به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم نکوداشت مارک اسموژینسکی، ایرانشناس شهیر لهستانی دوشنبه (4 شهریورماه) در ساختمان کانون زبان فارسی بنیاد موقوفات زنده یاد ایرج افشار برگزار شد. دکتر منصور ثروت، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، محمد دهقانی، مترجم و عضو سابق هیات علمی گروه ادبیات و زبان فارسی دانشگاه تهران، هایده وامبخش، همسر زندهیاد اسموژینسکی و علی دهباشی سردبیر مجله بخارا از سخنرانان اصلی این مراسم بودند.
ثروت، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره جایگاه مارک اسموژینسکی گفت: برای روشن شدن اهمیت اسموژینسکی که بعدها نام حسین را اختیار کرد، ناچارم چند نکتهای را بیان کنم. وقتی از کلمه ایرانشناسی صحبت میکنیم یک مقوله بسیار گسترده و تعریفناپذیر است. بعضی از ایرانشناسان حتی قادر به فارسی صحبت کردن هم نیستند، برخی از طریق زبانهای دیگر ایران را میشناسند، افرادی هستند که با تکیه به منابع عربی، ترکی، انگلیسی یا آلمانی سعی میکنند ایران را بشناسند. در لهستان نیز اساس اول بنیاد ایرانشناسی توسط یک استاد عربیدان گذاشته شد اما به مرور زمان عدهای به زبان فارسی آشنایی پیدا کردند و اکنون زبان فارسی، زبان اول بخشهای مربوط به ایرانشناسی در ورشو و دانشگاههای دیگر است.
نویسنده کتاب «تحریر نوین از تاریخ جهانگشای جوینی» افزود: به نظر من ایرانشناسی در کشورهای مختلف به سه تا چهار شاخه تقسیم میشود که یک شاخه آن با اسلامشناسی در میآمیزد. طبیعی است با توجه به مدارک عظیمی که به زبان فارسی درباره اسلام هم از حیث فلسفی، اخلاقی و تاریخی نوشته شده و هم به لحاظ اینکه ایرانیان نیز مسلمان هستند، ایجاب میکند که اسلامشناسان نیز زبان فارسی را بیاموزند. تمامی ایرانشناسان و شرقشناسان قدیمی برای ورود به تحقیقات اسلامی زبان عربی، ترکی و فارسی را میآموختند.
ثروت ادامه داد: مثلا ادوارد براون که «تاریخ ادبیات ایران» را نوشت، عربیدان بسیار بزرگی بود، فارسی را هم میدانست و کتاب معروف او «یک سال در میان ایرانیان» خود نشاندهنده این است که او تا چه اندازه در ایران سفر کرده و در مجامع مختلف حتی مجامع صوفیان راه پیدا کرده است. به هرصورت میتوان این طور قضاوت کرد که وقتی از ایرانشناسی صحبت میشود بخشی از آنها فارسی را نمیدانند اما در بین آنها بعضی پدید میآیند که فارسی را به خوبی میدانند، دو نفر را در لهستان میشناسم که فارسی را مانند ایرانیان با همان طنزها و ظرایف پنهان صحبت میکردند یا میکنند؛ یکی منصور میخالاب، مدرس دانشگاه ورشو و دیگری مارک اسموژینسکی.
نویسنده کتاب «خردنامه: اثری از قرن ششم هجری» با اشاره به تبحر اسموژینسکی در زبان و ادبیات فارسی گفت: حتی برای خود ما ایرانیان هم اکنون فهمیدن شعر شاملو و ادبیات معاصر آسان نیست اما اسموژینسکی بسیار خوب این اشعار را درک و آنها را به فارسی ترجمه میکرد. هرکس در هرجای دنیا برای زبان فارسی که پلی است برای شناخت ایران زمین و فرهنگ آن کوشش میکند حتی یک بیت شعر را ترجمه کند برای ما غنیمت است چه برسد به مارک که شاگردان بسیاری را در رشته ایرانشناسی تربیت کرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: اگر اسموژینسکی عمر طولانیتری پیدا میکرد، میتوانست یکی از مترجمان متنهای مهم زبان فارسی باشد اما همین مقدار از آثار و کتابهای وی نشان میدهد که تا چه اندازه تبحر در زبان فارسی داشته است.
اسموژینسکی علاقه وافری به شعر فارسی داشت
علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا پس از سخنرانی دکتر ثروت پشت تریبون رفت و در تجلیل از مقام اسموژینسکی گفت: زندهیاد اسموژینسکی علاقه وافری به شعر فارسی داشت و نمونههای بسیاری از شعر شاعران معاصر و کلاسیک را ترجمه کرده بود. یک نمونه آن گزیدهای است که از غزلیات شمس توسط وی به لهستانی برگردان شده است. مجموعه اشعار شاعر بزرگ لهستانی شوموریسکا که برنده جایزه نوبل هم شد به زبان فارسی در نشر مرکز منتشر شد و جزو کتابهای نایاب است و چندین کتاب و مجموعه اشعاری که باید توسط همسر و فرزند وی مدون شود و به صورت کتاب درآید.
سخنران بعدی این مراسم پیوتر کوزوفسکی، کاردار سفارت لهستان در ایران با تشکر از برگزارکنندگان مراسم نکوداشت مارک اسموژینسکی گفت: من از طریق کتابها و آثاری که اسموژینسکی ترجمه کرده بود و در حقیقت میراث وی محسوب میشوند با این ایرانشناس بزرگ آشنا شدم. او فرد تاثیرگذاری برای دانشجویان ایرانشناسی بود و به همه ما آموخت که اگر با عشق و شوق و ذوق در یادگیری زبان و فرهنگ ایرانی تلاش کنیم میتوانیم به درجات بالایی برسیم.
وی که دانشآموخته رشته ایرانشناسی است، ادامه داد: ما دیپلماتها نماینده یک کشور در کشور دیگریم ولی کسانی مانند اسموژینسکی نقشی فراتر از این دارند چون هم به گونهای نماینده ایران در لهستان هستند و هم نماینده لهستان در ایران و در واقع نقش پل ارتباطی بین فرهنگ دو کشور را ایفا میکنند.
کوزوفسکی در پایان سخنان خود از راهاندازی کلاسهای آموزش زبان لهستانی در سفارتخانه این کشور خبر داد و گفت: امیدواریم بتوانیم از این طریق مشترکات دو کشور را به دوستداران لهستان معرفی کنیم و شاید این امر به شناخت مارک اسموژینسکی برای نسل جدید کمک بسیاری کند.
محمد دهقانی، مترجم کتابهای «اسطوره» و «چین و ژاپن» درباره آشنایی با مارک اسموژینسکی گفت: آشنایی ما از سال 1375 آغاز شد. در واقع واسطه این آشنایی هم یک کار علمی بود. دکتر مصطفی موسوی که هم اکنون استاد ادبیات دانشگاه تهران است، در سازمانی به نام فهرستخوان کار میکرد، کار این نهاد این بود که فهرست نسخ فارسی را در سراسر کتابخانههای جهان جمع آوری و آنها را به فارسی ترجمه کند و در اختیار همگان قرار دهد. البته نمیدانم حاصل این کار با آن همه زحمتی که برایش انجام شد، چه شد اما میدانم که محققان، مترجمان و ویراستاران زحمت بسیاری برای این کار کشیدند.
نویسنده کتاب «پیشگامان نقد ادبی در ایران» ادامه داد: من ویراستار کار مارک بودم. کتاب «فهرست نسخ خطی فارسی» در کتابخانه دانشگاه کراکوف، همان دانشگاهی که او بعدا به عنوان استاد ادبیات فارسی در آنجا مشغول به کار شد، ویرایش کردم و سوالاتی که برایم پیش آمد، علامت زدم تا با خود او مطرح کنم. زمانی که قرار شد با هم ملاقات کنیم و درباره سوالاتم با او بحث کنم بیشتر با هم آشنا شدیم و صمیمیت و معصومیتی که در وجود او بود من را بیشتر جذب شخصیت او کرد و از آن زمان به بعد در شمار دوستان صمیمص من قرار گرفت و این دوستی سالها ادامه داشت.
این مترجم افزود: همانطور که دکتر ثروت اشاره کرد، ایرانشناسان و به طور کلی شرقشناسان، دو دستهاند. یک دسته آنهایی که با زبان و فرهنگ روز یک ملت آشنا میشوند و عدهای که گذشته یک کشور و ملتی را بررسی میکنند. اسموژینسکی جزو دسته نخست بود یعنی میکوشید که فرهنگ و زبان روز ایران را خوب یاد بگیرد. این است که درک بسیار خوبی از ادبیات معاصر ایران داشت. در این عرصه بارها با هم به بحث میپرداختیم و گاهی اوقات هم پیروز بحث او بود.
مارک اسموژینسکی عاشق ایران بود
عضو سابق هیات علمی گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه تهران گفت: او سختکوشی بسیاری در یادگیری زبان فارسی داشت و حتی برای این کار به قهوهخانههای تهران میرفت تا با مردم حرف بزند و زبان آنها را بیاموزد. مارک زبان فارسی، موسیقی ایرانی و هنر و فرهنگ ایران را دوست داشت و آن را دنبال میکرد. در حقیقت او یک ایرانشناس زنده و فعال بود. اسموژینسکی عاشق ایران بود ولی ندیدم ایرانیها با او همکاری کنند و حتی به او اجازه ماندن ندادند و سرانجام او از ایران رفت. من در جریان هستم که در آنجا هم چقدر سختی کشید تا به او اجازه دادند که مدرس دانشگاه کراکوف باشد. چه کسی میتوانست بهتر از او فارسی صحبت کند و فرهنگ روز ایران را بشناسد، چرا آدمها باید بعد از مرگ عزیز شوند.
هایده وام بخش، همسر زندهیاد اسموژینسکی آخرین سخنران این مراسم بود. وی با بیان ویژگیهای اسموژینسکی گفت: مارک علاقه بسیاری به تاریخ ایران و باستانشناسی داشت و بخش صفویه کتاب «تاریخ ایران» را به لهستانی ترجمه کرد. او با شوق زیادی در همایشها و کنفرانسهای ایرانشناسی شرکت میکرد. مارک یک کتابخوان حرفهای بود و حتی ساعتها پشت ویترین کتابفروشیها میایستاد و سرگرم خواندن جلد کتابها میشد.
آنا کراسنا ولسکا، رییس بخش ایرانشناسی دانشگاه کراکوف و ایونا نویسکا، ایرانشناس جوان لهستانی و مترجم بیش از 70 عنوان آثار لهستانی به فارسی و بالعکس از دیگر سخنرانان این مراسم بودند که به دلیل برخی مشکلات قادر نشدند در مراسم شرکت کنند و از طریق فیلم ضبط شده و فایل صوتی سخنانی را درباره مقام و آثار اسموژینسکی بیان کردند. نویسکا معتقد بود که باید درباره زندگی و آثار مارک اسموژینسکی کتابی نوشته شود.
در پایان مراسم فیلم مستندی از زندگی مارک اسموژینسکی پخش شد و همچنین لوح تقدیری از جانب مریم مجردی، دبیر اجرایی انجمن دوستی ایران و لهستان، تقدیم همسر زندهیاد اسموژینسکی شد.
مراسم نکوداشت مارک اسموژینسکی، ایرانشناس و مترجم لهستانی، به همت مجله فرهنگی و هنری بخارا و با همکاری موسسه فرهنگی و هنری ملت، بنیاد موقوفات دکتر افشار، انجمن دوستی ایران و لهستان، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و سفارت لهستان در ایران برگزار شد.
خبرنگار: کوثر سامانی
نظر شما