یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۳
دزدی کتاب؛ از رضایت برخی ناشران تا خسارت چند میلیونی به کتابفروشان

دزدی کتاب مساله‌ای با سابقه است که در بحران‌های اقتصادی شکل دیگری به خود می‌گیرد. برخی ناشران و کتابفروشان با این مساله کنار آمده‌اند و گروهی از خسارت‌های چند میلیونی ناشی از آن درد دل‌ها دارند.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ناشران نیز مانند تمامی فروشندگان محصولات گوناگون یا به قول عوام مثل سایر کاسب‌ها با انواع مشکلات فروش مواجهند؛ یکی از این مسایل ربوده شدن برخی محصولات از ویترین، پیشخان یا قفسه‌های کتاب است که از دردسرهای کوچک تا مشکلات اقتصادی بزرگ را می‌تواند در پی داشته باشد.

درباره سرقت کتاب از کتابفروشی‌ها، پدیده‌‌ای که سابقه طولانی دارد و به نظر ادامه‌دار می‌رسد، نظرات گوناگونی وجود دارد، با وجود این آنچه در میان تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان کتاب مشترک است، پذیرش این واقعیت و صبوری در برابر آن است.

ایبنا می‌کوشد در قالب گزارشی مستقل در گفت‌وگو با دو ناشر و دو کتابفروشی بنام بخشی از مشکل دزدی کتاب از ویترین‌های کتابفروشی را بیان کند.

کتاب‌های تخصصی کالای خوبی برای دزدها نیستند
مهدی‌ عباسی، مدیر مسوول نشر قومس که به تولید و عرضه کتاب‌های تخصصی حوزه علوم سیاسی و اقتصادی می‌پردازد، تجربه ربوده شدن آثار را در نمایشگاه‌ها به ویژه نمایشگاه بین‌المللی کتاب دارد.

به گفته او این مساله بسیار طبیعی است و همواره در محیط‌های پر ازدحام امکان ربوده شدن وسایل و محصولات گوناگون وجود دارد، البته این میزان بسیار ناچیز است.

عباسی معتقد است که تقریبا از هر صد بازدیدکننده غرفه‌ها در نمایشگاه‌ها شاید یک نفر کتاب سرقت کند.

از آنجایی که آثار نشر قومس کاملا تخصصی‌اند، عباسی می‌گوید: کتاب‌های ما محصولات خوبی برای سارقان نیستند تا بتوانند آن‌ها را به راحتی در بازار کتاب به فروش برسانند، تصور می‌کنم برای دزدی و فروش کتاب‌های عمومی یا آثار حوزه رمان مناسب‌تر باشند! من فکر می‌کنم بیشتر افرادی کتاب‌های ما را می‌دزدند واقعا به آن کتاب نیاز دارند و احتمالا توان مالی خرید آن را ندارند. همچنین شاید روزی آن را باز گردانند. 

خوشحالم کتابم را طوری تولید کرده‌ام که آن را می‌دزدند
رضا حاجی‌آبادی، مدیر نشر هزاره ققنوس نیز آرای مشابه و  شایان توجهی دارد. او با اشاره به این‌که تجربه سرقت آثارشان را در نمایشگاه‌ها داشته است، عنوان می‌کند: اگر کتابم را به‌گونه‌ای تولیدکرده‌ام که چنانچه مخاطبی توان خرید ندارد، مشقت ربودن آن را بر خود هموار می‌کند، خوشحالم. البته تا زمانی این سرقت‌ها را مساله نمی‌پندارم که فردی با انگیزه مطالعه آن‌ها را دزدیده باشد، در حقیقت آن را امری در حوزه فرهنگ می‌بینم، اما سرقت آثار نفیس را دیگر نمی‌توان با این دیدگاه بررسی یا توجیه کرد چرا که این دسته از سرقت‌ها در حوزه مسایل اقتصادی‌اند و باید به آن‌ها رسیدگی شود.

وی می‌افزاید: من به عنوان ناشر چنانچه سرقت کتابی که از نظر معنوی و محتوا ارزشمند است، هیچگاه با سارق مقابله نمی‌کنم، هرچند آن را کاری مذموم می‌دانم اما در برابر دزدی‌ها و اختلاس‌های میلیاردی، ربودن کتابی که حداکثر 10 تا 20 هزار تومان قیمت دارد، آن هم اگر برای مطالعه آن فرد باشد، خیلی مساله‌ساز نیست.

حاجی‌آبادی انجام طرح‌های کلان با همکاری ارگان‌ها و نهادهای دولتی را از اقداماتی می‌داند که می‌توانند کتاب‌ها را به شکل مناسب‌تری به مخاطبان نیازمند برسانند. وی می‌گوید: نذر کتاب یکی از راهکارهای اثربخش است. چند سال قبل هم طرح آن را به بخش‌های دولتی بزرگی عنوان کردم اما با بی‌توجهی مواجه شد. معتقدم مانند غذای جسم باید به تغذیه روح و اندیشه آدمی نیز اهمیت داد. از این رو چند سالی است که با همکاری عده‌ای از ناشران تعدادی از کتاب‌های تازه منتشر شده و با ارزش حوزه دین را در آستانه ماه محرم به شکل نیم‌بها به گروهی از خیران عرضه می‌کنیم، آن‌ها نیز این کتاب‌ها را به مناطق یا افرادی که نیاز مطالعاتی بیشتری دارند، اهدا می‌کنند.

