«چهره مبهم» تازهترین اثر داستانی محمدهاشم اكبرياني از سوي نشر آموت منتشر شد._
در اين كتاب كه دومين رمان اكبرياني است، شخصيت محوري خنده را از لبها ميدزدد اما داستان به اينجا ختم نميشود.
در بخشي از كتاب آمده است: «گربه، دوست بيلبخند، به شكل دايناسور ميان ديوار قرار داشت و در اين فكر بود چگونه ميتواند از وضعي كه گرفتار آن شده خلاصي يابد. اما كاري از دستش بر نميآمد؛ نه ميتوانست فرياد بزند كه صدايش كور شده بود و نه ميتوانست تكاني بخورد كه همه ساختمان فرو ميريخت و صدها گربه از بين ميرفتند و گاهي درد و رنجِ قرار گرفتن لابهلاي آجرها و سيمان، و همين طور عذاب تنها بودن آنقدر ميشد كه او را به اين نتيجه ميرساند خود را از ميان ديوار خارج كند.»
محمدهاشم اکبریانی، داستاننویس، شاعر و روزنامهنگار است. نخستین رمان وی با نام «بايد بروم» در سال 1388 به چاپ رسيد. «نيست تا نيست»، «نيمغبار دلخوشي» و «مثل كافهاي متروك» نام سه مجموعه شعر اوست.
كتابهاي «كاش به كوچه نميرسيدم»، «آرامبخش ميخواهم»، «عذاب ابدی» و «هذیان» از كتابهاي وي در حوزه داستان هستند.
«چهره مبهم»، در 296 صفحه، با شمارگان هزار و 100 نسخه، با قیمت 12 هزار تومان از سوی نشر آموت منتشر شد.
نظر شما