شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۱
نگاه متفاوت دو آزاده به زائر عراقی امام رضا در «حرمت»

انتشارات امیرکبیر فیلمنامه‌ای را با نام «حرمت» در دست انتشار دارد. این فیلمنامه ماجرای نگاه متفاوت دو آزاده جنگ تحمیلی را به زندانبان‌شان در زندان‌های عراق که اینک به زیارت امام رضا (ع) آمده‌است، روایت می‌کند./

مهدی بوستانی شهربابکی در گفت‌و گو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) از در دست انتشار بودن فیلمنامه‌ای با عنوان «حرمت» از سوی انتشارات امیرکبیر خبر داد.

وی درباره محتوای این فیلمنامه گفت: این کتاب شامل دو فیلمنامه با نام‌های «حرمت» و «برباد» است. نخستین فیلمنامه کتاب به زندگی دو آزاده‌ جنگ تحمیلی می‌پردازد که یکی از آن‌ها عکاس و از مجاوران حرم علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) است. یکی از آزادگان هنگام زیارت چهره‌ای آشنا در حرم می‌بیند و زمانی که با هم‌رزمش درباره او مشورت می‌کند، متوجه می‌شود که او از زندانبانان اردوگاه‌‌های عراق بوده‌است.

بوستانی با بیان این‌که چنین داستانی تخیلی است اما هیچ بعید نیست که در واقعیت هم رخ داده باشد، افزود: نحوه برخورد این دو آزاده با این زندانبان در فیلمنامه «حرمت» مورد توجه قرار گرفته‌است. یکی از آن‌ها با حُسن نیت با آن زندانبان برخورد می‌کند، در حالی که دیگری هنوز نمی‌تواند بغضش را نسبت به او پنهان کند.

وی درباره امکان تولید فیلم «حرمت» گفت: این فیلمنامه 10 سال پیش، زمانی که آمریکا به تازگی عراق را اشغال کرده بود نوشته شد و در همان زمان برخی شبکه‌های تلویزیونی نسبت به تولید این فیلمنامه ابراز تمایل کرده بودند اما به دلایلی این اتفاق رخ نداد.

بوستانی نام این کتاب را برگرفته از فضای حاکم بر فیلمنامه حرمت دانست و افزود: این فضا از سویی به حرمت انسان‌ها اشاره دارد و از سوی دیگر، حرمتی را که در حرم‌های امام رضا(ع) و امام علی(ع) وجود دارد، بیان می‌کند.

وی داستان فیلم‌نامه «بر باد» این کتاب را قصه سربازی معرفی کرد که در مدت 10 روزه مرخصی‌اش ازدواج کرده بود و پس از مرخصی، بقچه‌ای از شیرینی خانگی را که همسرش پخته بود با خود به جبهه آورده بود. بقچه این شیرینی‌ها، روسری نخ‌نما شده‌ای بود که حال و هوای تازه‌ای را وارد فضای جبهه می‌کند. اما ناگهان بادی این روسری را به سمت نیرو‌های دشمن می‌برد و داستان به این ترتیب ادامه می‌یابد.

این فیلمنامه‌نویس درباره دلیل پرداختن آن به موضوع دفاع مقدس توضیح داد: اردیبهشت‌ماه سال 57 در کرمان به دنیا آمدم؛ جنگ که شروع شد، فقط کمی بیش از دو سال داشتم. کرمان نه به جبهه‌‌‌های جنگ نزدیک بود و نه شهر مهمی که عراق بخواهد بمبارانش کند و چنین مکانی در دوران جنگ یعنی بهشت. در نتیجه، من نه به لحاظ تاریخی و نه به لحاظ جغرافیایی در موقعیتی نبوده‌ام که جنگیده باشم و یا جنگ‌دیده باشم.

وی ادامه داد: هر چه از جنگ می‌‌دانستم و می‌دانم با واسطه و غیرمستقیم بوده؛ چه از جنگ‌زده‌هایی که آن موقع برای زندگی به کرمان می‌آمدند شنیده باشم و چه همان سال‌ها یا بعدها از تصاویر تلویزیون، فیلم‌ها و کتاب‌ها دستگیرم شده باشد. راست و دروغش هم پای خودشان. اما همه این‌ها باعث نمی‌شود که به جنگ و دشواری‌های آن فکر نکرده باشم و نکنم!

مهدي بوستاني شهربابكی فیلم‌نامه‌نویس، داستان‌نویس و فیلمساز دارای ليسانس كارگردانی سينما از دانشكده‌ «سوره» اصفهان و فوق ليسانس ادبيات نمايشي از دانشكده‌ هنرهاي زيبای دانشگاه تهران است. وی تاکنون فیلم‌های کوتاه و مستند با نام‌های خانه در سنگ، بُرنا، آوايي كه هنوز زنده است، كمك‌هاي انسان دوستانه، محكوم، مجرم، گناه، سقف بالاي سر، رهایی، هسته‌ی صلح آمیز، جزر و مد، دشمن خدا، سیل خشک، گلاب به روتون، در آغوش خدا، عادت، آدم‌های سطحی، رگ کلفت غیرت، عموبرفی و درس را ساخته است و کتاب‌های «جمعه پنج دی هشتاد و دو»، حکمت، «و من هنوز»، پاییز آمریکایی، حرمت، فکر کردی به همین راحتی‌هاس؟! و بلندای فیلم کوتاه را نوشته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها