غضنفری در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مهمترین مشکل فعلی ناشران را گرانی قیمت کاغذ دانست و اظهار کرد: با توجه به گرانی کاغذ و اوضاعی که برای ناشران پیش آمده مترجمان و نویسندگان باید به دنبال ناشر بگردند؛ در حالی که پیش از این گرانیها، وضعیت اینطور نبود. ناشران معمولا در حوزهای خاص کار میکنند، یکی کتاب تاریخی چاپ میکند و دیگری در حوزه ادبیات فعالیت دارد. پیش از این با توجه به حوزه فعالیت هر ناشر، میشد کتاب را به ناشری با تخصص مربوط به موضوع کتاب سپرد، اما برای انتشار آخرین کتابم مجبور شدهام اسپانسر پیدا کنم.
وی افزود: به تازگی ترجمه مجموعه شعرهای ادبیات آلمان را به پایان رساندهام که حدود 900 صفحه است. با توجه به گرانی کاغذ، قیمت پشت جلد کتاب خیلی زیاد میشود و من مجبور شدم بخشی از این هزینه را از طریق اسپانسرها تامین کنم؛ روشی که خیلی در ایران متداول نیست و بدون آن شاید امکان انتشار کتابم وجود نداشت. در شرایط جدید نمیتوان از ناشران هم ایراد گرفت. مهمترین ضعف ناشرانمان را میتوان مشکل مالی آنها دانست؛ مشکلی که شاید با ادامه یافتن آن شاهد تعطیلی بسیاری از مراکز نشر کتاب باشیم و این خطر بزرگی برای اهالی فرهنگ و ادب است.
این شاعر درباره نخستین تجربه خود برای انتشار کتاب گفت: اولین کتابی که به ناشر سپردم مجموعه اشعار خودم بود که انتشارات «کتابسرا» آن را چاپ کرد. در آن زمان به واسطه آشناییام با آقای سمیعی، مدیر این انتشارات، آن را انتخاب کردم، قراردادی حرفهای با ناشر بستم و پول هم دریافت کردم. اگر مساله گرانی کاغذ را در نظر نگیریم، در انتخاب ناشران به عواملی مانند کیفیت کار، معروفیت آن ناشر، پیگیریهایش برای چاپ کتاب، ویراستاری اثر و پخش آثار در بازار توجه میکنم. متاسفانه برخی ناشران قدرت پخش ندارند و همین موضوع سبب میشود کتاب دیده نشود.
غضنفری در ادامه دیدگاههایش را درباره کمبودهای ناشران داخلی چنین بیان کرد و توضیح داد: در کار اغلب ناشران میتوان ضعف ویراستاری را به وضوح مشاهده کرد. در بررسی آثار کتاب سال و کتاب فصل این موضوع را بارها دیدهام و معتقدم ضعف این حوزه باید برطرف شود. البته ناشرانی که من با آنها کار کردهام جز در برخی موارد که در پیگیری کارها از وزارت ارشاد ضعیف عمل کردهاند، مشکل خاصی نداشتند و من از این بابت خوشحالم. البته منبع درآمد ناشر چاپ کتابهاست و وقتی ناشری میبیند کتابی دو سال در انتظار کسب مجوز چاپ باقی مانده، مطمئنا دلسرد میشود و دیگر حوصله پیگیری را هم نخواهد داشت. برخی از کتابها هم ممکن است بعد از گذشت یک یا دو سال، دیگر تازگی خود را از دست بدهند و انتشار آنها دیگر لزومی نداشته باشد.
قدرت روابط عمومی ناشران در معرفی آثار هم موضوع دیگری بود که غضنفری به آن پرداخت و گفت: یکی دیگر از ضعفهای ناشران ما اهمیت ندادن آنان به مقولهای به نام تبلیغات و روابط عمومی است. ناشر باید حداقل کتابهای دستچین شده را رونمایی و معرفی کند؛ فعالیتی که شاید هزینهای را برای ناشر در بر داشته باشد، اما تاثیر بسیار مثبتی در استقبال از کتاب خواهد داشت.
این مترجم با بیان اینکه دست مترجمان باید در برگردان آثار بازتر شود گفت: باید برای ناشران و صاحبان آثار فکری اساسی بشود. وزارت ارشاد هم به مترجمان آزادی عمل بیشتری بدهد و تا جایی که متنی به مسایل اعتقادی و بینشی افراد لطمه نزند، مانع ترجمه دقیق آن نشود. مثلا وقتی کتابی از زبان سوئیسی به فارسی ترجمه میشود که در آن شخصیتهای داستانی در حال نوشیدن نوعی خاص از نوشیدنی این کشور هستند. نباید مترجم را مجبور کرد روی یک جمله خط بزند یا از نوشیدنی دیگری مانند «آب زرشک» استفاده کند!
علی غضنفری، شاعر، نویسنده و مترجم است. مجموعه اشعار نیمایی او در دفتری با عنوان «فصل پنجم» و اشعار کلاسیکش در مجموعه شعر «کاروان عشق» به چاپ رسیده است.
«گذری بر شعر آلمانی»، «توراندخت» (اثر شیللر)، «هوش پویا» و «هرگز مگو هرگز» (ترجمه عاشقانههای برتولدبرشت با همکاری علی عبداللهی) از آثار او در زمینه ترجمه هستند.
از وی تاکنون سه مجموعه شعر به زبان آلمانی با عنوانهای «ترانههای یک فریاد»، «ملاقات در باغ وحش» و «سنگها نیز سخن میگویند» در آلمان منتشر شدهاند.
یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۰
نظر شما