طرحهایی خام و ابتر
در طول دورههای مختلف مدیریتی، طرحهای مختلفی برای در دسترس قرار دادن کتاب پیشنهاد شده است که اغلب آنها به صورت دورهای و کوتاه مدت اجرایی میشدند. فتحالله فروغی، مدیرمسوول انتشارات «شورا» با اشاره به برخی از این طرحها میگوید: «یک زمانی طرح کیوسکهای کتاب در بوستانها راهاندازی شد، در دورهای قاصدکهای کتاب، یک زمان هم شهرکتابها فعالیت خود را آغاز کردند و در کنار آنها میتوان به طرح کتاب اتوبوس و نمایشگاههای استانی هم اشاره کرد که اغلب به طور خام و ناپخته شروع شدند و به همین دلیل ابتر باقی ماندند.»
وی با اشاره به استقبال بیسابقه مردم از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، ادامه میدهد: «این نمایشگاه در واقع فروشگاهی بزرگ است که کتاب را در دسترس مردم قرار میدهد و چون آنها در طول سال نمیتوانند کتابهای مورد نیاز خود را تهیه کنند سالانه به این فروشگاه مراجعه میکنند، در این میان ما باید راهکارهایی داشته باشیم که کتاب را به صورت گسترده در اختیار مردم قرار دهیم زیرا ما از سالهای قبل مشکل ویترین کتاب را داشتیم و به دنبال افزایش ویترینها بودهایم.»
فروغی با بیان اینکه در سالهای اخیر از تعداد کتابفروشیها به مرور کاسته میشود، میگوید: «در کنار این مسایل، مردم هم کمبود وقت دارند و فرصت سر زدن به کتابفروشیها را ندارند و در این میان باید به فکر راهاندازی یک شبکه توزیع قوی و مدرن در حوزه کتاب برای سراسر کشور باشیم و برای این کار باید از تجربه کشورهای دیگر استفاده کنیم تا از طریق یک شبکه توزیع به روز و کارآمد عنوان و شمارگان کتابهای خود را افزایش دهیم.»
وی فعالیت خوب و منسجم این شبکه را مستلزم حمایت بخش دولتی میداند و معتقد است: «دولت باید در این اقدام فرهنگی به طور جدی وارد شود و با همکاری و تعامل دستاندرکاران حوزههای مختلف صنعت نشر به فعالیت کتابفروشان رونق ببخشد و از تعطیل شدن کتابفروشیها جلوگیری کند. در سالهای اخیر رویهای ایجاد شده است که فروشندگان محصول کتاب را نیز از ویترین خود حذف میکنند و به اقلام دیگر روی میآورند.»
فروغی با بیان اینکه سراسری شدن طرح کاربری فرهنگی در کشور یکی دیگر از راهکارهای گسترش ویترین کتاب خواهد بود، میافزاید: «بازنگری در طرح کاربری فرهنگی که مصوبه شورای شهر تهران است و تعمیم آن به سراسر کشور میتواند در جذب سرمایهگذاران به این حوزه، همچنین تشویق و ترغیب آنان به ایجاد کتابفروشی کمک کند، زیرا بهای یک ملک تجاری برای راهاندازی کتابفروشی بسیار بالاست و استفاده از مجتمعهای مسکونی راهکار خوب و مناسبی به شمار میآید.»
مدیرمسوول انتشارات «شورا» همچنین از نیاز صنعت نشر کشور به کتابفروشیهای بزرگ سخن به میان میآورد و میگوید: «کتابفروشیهای کوچک پاسخگوی نیاز مخاطبان کتاب نیستند، ما نیازمند بازارچه و پاساژهای کتاب در سطح گسترده هستیم و اگر این مکانها راهاندازی شوند دیگر نیازی به برپایی نمایشگاههای استانی با هزینههای هنگفت نیست و این مکانها میتوانند به عنوان نمایشگاههای دائمی فعالیت کنند.»
