وی ادامه داد: مردم ایران در سرزمینی که تنوع اقلیمی و فرهنگی، ویژگیهای در خور توجهی به آن داده همواره با عناصر طبیعت و مظاهر حیات ارتباط تنگاتنگ برقرار کرده و نمادی از انواع این ارتباط را، در بستر تحولات فرهنگی اعصار مختلف تاریخ کهن خود، به عنوان میراث گرانقدری که بازتاب انواع رفتار فرهنگی و گویای سیر تحول آن است به جای گذاشتهاند.
رييس موسسه باستانشناسي وابسته به دانشگاه تهران، با بیان اینکه نیاکان ما در این سرزمین کوشیدهاند تا شناختمان را از خویشتن و از طبیعت ابراز کنیم، تصریح کرد: عدم شناخت درست انسان معاصر از سیر تحول ادراک نوع بشر نسبت به منابع طبیعی، محیطی و انسانی و نیز نسبت به انواع رویکرد او در چارچوب فعالیتهای مادی و معنویاش در ابعاد زمینی و مکانی ادوار مختلف، پیوند عمیق و دیرینه انسان را با محیط زیست و جامعه خود آشفته کرده است.
وی افزود: امروز توجه دقیق و بخردانه و نه سطحی و شتابزده به مسایل مختلف فرهنگی ضروری است و لزوم شناخت نسل جوان و آیندهسازان، نسبت به این مهم اجتنابناپذیر است.
این تحصیلکرده دانشگاه سوربن فرانسه در ادامه سخنانش گفت: در دورانی که سنتها و آداب و رسوم اصیل جوامع به نفع یکپارچهشدن جهانی رو به نابودی میروند، وجدان فرهنگی انسانها به گونهای خودجوش به حرکت آمده و عطش آگاهیهای تاریخی را رقم زده است.
لزوم شناخت میراث غنی کشور در دوران یکسانسازی جهانی
وی با تاکید بر شناخت این میراث غنی، عنوان کرد: شناخت این میراث غنی، ارجگذاشتن و پاسداری از آن و انتقال و معرفی درست در عرصه یکسانسازی جهانی، امکان نگرش با ابعاد چندگانه را به مقوله فرهنگ فراهم آورده، تفاوتهای فرهنگی و تنوع فرهنگها را آشکار و در عین حال آنها را به گفتوگو، مشارکت، همزیستی مسالمتآمیز و در نهایت تعالی جامعه رهنمون میکند.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: رسیدن به این هدف جز از طریق حفظ و مراقبت از شواهد تاریخی و مواد فرهنگی، مطالعات مستمر جامع و همه جانبهنگر هدفمند علمی، فهم ظرایف و دقایق فرهنگی و انتقال آن میسر نیست. فهم مواد فرهنگی و درک فنآوریها و سیر تحول آن در زمینههای متعدد زندگی، بازشناسی «فرهنگ مادی» را میسر میکند.
وی با تاکید بر این موضوع که بازشناسی «فرهنگ مادی» به نوبه خود به درک بهتر روند اقتصادی، مذهبی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از دوران کهن تا امروز رهنمون میکند، تصریح کرد: این همه ما را به هدف نهایی که همانا درک چیستی، چرایی و چگونگی این رفتارها و معلولهاست، نزدیک میکند و بدین ترتیب در ورای آثار و اجسام و بسیار فراتر از آن، به مقوله انسانی، زمینهساز تحولات فرهنگی تا امروز میپردازیم و حلقههای مفقود این زنجیره محکم را یک به یک در مییابیم.
میراث فرهنگی تنها شامل میراث مادی نیست
لاله ادامه داد: در این چرخه گذر از «مواد فرهنگی» به «فرهنگ مادی» و سپس «بازشناسی رفتار» و درک ساز و کار فرهنگی، آنچه را که میراث فرهنگی مینامیم از یک سو «میراث مادی» را در برمیگیرد که خود دارای دو نوع طبیعی شامل پهنههای فرهنگی و بسترهای طبیعی آثار و غیرطبیعی منقول و غیر منقول دست ساخت انسان است و از سوی دیگر «میراث غیرمادی» را در برمیگیرد که شامل مجموعه زنده و در تحول جوامع به عنوان منبع خاطره جمعی و عامل اصلی انتقال فرهنگ است.
وی در توضیح سخنانش افزود: بدین ترتیب میراث فرهنگی تمامی آثار و نشانههای خرد و کلان و زشت و زیبای حضور انسان در محیط زیست و در تعامل و یا تقابل او با آن را از قدیمیترین ایام تا به امروز، شامل شده است.
