مجموعه داستان «این خانه و آن درخت» نوشته مجید دانشآراسته، نویسنده ساکن استان گیلان از سوی نشر سمام منتشر شد.-
به گفته وی «انشای من در کلاس پنجم ابتدایی»، «نام این برخورد را چه بگذارم»، «در پناه گلو»، «نام کتاب چی بود»، «خون سیب»، «قبرستان متحرک»، «زمستانش بهار شده»، «میوه دل»، «مراحل» و «افق دید» نام برخی از داستانهای این مجموعهاند.
در بخشی از داستان «تماشاخانه» میخوانیم: «تا آدم چیزی را به چشم خود نبیند نباید قضاوت کند. قضاوت کار دشواری است. این را گفتم تا بگویم: من هم مثل تو فکر میکردم. با خودم میگفتم: آدم اینقدر بیغیرت میشود. بشر گاهی یک خوک به تمام معنا است. آدم با کسی که زنش را تور زده سلام و علیک میکند؟ بعد فهمیدم کارش بی حکمت نبوده.»
همچنین در بخشی از داستان «این درخت و آن درخت» میخوانیم: «آن درخت را مانع پریدن کبوترهایش میدید، دور از چشم من نفت ریخت و درخت را خشک کرد. وقتی آن را بریدم حیاط خانه باز شده بود اما کبوتری نبود که پرواز کند.»
مجموعه داستان «این خانه و آن درخت» در 93 صفحه از سوی نشر سمام رشت با قیمت دو هزار و 200 تومان راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما