در نشست علمی «باستان ـ نشانهشناسی» عنوان شد
تالیف کتاب با رویکرد بومی به شناخته شدن باستانشناسی کمک میکند
بهمن نامورمطلق، پژوهشگر و نشانهشناس در نخستین نشست علمی «باستان ـ نشانهشناسی» گفت: در حوزه باستانشناسی بیش از تمامی کشورهای دنیا آثار و منابع ارزشمند داریم اما در این حوزه مولف نیستیم. متاسفانه کتابهایی با رویکرد بومی منتشر نکردهایم و آثار ما با استفاده از مطالعات خارجیان شناخته شدهاند.-
نشانهشناسی رویکرد و باستانشناسی پیکره است
بهمن نامورمطلق در این نشست با اشاره به اینکه نشانهشناسان از دیدگاه نشانهشناسی به باستانشناسی نگاه میکنند، گفت: برای ما نشانهشناسی رویکرد و باستانشناسی پیکره است. در حوزه باستانشناسی بضاعت بسیار است اما کارها در این سالها سیر نزولی داشتند و این اهمال سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نابخشودنی است. آنچه بهواسطه آن هویت ما شناسایی میشود در این حوزه است.
این نشانهشناس افزود: در حوزه باستانشناسی بیش از تمامی کشورهای دنیا دارای آثار و منابع هستیم و در این حوزه دستکم باید مولف باشیم اما باز هم متاسفانه رویکرد بومی نداریم و آثار ما با استفاده از مطالعات خارجیان شناخته شدهاند. در حوزه پژوهش نیز کارهای خوبی ارایه نشده است. از سوی دیگر با دست زدن به مکانهایی مانند جیرفت، شهر سوخته، مارلیک، سیلک، شهداد و مانند آن بیشتر باعث آسیب دیدن این مناطق باستانی شدیم. برای حل این مساله نخست باید درک و شعور در جامعه ایجاد کنیم تا از میراث ایرانی و جهانی بهتر حراست شود.
استادیار گروه فرانسه دانشگاه شهید بهشتی با ارایه مبحث «شخصیت قهرمان در آثار تمدنی جیرفت با تکیه بر نشانهشناسی متنی و بینامتنی» بیان کرد: از تمدن جیرفت آثار متعددی بیش از 30 هزار اثر سنگی بهجای مانده که تنها سههزار مورد از آنها باقی مانده و مابقی مخفی یا از کشور خارج شدهاند.
نامورمطلق به تشریح اشیای به دست آمده از جیرفت پرداخت و گفت: در تمدن جیرفت نوشتههای اندکی وجود دارد که خوانده نشدهاند. از ظروفی که بررسی شدند، قهرمان و ضدقهرمان بهصورت نبرد انسان با دو عقاب، نبرد انسان با دو پلنگ، نبرد انسان شاخدار با دو مار یا دو پلنگ و نبردهای همزمان با میمون و عقاب و مانند آن، روایت متنها در مطالعه درون متنی بهشمار میروند.
این پژوهشگر نشانهشناس در پایان با اشاره به هفت مرحله کنش حماسی توضیح داد: مرحله نخست تهدید شخصیتهای منفی و شر است، پس از آن بهترتیب، ورود شخصیت قهرمان و آمادگی برای مبارزه، درگیری میان قهرمان و ضدقهرمان، بازگشت آرامش به جامعه، برخورداری قهرمان از جایگاهی ویژه و بازنمایی حکایت برای یادبود ماجرا مراحل هفتگانه کنش بهشمار میروند.
متون تاریخی هر دوره بر شناسایی دلالت اشیای باستانی موثر است
احمد پاکتچی در این نشست با بیان این مساله که ورود نشانهشناسی در باستانشناسی از مباحث جدید بهشمار میرود، گفت: در این زمینه گامهای نخست را برمیداریم و تا پیش از این جریان باستانشناسی تاریخی نزدیکترین حوزه به موضوع رابطه و اشیاء بود که راهگشای مساله هویت است. در این حوزه، ماده فرهنگی و شبکه معنایی آنها در کنار هم که مجموعهای از اطلاعات را معنا میبخشد، اهمیت دارد. همچنین متون تاریخی نزدیک به هر دوره راهگشایی بر دلالت هر اثر است.
این زبانشناس عضو شورای عالی علمی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی افزود: در حوزه دلالت اشیا با سه مساله روبهرو هستیم، نخست جنس شیء (Material artifacts) که دلالت بر جنس خاص و فرم آن دارد که براساس آن به کاربرد شیء میتوان پی برد، مثل ظروف آبخوری یا شمشیر. دلالت اجتماعی (Social) که نشان از دیدگاه اجتماعی آن جامعه است و دلالت اندیشگانی (Ideational) که ساخت ذهنی خلاق و بیارتباط به کارکرد شیء بهشمار میرود. در این مواقع به گزارش تاریخنگارانی که نزدیک به آن عصر زندگی میکردند مراجعه میکنیم، نوشتههای آنها بر دلالتدهی تاثیر دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به الگوی سه لایه «راندویر» (Anti Randviir) اظهار کرد: لایه قوام نشانهای است که نشانه شکل میگیرد، لایه قوام فرهنگی که به ایفای نقش فرهنگی میپردازد و لایه عادی بودگی که در واقع مرحله رسوب بهشمار میرود، روند معناداری یک شیء مادی است. در واقع آن را سه مرحله کودکی، جوانی و پیری میدانم. بدین معنا که ابتدا اثر به معنای نشانهای به کار میرود و پس از آن نقش فرهنگی در جامعه را بر عهده دارد و پس از گذشت مدتی تبدیل به یک عادت در میان مردم میشود.
پاکتچی با بیان مثالهایی گفت: مثلا سوسک سرگینغلتان در مصر و نمادهایی که از آن بهدست آمد عجیب بودند اما در گزارشهای تاریخی «هوراپولو» فیلسوف اسکندرانی درباره مصر باستان نوشته شده که این موجود در ارتباط با خدایان بهویژه خدای آمون (آمون ـ رع) اهمیت بسیاری داشت.
مدیرگروه نشانهشناسی هنر در فرهنگستان هنر افزود: در ایران معابد بسیاری موسوم به معابد آناهیتا وجود دارد. بهطور مثال آتشگاه اصفهان یکی از این معابد است که در آن انبوهی از سفالهای خرد شده دیده میشود. بر اساس آنچه در متون آمده، متوجه میشویم افرادی که به این معابد میآمدند کوزهای آب را به رسم قربانی میشکستند. از این دست مثالها بسیار است مانند سنگ یادا در فرهنگ ترکان آسیای مرکزی برای رفع خشکسالی و آمدن باران یا گزارشهایی که از منابع متعددی چون سفرنامه ابنبطوطه بهدست ما رسیدهاند.
یافتههای باستانشناسان تنها به گذشتههای دور مربوط نیست
لیلا پاپلییزدی در این نشست با بیان این مساله که در زمینه تفسیر در باستانشناسی فعالیتهای بسیاری انجام داده است، اظهار کرد: در کلیت دادههای باستانشناسی، هنگامیکه شیءای از زیر خاک بیرون میآید فاقد معناست، کاری که باستانشناس انجام میدهد، شناسایی و دادن معنا به این اشیا است. در همین مسیر چهار مساله اهمیت بسیار دارد. نخست «ما» به این معنا که تمامی آدمهایی که در فضای امروز ایران یا جهان زندگی میکنند چه تعبیری از آن شیء دارند. دیگری باستاشناسان بهشمار میروند. رویکردها، علاقهها و تئوریهای آنها، از سوی دیگر یافتهها و تفسیرها اهمیت دارند و مهمترین مساله نیز سیاست است. سیاست بهعنوان پررنگترین عامل معنادهی به اشیا باستانی اهمیت دارد.
این پژوهشگر باستانشناسی ادامه داد: باستانشناسان در چند مساله توافق دارند. ماده فرهنگی (Material Culture) و شناخت، زمان و مکان از این مسایل بهشمار میروند. باستانشناسی تفسیرها و چگونگی معنادهی به معناها را از انسانهایی که امروزه زندگی میکنند، میگیرد. هر پدیده باستانشناسی میتواند دو بخش متفاوت داشته باشد. تا قبل از سال 1930، پیش از جنگ جهانی دوم به وجه دوم این پدیده توجه نمیشد.
وی با اشاره به رویکرد باستانشناسی استعماری در این حوزه بیان کرد: نگاه استعماری در خدمت پروپاگاندا و مسایل سیاسی است. یافتههای باستانشناسی همزمان که نشانی از شکوه دارند، گاه آثاری از درد و رنج و شکنجه افراد را به تصویر میکشند. از سوی دیگر باستانشناسی در مواردی مانند صحنههای قتل و جنایت نیز اهمیت دارد. گورهای دستهجمعی و ویرانههای زلزله بم، همگی بخشی از فعالیتهای باستانشناسان بهشمار میروند.
پاپلییزدی در ادامه گفت: در سالهای اخیر باستانشناسی یک پله بالاتر رفته و به مرحلهای فراتر از تخیل پا گذاشته است. هنرهایی چون تئاتر، موسیقی، پرفرمنس و مانند آن وارد باستانشناسی شدهاند. باستانشناسی در دنیا 200 سال عمر دارد و در ایران نیز یکصد سال از آغاز به کار آن میگذرد، امیدوارم باستانشناسی انسانی شود و تنها در اختیار یک طبقه خاص نباشد بلکه همه از آن بهره برده و به بهبود وضعیت آن کمک کنند.
نخستین نشست علمی «باستان ـ نشانهشناسی» با پرسش و پاسخ از سوی حاضران به پایان رسید.
نظر شما