این باستانشناس ادامه داد: شناسایی، حفاظت آثار، توسعه علمی تحقیقات، نشر و بهرهوری در سطح کلان و خرد از نتایج تحقیقات و ارتقا، انتشار و توزیع گسترده آن برای بهبود شاخصهای فرهنگی و تولید و گسترش علم و فرهنگ در سطوح مختلف اجتماعی در چارچوب هویت فرهنگی و ملی برای حیات پایدارمان در منطقه و در سطح جهانی به دور از هر نوع شعارزدگی و روزمرگی موثر است.
لزوم شناخت جامعه به ریشهها و ارزشهای اصیل خود
لاله با بیان اینکه جامعه جوان ایران نیازی مبرم به شناخت ارزشها و ریشههای اصیل خود برای اندیشیدن و رفتارهایش دارد، گفت: این جز در حاشیه امن رجوع به داشتههای فرهنگی اصیل و بومی سرزمین به عنوان مرجعی راهبردی ممکن نیست. بازشناسی خود، در چارچوب ساختار فرهنگی و درک ریشهها و لمس و حس عناصر فرهنگی بیشک عامل برقراری تعادل روحی جامعه است و راهی خلاف آن زیان اجتماعی را در برخواهد داشت.
این پژوهشگر ادامه داد: بنابراین، نقش مهم میراث فرهنگی در ارتقای جامعه، رشد فکری و روحی نسل جوان و خودباوری آنها در مواجهه با یکسانسازی جهانی، رسالت سنگینی بر دوش یک یک ایرانیان در دنیای پرچالش امروز قرار گرفته است.
وی گفت: بدیهی است بررسی حوزههای مرتبط با زمینههای مختلف زندگی مادی و معنوی انسان و میراث آن در مناطق مختلف، تنها در یک حوزه انحصاری جای نمیگیرد و باید بدان به گونهای چندجانبه و میان دانشی نگریسته شود. در بسیاری از ممالک از چند قرن پیش به این مهم پرداخته شده و ثمرات آن در تثبیت هویت فرهنگی و شناخت تواناییهای بالقوه سرزمین و مردمانش به بار نشسته و در مناسبات جهانی اهرم قدرت آنها شده است.
وی با اظهار تاسف به اینکه علیرغم کوششهای محققان، به دلایل مختلف، شواهد تاریخی و فرهنگی کشورمان در حال از بین رفتن است، بیان کرد: برکندن بی رویه و غیرعلمی آثار از دل و روی خاک و از بستر تاریخی و فرهنگی اصیل خود و از آن بدتر، خروج آثار در جایجای جهان به هویت این سرزمین آسیبهای جدی وارد میکند و جایگاه والای آن را در صحنه فرهنگی خدشهدار کرده است.
به ارزشها و عناصر بومی در میراث فرهنگی توجه نکردهایم
لاله گفت: در جامعه امروز ایران بحث و سخن بسیار است از توسعه، توسعه پایدار، توسعه فرهنگی، آمایش فرهنگی و موارد دیگر از این دست که چارچوب سیاستهای حاکم و راهبرد نسبت به سرزمین و فرهنگ را رقم زده است اما به نظر میرسد که در این حوزه بیش از آنکه به ارزشهای نهادین نهفته در زیستبوم این سرزمین و عناصر بومی آن رجوع کنیم و با آگاهی و شناخت از ماهیت نسبت انسان با زمین و مخلوقات در فرهنگ ریشهدار این سرزمین- با توجه به چالشهای موجود- به تبیین سیاستهای درخور بیندیشیم، بیشتر پیرو سیاستها و راهبردهایی شدهایم که در غرب و بهویژه در کشورهای اروپایی از قرن بیستم و پس از جنگ جهانی تبیین شده است.
وی با این پرسش سخنان خود را به پایان برد که: آیا نمیتوان دلیل بسیاری از نتایج ناخوشایند و ناموفق تجربیات پی در پی امروز در این حوزه در کشورمان را در عدم شناخت از پیشینه درک متقابل انسان، طبیعت و محیط، و شناخت ارزشهای نهادین فرهنگ بومی ریشهدار در تاریخ بسیار کهن و به تبع آن عدم رجوع به این ارزشها و استفاده بهینه و کارآمد از آنها دانست؟
نشر تاریخ ایران به مناسبت سالگرد درگذشت «فاطمه پيرا»، (تاريخپژوه و نويسنده) سلسله نشستهای «شبنامه» را با حضور تاریخنگاران، پژوهشگران و استادان دانشگاه برگزار میکند. این نشست دوشنبه (28 بهمنماه) برپا شد./
نظر شما