به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کاکایی که مجموعه شعرش با عنوان «حبس سکوت» امسال (1392) از سوی انتشارات فصل پنجم به چاپ رسیده است، گفت: اگر شاعری در شعرهایش بیانیه سیاسی صادر میکند یا از خواستههای حزب حرف میزند، اشتباه است. شاعر نباید سخنگوی حزب باشد. هنگامی که مردم در کوچه و خیابانها از شهید و جنگ حرف میزدند من هم در شعرهایم از جنگ سخن میگفتم و اکنون هم که شعرم شعر اعتراض است ریشه در مردم دارد.
شاعر «زنبیلی از ترانه» گفت: حرفهایی که در «حبس سکوت» میزنم مطالبات عمومی مردم است. معتقدم فردی که در ریل قدرت است یا در حوزههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به عنوان سیاستمدار فعالیت میکند و اصرار به اجرای نظریاتش دارد، سیاسی است، نه شاعری که از مسایل اجتماعی سخن میگوید. شاعر با فکرش حرف میزند و این با حرف تک بعدی و تک ساحتی یک سیاستمدار فرق دارد. در واقع ما زبان مردمی هستیم که خیلی از حرفها را نمیتوانند بزنند. اگر بخواهید از دهه 60 شعرهایم را دنبال کنید در خواهید یافت که همین ویژگی از ابتدا در آنها وجود داشت.
وی درباره عاشقانههایی که در سرودههایش دیده میشود، گفت: این شعرها احساسات شخصی مناند. اگر میسر بود که به زبان غیر شعر آنها را میگفتم یا مینوشتم همین کار را میکردم، اما نشد. معتقدم زبان شعر باید بهانه سرایش چنین شعرهایی را به مخاطب خودش واگذار کند. نمیخواهم در تفسیر و تشریح شعرهای عاشقانهام نقشی ایفا کنم چون هر خواننده میتواند برداشت متفاوتی از من و دیگری داشته باشد.
وی گفت: این که مجموعه سرودهها با اشعاری شروع شود که با موضوع وطن نوشته شدهاند، باید به صورت جمعی انجام شود و میل و انگیزه اغلب شاعران به چنین حرکتی وجود داشته باشد. اما من عطش چنین کاری را در ایران نمیبینم. در ترکیه میل وطنگرایی در میان مردم بیشتر از ایران است. در ایران ذوقهای دیگر جای ملی گرایی را گرفته و حس وطن دوستی ضعیف شده است. شعرهایی که در مورد وطن نوشته میشود البته به هیچ عنوان سفارشی نیستند و در آینده هم نباید سفارشی باشند. فکر میکنم من بیشترین شعرهای وطنی را داشتهام و بهترین آثار من درباره وطن است.
کاکایی با توضیح زبان شعریاش گفت: در زبان شعر من نوعی احتیاط دیده میشود و خیلی به دامن واژگان جدید و کهنه نیفتاده است به این معنا که زبان گذشتگان ما ذهنی بوده و زبان امروز هم زبان متنوعی است که البته قابلیت شاعرانه شدن پیدا نکرده است؛ پس من بین واژههای جدید و کهنه گزینش میکنم و با مجموع آنها شعر محافظه کارانه و یا محتاط را مینویسم. در این شعر نه کاملاً صور خیال هست و نه واژگان جدید.
این ترانهسرا در این باره که زبان ترانه و نزدیک شدن به ترانه چقدر به ساده شدن و همه فهم بودن زبان شعرش کمک کرده است، گفت: ترانه در این راستا به من خیلی کمک کرد. من به نیازم که زبان امروز بود بسیار نزدیک شدم. اگر نمیخواستم از زبان ترانه استفاده کنم به سمت و سوی سبک عراقی و هندی میرفتم. مردم اما بدشان نمیآید که صائب و حافظ را بازسازی کنیم اما این کار نوعی سرقت ادبی است. به گمانم شعر امروز باید به نسل جدید نزدیکتر باشد. ترانه، نگرش مرا به سوی بسیاری از واژهها گسترش داد. آوردن بعضی واژهها در شعر هنوز هم کم است. قدرت ریسک پذیری ترانه بالاست. ترانه به من کمک کرد که غزلم را یک پرده جلوتر ببرم. «حبس سکوت» نخستین دفتری است که از ترانههایم تأثیر گرفته است.
در یکی از شعرهای «حبس سکوت» با عنوان «خواب پریشان» آمده است: باران گرفت و گریه پنهان ما ندید/ خوابید شهر و خواب پریشان ما ندید/ تاوان بی نزاکتی از عاشقان گرفت/ آن کور دل که چاک گریبان ما ندید/ ما خود دریدهایم قبا را مگر کسی/ در روز مرگ پیکر عریان ما ندید/ بر ایل ما چه رفت که دلتنگ ما نشد/ در عکس ما چه دید که در جان ما ندید/ مست است آنکه یاد حریفان ما نکرد/ خواب است آنکه خون شهیدان ما ندید/ دلتنگم از کسی که مزامیر سبز را/ در عقل سرخ سید خندان ما ندید.
این مجموعه با شمارگان هزار و 200 نسخه و قیمت چهار هزار و 500 تومان از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شده است. «ایران»، «آیینه»، «برگرد»، «بسیار شدی»، «بیدارم و خاموشم»، «پنهان میکنم»، «ترس»، تصادف» و «مترسک» از نامهای غزلهای این کتاب است.
عبدالجبار کاکایی متولد 15 شهریور 1342 در ایلام و فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد ادبیات فارسی است. نخستین اثر شعری کاکایی «آوازهای واپسین» نام دارد. همچنین «سالهای تاکنون»، «بررسی تطبیقی شعر پایداری ایران و جهان» و «زنبیلی از ترانه» از جمله آثار منتشر شده این شاعر و ترانهسرا هستند.
سهشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۲
نظر شما