وی همچنین بر لزوم ایجاد فرهنگ کتابخوانی در میان نوجوانان به عنوان یکی از ضروریات این موضوع تاکید میکند و ادامه میدهد: «به نظر من مهمترین و اثرگذارترین ویترین کتاب را وزارت آموزش و پرورش میتواند ایجاد کند و با تاسیس کتابخانههای کلاسی و مدرسهای تا حدود زیادی در گسترش ویترین کتاب نقش موثری داشته باشد، به این شرط که با راهکارهای اصولی پیش برود، یعنی معلمان و مدیران به داشتن کتابخانههای کلاسی علاقهمند باشند که این موضوع نیز نیازمند تلاش همه جانبه متولیان امر آموزشی کشور است.»
فروغی همچنین نبود شبکه توزیع مدرن کتاب را دیگر مشکل صنعت نشر کشور میداند و اظهار میکند: «با نگاهی به فرهنگ و کتاب کشورهای توسعه یافته مشاهده میکنیم که حوزه تولید و نشر با حوزه توزیع، فروش و بازاریابی از هم جدا هستند و تولیدکنندگان یعنی ناشران بعد از تولید کتاب، کار را به بازاریابها و موزعان میسپارند. این کار اصولی است زیرا کار ناشر و موزع از یکدیگر متفاوت است و در این میان با توجه به اینکه برای توزیع کتاب بسترسازی مناسب انجام نشده و در سنت قدیمی ما کتابفروشان ناشر شدند یا برعکس این اتفاق رخ داده است.»
وی مهجور باقی ماندن کتابهای خوب و مناسب در چرخه نمایشگاههای دورهای را یکی دیگر از مشکلات ویترین کتابها میداند و میگوید: «نمایشگاههایی که به صورت دورهای و سالانه مثل استانی، یادیار مهربان و... برگزار میشوند تاریخ چاپ کتابها را ملاک ارایه اثر در نمایشگاه قرار میدهند، در حالی که برخی کتابهای خوب و مفید که به دلیل مناسب نبودن بستر توزیع، برای نمایش فرصت پیدا نمیکنند از این چرخه حذف میشوند و به دست مخاطبان نمیرسند.»
رقابتی ناعادلانه
فعالیت و رقابت دستاندرکاران دو بخش دولتی و خصوصی از دیرباز تاکنون در حوزههای مختلف بارها مورد بحث قرار گرفته، جالب است بدانید این رقابت به حوزه کتابفروشی نیز وارد شده است، به گونهای که برخی ناشران دولتی با راهاندازی کتابفروشیهای بزرگ و وسیع بر فعالیت کتابفروشان بخش خصوصی سایه افکندهاند. بهروز عطایی، عضو هیات مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، با بیان اینکه نهادهای دولتی در این رقابت ناعادلانه، گوی سبقت را از بخش خصوصی بردهاند، میگوید: «به تازگی سازمانهای تابعه نهادهایی مانند شهرداری و ارشاد با بودجههای دولتی به راهاندازی کتابفروشی اقدام کردهاند و با این کار بخش عمدهای از کار کتابفروشان را میگیرند، در حالی که میتوانند با اختصاص این مکانها با یارانههای دولتی و فرهنگی به بخش خصوصی زمینه بسط و گسترش ویترین کتابفروشی را فراهم کنند.»
مدیرمسوول انتشارات «عطایی» با بیان اینکه نبود حمایت دولتی از مباحث فرهنگی موجب تعطیلی و کاهش فعالیت کتابفروشان میشود، میافزاید: «چند روز پیش شاهد تعطیلی یک کتابفروشی در پردیس سینمایی ملت بودم و وقتی از مسوولانش سوال کردم گفتند که هزینه اجاره بهای آن زیاد بود و فروش آنها به تنهایی پاسخگوی دخل و خرج آنها نمیشد. در این میان اگر کار کتابفروشی برای کتابفروش صرفه اقتصادی نداشته باشد، آنها نیز نمیتوانند به صورت مستمر و طولانی مدت فعالیت کنند.»
وی همچنین در سخنان دیگری به پاسخگو نبودن کتابفروشیهای کوچک به نیاز مخاطب اشاره میکند و یادآور میشود: «یک کتابفروشی باید خیلی بزرگ و وسیع باشد زیرا امروزه تنوع عناوین در حوزه کتابهای عمومی خیلی بالاست و به دلیل سطح پایین مطالعه بیشتر کتابفروشها راغب هستند کتابهای دانشگاهی و آموزشی که افراد باید به اجبار آنها را بخوانند به کتابفروشی خود بیاورند. در گذشته نیز کتابفروشی صرفهای نداشت و به همین دلیل کنار کتابها لوازمالتحریر و فتوکپی میگذاشتند اما اکنون اصناف نظارت بیشتری بر این موضوع دارند و جز کتاب نمیتوانند محصول دیگری را بفروشند. راهاندازی کتابفروشی در چند طبقه نیز میتواند افراد را به مطالعه کتاب تشویق کند، به گونهای که یک خانواده وقتی به کتابفروشی میآیند هر یک از اعضای خانواده به فراخور حال خود کتاب خریداری کنند.»
عطایی در پایان تاکید میکند: «بدون کمک نهادهای دولتی فردی برای تاسیس کتابفروشی سرمایهگذاری نمیکند و کمکها باید به گونهای باشند که یا خودشان مکانهایی را برای راهاندازی کتابفروشی در مناطق شرق، غرب یا مرکزی در نظر بگیرند یا مکانهایی را به همراه یارانه در اختیار افراد فرهنگی قرار دهند.»
وی همچنین از اینترنت به عنوان دیگر راهکار افزایش ویترین کتاب نام میبرد و میگوید: «با توجه به اهمیت نشر الکترونیک، در اتحادیه کارگروه نشر الکترونیک ایجاد کردهایم زیرا آینده دنیا اکنون به سوی این حوزه پیش میرود و در این میان بازار الکترونیک نیز میتوانند به کمک توسعه و گسترش ویترین کتابفروشیها بیایند. فضای اینترنت، محل خوبی برای معرفی تازههای کتاب و فروش آنها به مخاطبان است، زیرا هم رفت و آمدها کاهش پیدا میکنند و هم قدرت انتخاب خرید افزایش مییابد.»
عطایی با اشاره به فعالیت شرکتها و موسسههای مختلف در حوزه فروش اینترنتی، میافزاید: «بزرگترین مساله این است که ما در سایتها کتاب را برای فروش میگذاریم، این کتاب پنج هزار تومان قیمت دارد اما هزینهای که باید بابت حمل و نقل این کتاب بپردازد بیشتر از بهای کتاب میشود و به همین دلیل رغبتی در میان مخاطبان ایجاد نمیشود.»
تشویق به سرمایهگذاری
افراد بسیاری در کشور وجود دارند که به سرمایهگذاری در حوزههای سودآوری اقتصادی علاقهمندند و بازار خوش رنگ و لعاب سکه و طلا را بهترین مکان برای افزایش درآمد در نظر میگیرند، عدهای ساختمانسازی را در پیش میگیرند و گروهی دیگر بورس را انتخاب میکنند. در این میان اما راهاندازی کتابفروشی شاید یکی از مغفولترین و مهجورترین حوزههای سرمایهگذاری است، در حالی که بیشترین و بزرگترین ظرفیتها را در خود جای داده است.
داریوش نویدگویی، مدیرمسوول انتشارات نوید شیراز، ناشر فعال استان فارس در این زمینه معتقد است: «دستاندرکاران و مسوولان فرهنگی کشور باید سرمایهگذاران را برای راهاندازی کتابفروشی به شیوههای مختلف تشویق کنند، به عنوان مثال مکانهای تجاری را با بهایی پایینتر از نرخ معمول به فروش برسانند، یا در حوزه پرداخت مالیات و... محرکهایی پیشبینی کنند که افراد به این سمت ترغیب شوند.»
وی با بیان اینکه سرقفلی مغازه در مناطق خوب گران است، میافزاید: «راهاندازی کتابفروشی در نقاط پرت و کم رفت و آمد نیز دردی را دوا نمیکند و حتی نمیتواند هزینه روزانه کتابفروشی را نیز تامین کند و باید سیاستهایی اعمال شود که افراد به سرمایهگذاری در این حوزه علاقهمند شوند.»
نویدگویی همچنین به بحث توزیع و پخش کتاب اشاره میکند و ادامه میدهد: «ما در حوزه توزیع هنوز از شیوه بسیار سنتی و عقب افتادهای استفاده میکنیم و بسیاری از ناشران مطرح کشور با شمارگان اندک کتاب چاپ میکنند، به گونهای که تنها در تهران مصرف شوند و حتی گاهی به شهرستانها نمیرسد. برای تغییر در این روند معتقدم باید توجه خاصی روی حوزه کتاب داشته باشیم. تهیه ملزومات اولیه مثل کاغذ و زینک با گرانی روبهرو است و هیچ کس از این فعالان حمایت نمیکند و تا زمانی که این نگاه متفاوت وجود داشته باشد نمیتوان به ادامه فعالیت امیدوار بود.»
وی همچنین به حذف یارانه کاغذ اشاره میکند و میگوید: «این یارانهها در گذشته معمولا در حوزه کتاب صرف نمیشد و حذف آن به منظور تغییر مسیر یارانه از ناشران به مصرفکنندگان بود، در این میان اما قشر محروم جامعه که به دلیل گرانی و نبود توزیع مناسب، کتاب به دستشان نمیرسد، از این قافله جا میمانند و نمیتوانند به کتاب دسترسی داشته باشند.»
نویدگویی با بیان اینکه مردم در شهرها و استانهای کشور به کتاب علاقهمندند، میافزاید: «ما در هفته کتاب طرحی را در شهر شیراز اجرا کردیم و کتابها را بدون نگهبان در اختیار مردم گذاشتیم تا پس از مطالعه آن را به ما برگردانند و مردم نیز از این طرح خیلی خوب استقبال کردند و کتابها را بازگرداندند اما در این میان سازمان یا نهادی دولتی با ما همکاری نکرد و از این طرح نیز حمایت نشد.»
وی استفاده از تجربیات پیشکسوتان صنعت نشر برای حل بحران کتاب و کتابخوانی را یک ضرورت میداند و میگوید: «جلسات حوزه نشر نباید در اتاقهای دربسته برگزار شوند، اکنون پیشکسوتهایی در تهران و استانها فعالیت میکنند که میتوان برای رسیدن به راهکارهای کاربردی و مستمر با آنها مشورت کرد و بسترسازی در این حوزه تنها به مدد حمایت دولت از بخش خصوصی و استفاده از فعالان حوزه نشر امکانپذیر است.»
تبلیغ کتاب در فضای مجازی
با نگاهی به سخنان دستاندرکاران حوزه نشر به این نتیجه میرسیم که تبلیغ کتاب در فضای مجازی، راهکاری نوین برای گسترش ویترین کتاب در کشور است، زیرا دسترسی عمومی به فضای اینترنت برای همه افراد در شهرهای مختلف کشور امکانپذیر است. تبلیغ و عرضه کتاب در فضای مجازی، بسیار ارزانتر و کم هزینهتر از عرضه کتاب در یک مغازه یا فروشگاه کتاب است. از سوی دیگر حجم گسترده کتابهای منتشره در هر سال را نمیتوان در یک یا چند کتابفروشی جای داد و در این میان، فضای اینترنت به دلیل ظرفیت بالای خود این ویژگی را داراست.
از سوی دیگر تعداد کتابفروشیهای ایران به نسبت تعداد ناشران و کتابهای منتشر شده بسیار محدود است و در این میان حمایتهای مادی میتواند در گسترش جمعیت کتابفروشان موثر باشد. در کشور انگلستان، حدود یک هزار ناشر و بیش از 10 هزار کتابفروش فعالیت میکنند که این آمار نشاندهنده اهمیت توزیع و ویترین کتاب در آن کشور است اما در ایران این موضوع کاملا برعکس است و کتابفروشان ما هر سال نسبت به سال گذشته، کمتر میشوند که این موضوع اقتصادی نبودن این حرفه را میرساند و چه خوب که در این میان کمی هم به تجربه و توان اهالی نشر و موسپیدها اهمیت داد، آنان که سالها با عشق و علاقه کتاب منتشر میکنند.
نظر شما