلسه گفت: به نظرم تعداد کلمات نمیتواند میزانی برای داستان بودن یا نبودن یک اثر تلقی شود؛ همچنین یادآوری میکنم که داستان کوتاه خلاصه رمان نیست و ذاتا با رمان فرق دارد.
به گفته وی، داستانهای فلش و کوتاه مربوط به دوره انسانهای مدرن هستند که درگیر مسایل روزمرهاند و وقت برای مطالعه ندارند؛ انسانهایی که سوار بر هواپیما، سوار بر قطارهای داخل و خارج شهری یا منتظر در بانکها و بیمارستانها هستند و زمان بسیار کمی برای مطالعه و تعمق برایشان باقی میماند.
سلیمانی عنوان کرد: مثلا درکارخانه فورد اتفاق جالبی افتاد؛ زمانی که کارگران کارخانه کنار هم برای صرف غذا مینشستند شروع به بطالت گویی و پراکندهگویی میکردند. به پیشنهاد مسوول کارخانه مسابقهای بین کارگران کارخانه اختصاص داده شد بهطوری که کارگران حرفهایی را که در طول نهار با هم میزدند، بهصورت یک داستان کوتاه در یک کاغذ مینوشتند و بعد با صدای بلند میخواندند و به بهترین نوشتهها جوایز ویژهای میدادند.
وی گفت: داستانکها از دل داستانها بهوجود آمدهاند و اینکه بعضیها گمان میکنند داستانکها بیارتباط با داستانهای رایج هستند، تصور غلطی است چون هر ژانر ادبی از دل ژانر دیگری بیرون میآید و این شرایط و تحولات اجتماعی هستند که افراد را وادار به انتخاب شیوههای متفاوت ادبی میکنند.
در ادامه نشست همچنین، حسن محمودی دیگر منتقد حاضر در جلسه گفت: امروزه ما میبینیم که یک ناشر معتبر آمده و آثار خانم کاظمی را چاپ کرده و معنی آن این است که ناشران، چاپ این سبک نوشتارها را جدی میگیرند.
محمودی اظهار کرد: حتما متقاضی برای اینگونه کارها هست که ناشر اقدام به چاپ اینگونه آثار میکند. البته اگر نشریهها ساز و کار مناسبی داشتند مطمئنا ما میتوانستیم بیشتر شاهد از این دست کارها باشیم.
وی گفت: داستانکهای خانم کاظمی داستانهای کوتاهی هستند که شروع و پایان منطقی دارند و بهنظرم این نویسنده در نگارش آثارش سعی نکرده موضوع را با یک پایان شگفتانگیز خاتمه دهد.
این نشست عصر روز گذشته، دوشنبه 10 تیر در سرای اهل قلم برگزار شد.
مجموعه داستان «کفشها تو جفت کن»، امسال(1392) از سوی انتشارات همشهری به چاپ رسید.
نظر شما