نذر کتاب طرحی چند جانبه و گسترده است که از ابعاد گوناگون می‌توان به توسعه و عملیاتی کردن آن اندیشید. در این زمینه لازم است گروهی از اهالی حوزه کتاب با مسوولان حوزه فرهنگ کشور هم‌اندیشی‌هایی داشته باشند تا ضمن نیازسنجی و تولید آثار ارزشمند برای مخاطبان مناطق گوناگون به احیای برخی از حوزه‌های مغفول و اهدای کتاب‌های مورد نیاز به مخاطبان حقیقی حوزه اندیشه جامعه پرداخت.

مدیر مسوول نشر ققنوس ربودن کتاب را امری با سابقه می‌داند که در سال‌های اخیر با افزایش مشکلات اقتصادی و در کنار بالا رفتن بهای کتاب، میزان این سرقت‌ها نیز افزایش یافته است و عنوان می‌کند: با کاهش مشکلات اقتصادی می‌توان به این مساله هم رسیدگی کرد.

دزدی درد نیست بلکه نشانی از یک درد بزرگ است 
مسوول فروش یکی از ناشران مطرح که فروشگاهی نیز در خیابان کریم‌خان زند دارد، دزدی کتاب را معضل نمی‌داند بلکه معتقد است، دزدی درد نیست بلکه نشانی از یک درد بزرگتر است. دزدی از ویترین کتابفروشی‌ها نوعی نا امنی برای ما ایجاد می‌کند، نا امنی که در سطح جامعه نیز با آن مواجهیم. از این رو لازم است این مشکل را در بخش‌های بزرگتر جامعه ریشه‌یابی و درمان کنیم.

او با اشاره به این‌که آمار دقیقی از دزدی محصولات فرهنگی و کتاب‌های موجود در این کتابفروشی نداریم، می‌گوید: آنچه مشخص است نه تنها نیازمندان به مطالعه کتاب بلکه افرادی با اهداف مالی هم دست به سرقت کتاب می‌زنند به عنوان مثال علاوه بر این‌که در میان این ربایندگان عده‌ای دانشجو که توان مالی خرید کتاب را ندارند، جای دارند، حتی عده‌ای از معتادان و نیازمندان هم با اهدافی کاملا مالی و اقتصادی از فروشگاه ما دزدی می‌کنند. معتقدم هرچه اوضاع اقتصادی مردم جامعه بدتر شود، این دزدی‌ها نیز دامنه‌دارتر خواهد شد.

در برخی  فروشگاه‌های کتاب ابزار ایمنی نظیر دوربین‌های مخفی یا بارکدهای الکترونیکی نیز استفاده می‌شود، با این وجود کتاب‌ها در شمار کالاهایی با ارزش و بی‌دفاع هستند که دزدی آن‌ها متوقف نمی‌شود.

صبوری تنها حربه ماست
کتابفروشی اختران که از جمله کتابفروشی‌های راسته خیابان انقلاب اسلامی و از باتجربه‌های حوزه نشر است. يكي از مسوولان اين كتابفروشي معتقد است: در برابر این دزدی‌های حوزه کتاب کاری جز صبوری نمی‌توان پیشه کرد.

وی می‌گوید: این دزدی‌ها در تمامی مراکز فروش کتاب امری طبیعی است و همه عناصر نشر آن را به‌گونه‌ای تجربه کرده‌اند. ما آمار دقیقی از میزان این دزدی‌ها نداریم اما در محاسبات پایان سال با کمبود‌های سه تا چهار میلیون تومانی، متوجه میزان این دزدی‌ها می‌شویم.

مسوول فروش کتابفروشی اختران در پاسخ به این سوال که «برای مقابله با این سرقت‌ها چه اقداماتی اندیشیده‌اید؟» عنوان می‌کند: علاوه بر آن‌که دوربین‌های مختلفی در گوشه و کنار کتابفروشی قرار داده‌ایم، بارکدهای الکترونیکی هم به آثار الصاق کرده‌ایم اما با وجود مراقبت‌ها فراوان باز هم شاهد سرقت کتاب هستیم. متاسفانه سارقان برای مقابله با این راهکارها، ترفندهای زیادی دارند. همچنین آن‌ها در گوشه و کنار مغازه بارکدهای الکترونیکی را از کتاب جدا و آن‌ها را پاره می‌کنند تا در هنگام خروج از کتابفروشی صدا گیت بلند نشود.

وی در پاسخ به این سوال که «آیا از نزدیک برخوردی با این سارقان داشته است:» بیان می‌کند: بارها پیش آمده که مچ سارقی را هنگام دزدیدن کتابی گرفته‌ایم اما چه‌کاری می‌توان انجام داد؟ شکایت قانونی آن هم برای سرقت یک کتاب از کتابفروشی کاری وقت‌گیر است از این رو به تذکر زبانی اکتفا و سارق را به بیرون مغازه هدایت می‌کنیم.

وی معتقد است: تنها راه چاره آن است که برای اقشار گوناگون جامعه و افراد جویای کار، مشاغلی ایجاد کنیم تا مردم در پی نان به هر اقدامی دست نزنند.

آنچه از خلال تمامی این آرا هویداست، آن است که کتابفروش‌ها و ناشران همگی به نوعی با مساله سرقت کتاب مواجهند و تا حدی آن را مانند صاحبان سایر مشاغل طبیعی می‌دانند و معتقدند برای کنترل، کاهش یا حذف این قبیل ناهنجاری‌های اجتماعی باید مسایل عام‌تری در حوزه اقتصاد سامان یابد چرا که مسایل حوزه فرهنگ و نشر از مسایل اقتصادی جامعه جدا نیستند، بلکه انعکاسی از مشکلات عمیق اجتماع به شمار می‌آیند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها