به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از رویترز «سون گوران اریکسون» به دعوت وزارت فرهنگ سوئد به زادگاهش بازگشتهاست تا کتاب خود را بیشتر به شهروندان سوئدی معرفی کند. وی این روزها مربیگری تیم چینی «گوانگجو» را به عهده دارد، از سال 2001 تا پایان جام جهانی 2006 مسئولیت مربیگری تیم ملی انگلیس را برعهده داشت و با این تیم به مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی 2002 ژاپن و کره جنوبی و سال 2006 در آلمان و جام قهرمانی ملتهای اروپا در سال 2004 در پرتغال به مرحله یک چهارم نهایی رسید، دخالتهای مغرضانه مطبوعات انگلیس را در زندگی شخصی و خصوصیاش دلیلی بر کنارهگیری خود از این سمت توصیف کرده، میگوید: بعد از آن نتوانستم نظر فدراسیونهای بزرگی را در مورد واگذاری سرمربیگری تیم ملی کشورهای آنان جلب کنم و مجبور شدم تا در تیمهای مکزیک، بنگلادش، اوگاندا، چین و غیره فعالت خود را ادامه دهم.
«سون گوران اریکسون» که با یک خانم تحصیلکرده حقوقدان زندگی میکرد، در تمام مدت پنج و نیم سالی که در انگلیس مسوولیت تیم ملی این کشور را در دست داشت، مورد انتقاد مطبوعات انگلیس قرار داشت و حتی آنان واگذاری بازوبند کاپیتانی تیم ملی انگلیس را به دیوید بکهام به کاری سیاسی توصیف کردند، زیرا دیوید بکهام از محبوبیتی بسیار بالا در نزد تماشاگران انگلیسی برخوردار بود و آنان معتقد بودند که اریکسون با واگذاری بازوبند کاپیتانی به این بازیکن میخواهد از زیر فشار بیرون آید و مردم را مقابل مطبوعات قرار دهد.
اریکسون در این کتاب نوشته است: مطبوعات حتی این حرکت را هم با انتقاد روبهرو کردند، ولی من معتقد بودم که «دیوید بکهام» که میان بازیکنان انگلیسی، شرایطی خاص داشت و به من بیشتر از هر بازیکن دیگری نزدیک بود، استحقاق بازوبند کاپیتانی را داشته و به همین خاطر، او را به عنوان کاپیتان تیم به فدراسیون فوتبال انگلیس معرفی کردم و آنان هم از این پیشنهاد بسیار خوشحال شدند، زیرا فاصله شخصیتی او با سایر بازیکنان تیم بسیار زیاد بود.
سون گوران اریکسون که اوج قدرت خود را به عنوان مربی تیمهای سامپدوریای شهر بندری جنوا و لازیو در فوتبال ایتالیا نشان داد و در نهایت نیز در سال 1999 با لازیوی رم آخرین جام حذفی تاریخ باشگاههای اروپا را به چنگ آورد. اریکسون در کتاب داستان زندگی من مینویسد: در انگلیس تمام انتقادات به من ختم میشد و انگار هیچ ورزش دیگری وجود نداشت که مطبوعات به آن بپردازند و یا اصولاً هیچ باشگاهی یا مربی و ورزشکاری مرتکب خطایی نمیشد که آنان به حواشی آن بپردازند و فقط همه چیز درباره فوتبال تیم ملی بود که همیشه مورد انتقاد قرار میگرفت.
سون گوران اریکسون نخستین مربی خارجی تاریخ فوتبال انگلیس بود که در سال 2001 مسئولیت این تیم را به عهده گرفت.
در آن سال، تیم ملی انگلیس در کادر رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2002 ژاپن و کره جنوبی با تیم ملی آلمان همگروه شد و در دیدار خانگی تن به شکست یک ـ صفر در برابر آلمانیها داد و همین دلیلی بود تا فدراسیون فوتبال انگلیس با استعفای «کوین کیگان» محبوبترین بازیکن و سرمربی تاریخ فوتبال ملی انگلیس به عنوان سرمربی آن زمان تیم ملی موافقت کرده، از سون گوران اریکسون به عنوان سرمربی جدید خود دعوت بهکار کند و این مربی سوئدی هم کار در لازیو رم را رها کرد و به پیشنهاد بسیار سنگین انگلیسیها پاسخ مثبت داد و در دیدار برگشت در خاک آلمان، شکست 1ـ 5 را به آلمانیها تحمیل کرد تا ژرمنها سنگینترین شکست تاریخ دیدارهای خانگی را متحمل شوند و این نتیجه برای بعضی مربیان انگلیسی بسیار حسادتبرانگیز بود.
مربی 65 ساله سوئدی، در دیدارهای جام جهانی 2002 در مرحله یک چهارم نهایی با شکست 2 ـ یک مقابل برزیل قهرمان آن دوره از بازیها از گردونه رقابتها بیرون رفت و در جام ملتهای اروپا در سال 2004 و جام جهانی 2006 در آلمان در ضربات پنالتی اسیر پرتغالیها شد و از دور مسابقات حذف شد.
او در ادامه این کتاب آورده است که قبل از حضور در تیم ملی انگلیس من پیشنهادهای زیادی از کشورهای بزرگ جهان همانند فرانسه، آلمان و ایتالیا داشتم، ولی بعد از کنارهگیری از تیم ملی انگلیس همه چیز به پایان رسید و هرگز با پیشنهاد بزرگی روبهرو نشدم و این ماحصل انتقادات ناجوانمردانهای بود که توسط مطبوعات انگلیس طی پنج و نیم سال مربیگری من در این کشور بهوجود آمد.
سون گوران اریکسون تلویحاً از استیو مک لارن جانشین خود در تیم ملی انگلیس انتقاد کرده و او را عامل بسیاری از این انتقادات قلمداد کرده و میگوید او نسبت به من چنان حساسیتی داشت که بعد از کنارهگیریام، حتی دیوید بکهام کاپیتان تیم ملی انگلیس را که به من نزدیک بود، به اردوی تیم ملی دعوت نکرد و دیوید بکهام بعد از آنکه فابیو کاپلو مسوولیت تیم ملی را در سال 2007 در دست گرفت، دوباره به اردوی تیم ملی انگلیس دعوت شد و فابیو کاپلو آنقدر به این بازیکن اعتقاد داشت که حتی پیش از مصدمیتش در جام جهانی 2010 او را به عنوان دستیار خود راهی آفریقای جنوبی کرد و شاید اگر در بازی انگلیس ـ آلمان شوت فرانک لامپارد را داور به درستی گل اعلام میکرد، سرنوشت انگلیس در آن جام جهانی متفاوت میشد.
اریکسون که در تیمهای گوتبورگ، بنفیکا، آ.اس.رم و لازیو به افتخاراتی زیاد دست یافته است، بعد از کنارهگیری از تیم ملی انگلیس با پیشنهاد منچستر سیتی روبرو شد. وی در این ارتباط مینویسد: مدت کوتاهی در این تیم دوام آوردم و وقتی که دیدم نمیتوانم با آنان کار کنم، ترجیح دادم به تیمی دیگر بروم که در همان زمان با پیشنهاد بنفیکا روبهرو شدم که شاید اشتباهترین تصمیم من در آن زمان، نادیده گرفتن آن پیشنهاد و پیوستن به تیم ملی مکزیک بود، ولی باید قبول کرد که اگر بخواهی در فوتبال دوام آوری باید در اروپا مشغول به کار باشی، اگرچه بنفیکا همانند چلسی، رئال مادرید، بارسلونا، یوونتوس، آ.ث. میلان، بایرن مونیخ و اینترمیلان بزرگ نبود، ولی باید قبول داشت که آنان همهساله در لیگ قهرمانان اروپا بازی میکنند و بهاین خاطر این فرصت را داشتم تا قدرت خود را یک بار دیگر نشان دهم که متاسفانه راهی تیم ملی مکزیک شدم و وقتی به مکزیک رفتم، عملاً از نظرها رفتم و فراموش شدم.
