به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، یکی از متون اصلی که توسط مستشرقان و خاورشناسان بررسی و مطالعه شده، قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان است. در این راستا برخی مستشرقان دیدگاهی منصفانه و برخی دیگر دیدگاهی افراطی داشتهاند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد اسکندرلو، عضو هیات علمی جامعهالمصطفی العالمیه، از پژوهشگرانی است که در این زمینه تحقیق کرده است. گفتوگوی ایبنا با وی را در ادامه میخوانیم.
- به نظر شما انگیزه اصلی مستشرقان از مطالعه اسلام و به ویژه قرآن چه بوده است؟
انگیزه و اهداف خاورشناسان و قرآنپژوهان از تحقیقات و پژوهشها متفاوت بوده است. برخی مستشرقان تنها انگیزههای علمی و پژوهشی داشتند و برای تدوین دایرةالمعارفهای تخصصی روی اسلام و بهویژه قرآن تحقیق میکردند. به همین دلیل است که در میان نویسندگان دایرةالمعارفهای قرآنی و دینی مستشرقان بسیاری دیده میشوند.
برخی دیگر از مستشرقان نیز از مطالعات خود اهداف سیاسی داشتند و در قالب رایزن فرهنگی و سفیر به کشورهای شرقی سفر میکردند تا اطلاعاتی را از فرهنگ و تمدن این کشورهای تهیه کنند.
گروهی دیگر از مستشرقان هم از مطالعات شرقشناسی اهداف تبلیغی و تبشیری را دنبال میکردند و در نظر داشتند که مسلمانان را مسیحی کنند. آنها هدف از ترجمه قرآن کریم به زبانهای لاتین را پیدا کردن نقاط ضعف آن عنوان میکردند. مستشرقانی که با این هدف به پژوهش میپرداختند، می گفتند که میخواهند اشکالات ادبی و تناقضات محتوایی قرآن را پیدا کنند تا دیگر مسلمانان به اشکالات و تحریفهای انجیل ایرادی وارد نکنند! به طور مثال «گلدزيهر» مستشرق يهوديالاصل آلمان در کتاب «تفسیر مذاهب اسلامی» خود به عقاید تشیع حمله و شیعه را متهم به تحریف قرآن میکند. همچنین مستشرق دیگری با نام «بلاشر» در کتاب «درآمدی بر قرآن» شبهات زیادی را به قرآن وارد میکند.
البته در این میان، مستشرقان منصفی هم وجود داشتند که انگیزه اصلیشان از قرآنپژوهی، طرح مسایل علمی و پژوهشی به زبان روز بوده است و نام آنها را میتوان در کتاب «اعتراف دانشمندان بزرگ» مشاهده کرد. بنابراین نمیتوانیم با قاطعیت بیان کنیم که تمامی شرقشناسان از مطالعات خود مقاصد استعماری داشتند.
نقاط قوت و ضعف مطالعات شرقشناسی و قرآنپژوهی چه بوده است؟
یکی از نقاط برجسته مطالعات شرقشناسی، متدولوژی و روش تحقیقی است که مستشرقان در پژوهشهای خود دنبال میکردند و امروزه آنچه در دانشگاههای ما در رسالههای کارشناسی ارشد و دکترا اجرا میشود، ماحصل چنین مطالعاتی است. در مقالات و مدخلهای دایرةالمعارفهای بزرگ قرآنی و دینی روش کار مستشرقان در پردازش، تفحص و معرفی منابع برای مخاطبان شرح داده شده است.
همچنین بسیاری از مستشرقانی که تمدن اسلامی را مشاهده میکردند معارف قرآنی را نجاتبخش میدیدند و فارغ از یک نگاه متعصب و به دور از تحریف، این کتاب آسمانی را به مخاطبان خود معرفی میکردند. بنابراین نگاه مثبتی که برخی مستشرقان به کتاب قرآن داشتند یکی دیگر از نقاط قوت مطالعات شرقشناسی و قرآنپژوهی است. به طور مثال ادوارد سعید در کتاب «شرقشناسی» از تمدن اسلامی حمایت میکند اما همانطور که گفته شده، القای شبهات و پیدا کردن نقاط ضعف به لحاظ ادبی و محتوایی در کتاب آسمانی قرآن، از نقاط ضعفی محسوب میشود که مطالعات شرقشناسی به آن مبتلا شده است.
به نظر میآید که امروز مطالعات شرقشناسی و قرآنپژوهی به واقعیت نزدیک شده باشد. ارزیابی شما چیست؟
اگر به نظر میآید که مطالعات شرقشناسی و قرآنپژوهی به واقعیت این دو موضوع نزدیک شده است، تنها به تغییر تاکتیک غربیان برمیگردد چرا که امروزه شرقشناسان و خاورشناسان متوجه شدهاند که نمیتوانند با روشهای گذشته خود مانند القای شبهه با مسلمانان وارد جنگ شوند چون اقتضای موقعیت امروزی ایجاب نمیکند تا شرقشناسان از راههایی مانند تبشیر و نیز گردآوری اطلاعات، با اسلام و قرآن وارد جنگ شوند. به همین دلیل آنها تغییر تاکتیک دادهاند و در قالب ارایه مقالات تخصصی در دایرةالمعارفهای بزرگ میخواهند به صورت ظریفی اشکالات قرآن را بیان کنند.
به طور مثال، در دایرةالمعارف قرآنی «لایدن» که دارای هزار مدخل است، اگرچه نگرش مثبتی به صورت کلی به قرآن وجود دارد اما با زبانی غیرمستقیم به شبهات موجود در قرآن اشاره شده است. در این زمینه به پژوهشگران توصیه میکنم تا به نشریه علمی ترویجی «قرآنپژوهی خاورشناسان» که از سوی مرکز تحقیقات قرآن کریم الهدی منتشر میشود، مراجعه کنند و با دیدگاههای مختلف شرقشناسان درباره قرآن در دایرةالمعارفهای بزرگ آشنا شود.
ارزیابی شما از فعالیتهای کمی و کیفی ما در مقابل اینگونه مطالعات شرقشناسی چیست؟
به لحاظ کمی و کیفی آنچه ما در برابر مطالعات شرقشناسان انجام دادهایم بسیار کم و ضعیف بوده است چرا که امروزه غربیان دانشکدههای تشیع را تاسیس و در این زمینه مقالات، پایاننامهها و کتابهای متعددی را منتشر کردهاند اما ما در مقابل، در نقد استشراق بسیار ضعیف بودهایم و حتی یک درصد از آن چیزی را که باید انجام میدادیم، انجام ندادهایم. بنابراین لازم است با برگزاری همایشهایی با موضوع قرآن و استشراق و ساماندهی رسالههای کارشناسی ارشد و دکتری، به این موضوع مهم بپردازیم.
دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۱
نظر شما