اغلب بلکه همه جوامع آرمانی بشری، هدف کلی خود را تحقق عدالت و تأمین کمال و سعادت آدمی، معرفی کردهاند، ولی به دلیل آن که سعادت، کمال و عدالت، در دیدگاه هر یک، تعریف و مصداق خاصی دارد، اهداف جزئی و تفصیلی آنان بسیار دیگرگون میگردد، زیرا پیشفرضهای اصولی هم چون: نحوه نگرش به انسان، غایت را دنیا یا آخرت پنداشتن، مادینگری یا وحیمداری، تعاریف ما را از سعادت، کمال و عدالت به طور اساسی تغییر میدهد.
شاید بتوان گفت هدف کلی جامعه اسلامی نیز دستیابی به سعادت، کمال و عدالت حقیقی است اما در تعریف قرآن کریم، این امور تنها در پرتو معرفت و قرب به خدا قابل دستیابی است و بس. علامه طباطبائی میفرماید:
«هدف اجتماع اسلامی، سعادت حقیقی مبتنی بر عقل است به این معنا که میکوشد انسان، تعادلی در مقتضیات غرایز و نیروهای خود برقرار کرده تا آن اندازه در اقناع غرایز قدم بردارد که او را از عبادت که وسیله عرفان حق است بازندارد.»
«مقصد نهایی که اسلام میخواهد جامعه بشری را براساس آن بسازد و به وحدت برساند، دین توحید (یگانهپرستی) است، لذا اسلام قوانین را هم براساس توحید وضع کرده است، اما در وضع قوانین فقط به تعدیل ارادهها و کارها اکتفا نکرده است، بلکه این قوانین را با امور عبادی تکمیل کرده و به علاوه، معارف حقیقی و اخلاق فاضله را نیز به آن افزوده است.»
صفحه 134 و 135/ جامعه آرمانی قران کریم/ علی محمدی آشنانی/ انتشارات بوستان کتاب/ چاپ اول/ سال 1392/ 324 صفحه/ 10000 تومان
نظر شما