این مربی بزرگ در ادامه مینویسد: بعد از حضوری ناموفق در تیم ملی مکزیک به پیشنهاد باشگاه انگلیسی نات کاونتی مدیریت فنی این تیم را قبول کردم و بعد از آن فدراسیون فوتبال ساحل عاج از من دعوت کرد مربیگری تیم ملی این کشور را به عهده بگیرم و بعداز آن به لیستر سیتی، النصر امارات و هاییتی رفتم و حالا هم مدتی است که در چین سکونت کرده و مسئولیت تیم گوانگجو را به عهده گرفتهام و بدل به مارکوپولوی ایتالیاییها شدهام و تمام این شرایط نابههنجار را از بابت انتقادات مطبوعات انگلیس میدانم و حالا پنج ماهی است که در چین هستم و فوتبال آنان را نمیتوانم با کالچیو، بوندسلیگا، لالیگا، و لیگ جزیره مقایسه کنم، ولی میدانم که آنان برای رسیدن به سطح فوتبال اروپا تلاشهای زیادی میکنند و این برای من بسیار حائز اهمیت است.
سون گوران اریکسون نخستین افتخار دوران مربیگریاش را در سال 1982 با قهرمانی تیم گوتبورگ سوئد در جام اتحادیه اروپا بهدست آورد و این نخستین قهرمانی یک تیم از منطقه اسکاندیناوی اروپا بود و بعد از آن هم هرگز تیم دیگری از جمع چهار کشور نروژ، دانمارک، سوئد و فنلاند به این مهم دست نیافتهاند.
سون گوران اریکسون در قسمتی از کتاب، تجربیات خود را به سادگی در اختیار روی هاجسون مربی بزرگ و کهنهکار انگلیس میگذارد که او اگر این تجربیات را بهکار ببرد، تیم ملی انگلیس میتواند در جمع چهار کشور راه یافته به مرحله نیمه نهایی جام جهانی 2014 برزیل باشد.
پیرمرد کهنهکار سوئدی از فدارسیون فوتبال انگلیس خواستهاست تا برای آمادگی بیشتر تیم ملی انگلیس، تعطیلات زمستانی در لیگ برتر بوجود آورد و یادآور شده که من برای این کار حتی دست به دامان ملکه الیزابت شدم، ولی انگار برای رسیدن به چنین آرزویی باید سر خود را به دیوار آهنی بکوبی و هیچ نتیجهای هم نگیری.
سون گوران اریکسون در پایان کتاب آورده است که آرزو دارد تا روزی مسئولیت تیم ملی سوئد و کار کردن با بازیکنی مثل زلاتان ابراهیموویچ را تجربه کند، زیرا به سوئدی بودن خود افتخار میکند و میگوید: ابراهیموویچ از آن دسته بازیکنانی است که هر 10 سال یکبار در فوتبال جهان ظاهر میشوند، بنابراین، کار کردن با چنین پدیدهای یک افتخار خواهد بود.
انگلیس به دلیل اهمیت دادن بیش از حد باشگاههای این کشور به بازیکنان غیرانگلیسی و حضور نه چندان پررنگ بازیکنان بومی در فوتبال باشگاهی هیچ وقت همانند تیمهایی مثل آلمان، ایتالیا، اسپانیا و حتی فرانسه و هلند به افتخار بزرگی در تورنمنتهای رسمی جهانی، دست نیافتهاست و تنها در سال 1966 بهدلیل مزیتهای میزبانی جام جهانی را از آن خود کرد و نیز در سال 1990 هم راهی مرحله نیمه نهایی شد و قبل و بعد از آن هیچوقت در سطح فوتبال قاره و جهان درخششی نداشته و شکست یک ـ صفر آنان در جام جهانی 1950 برزیل در رویارویی با تیم ملی آمریکا، یکی از شگفتانگیزترین نتایج تاریخ فوتبال جامهای جهانی محسوب میشود که اریکسون با راهنماییهایی که به روی هاجسون کردهاست، تاکید میکند که مبادا سرنوشت 64 سال قبل در برزیل بار دیگر برای انگلیسیها در این کشور تکرار شود.
یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۶
نظر شما