شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۵
رمان ایرانی به استانداردهای جهانی رسیده است

شیوا مقانلو مترجم و منتقد ادبی عنوان کرد: حدود ۱۰ سال است که رمان ایرانی به استانداردهای جهانی خود رسیده است، این هنر پیش‌تر یا بیش از حد در بند تکنیک بوده و یا زرد بوده است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نشر سیب سرخ با همکاری کافه کتاب چشمه فلامک از دو اثر داستانی خود رونمایی کرد. جلسه نقد و بررسی این دو کتاب در کافه کتاب چشمه فلامک با حضور نویسندگان و منتقدان ادبی برگزار شد.

کتاب اول؛ «غول دریاچه، شوپن، بادمجان‌کبابی» به نویسندگی فائزه قویدل که نقد بررسی آن را محمدرضا درویش رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو بر عهده داشت و همچنین کتاب دوم که در این مراسم رونمایی شد، رمان «سایه‌ای درگرگ و میش» به نویسندگی مریم نوری بود که نقد و بررسی اثر را شیوا مقانلو مترجم، نویسنده و منتقد ادبی بر عهده داشت.

در ابتدای این مراسم علیرضا بهنام ضمن تشکر از مهمانانی که در این شرایط سخت به خاطر ادبیات حضور به هم رساندند و با امید به اینکه گرمای ادبیات و داستان این محفل را گرم کند، افزود: با وجود فراهم بودن شرایط اما انتخاب یک کتاب مناسب برای انتشار، چاپ و سپس مطالعه و تقویت فرهنگ کتابخوانی گاهی اوقات سخت‌ترین کار ممکن انتشاراتی‌هاست. در این میان نشرسیب سرخ با رعایت خصوصیات زیر تنوع و گستره آثار، کیفیت ترجمه، ارتباط با نویسندگان و توجه به جزئیات فنی، شناخت بازار و مخاطبان، توجه به نقدها تاکنون مورد وثوق و اطمینان خاطر نویسندگان و مترجمان ایرانی و جهانی قرار گرفته است. نشر سیب سرخ با مدیریت معصومه که خود شاعر و نویسنده است از سال ۱۳۷۷ در شاخه های مختلف هنری و ادبی بیش از ۸۰۰ عنوان کتاب منتشر کرده و جوایز مختلفی را در حوزه های کسب کرده است.

رمان ایرانی به استانداردهای جهانی رسیده است

بحران محیط زیست را به عنوان یک دغدغه ملی مطرح کنیم

در ادامه مراسم محمدرضا درویش ضمن معرفی رمان «غول دریاچه، شوپن، بادمجان‌کبابی» که کتابی است با محویت محیط زیست، گفت: خوشبختانه به روزگاری رسیده‌ایم که دیگر بحران محیط زیست برای همه موضوعیت یافته است و در برنامه همه نماینده‌ها و نامزدی کرسی‌‎های دولتی در حد اسم هم که شده به این حوزه ورود و برنامه‌های خود را در این رابطه شرح می‌دهند. وقت آن است که دیگر همه دست به کار شویم و بحران محیط زیست را به عنوان یک دغدغه ملی مطرح کنیم، نمونه این کار رمان خانم قویدل است که یکی از آرزوهای ما بود که یک نویسنده با قلم حرفه‌ای خود در این باره قلم بزند.

وی درباره این کتاب توضیح داد: کتاب از خاطرات جمعی شروع می‌شود و خط به خط کتاب یادآور لحظه‌هایی است که ما در یک محیط متفاوت با یک بو، موسیقی و یا طعم به زمانی دیگر از خاطرات خود پرتاب می‌شویم. کتاب پر است از رخدادهایی است که علاوه بر صداقت نویسنده در آن همه چیز آشناست از موسیقی شوپن تا کلاغ دم سیاه و موسیقی سنتی ایرانی.

محمدرضا درویش با اشاره به نصایحی که کتاب به مخاطب دارد، گفت: این کتاب منتقل کننده این پیام است که کسی را قضاوت نکنیم و باور کنیم همه خوب هستیم و هر چه که هست از خود ماست، آنکه درخت می‌کارد خود مائیم و آنکه جنگل‌ها را صاف می‌کند باز هم خود ما هستیم.

درویش با اشاره به انسان‌های که با دغدغه محیط‌زیستی برخورد صفر و یکی با اطرافیان خود دارند ادامه داد: ما منتقدانی هستیم که تحمل‌مان کم است و نمی توانیم به یک بازی برد برد فکر کنیم و مدام به دنبال عیب‌جویی در دیگران هستیم بدون آنکه آنها را جزئی از خود بدانیم.

وی گفت: در این کتاب عبارتی است به نام «تجار محیط زیست»، نویسنده با هوشمندی و استفاده از این اصطلاح گفتمان خاصی را مدنظر قرار داده و آن را نقد می‌کند و همچنین به موضوع کرونا هم می‌پردازد با این رویکرد که به موازات اینکه حال ما بد می‌شود حال طبیعت خوب می‌شود. در فصل آخر کتاب نیز از غذاهایی خوشمزه و طبیعی همچون بادمجان کبابی و … سخن به میان رفته است که به کتاب طعم خاصی داده است.

درویش درباره قیمت گذاری کتاب‌ها در بازار نشر امروز اضافه کرد: قیمت کتاب همیشه برای جامعه ما تامل برانگیز بوده است و یک مسئله جدید نیست به یاد دارم که من نیز در دوره های قبل برای خرید کتاب همیشه با مانع قیمت بالای آن مواجه بودم.

رمان ایرانی به استانداردهای جهانی رسیده است

این کتاب اعترافات من است

فائزه قویدل، نویسنده کتاب «غول دریاچه، شوپن، بادمجان‌کبابی» گفت: دغدغه‌ام از نوشتن این اثر تثبیت چیزهای بود که رو به انقراض بودند و فکر نمی‌کردم در همان مدت نگارش این کتاب شاهد انقراض بعضی چیزها باشم که درابتدای کتاب درباره شان صحبت کردم. همین طور بوم‌گردی و تخریب طبیعت از دیگر دغدغه‌هایم بود.

وی ادامه داد: در این میان همیشه به دنبال هم‌نشینی عناصر هستی و هنری بودم که ترکیبش می‌شود زندگی، وقتی یک موسیقی، یک طعم غذا در هر دوره و در هر مکان به نوعی دیگر بازآفرینی می‌شود و خاطرات ما را می‌سازد.

قویدل با تاکید بر اینکه این کتاب اعترافات من است توضیح داد: نگرانی من از طبیعت و فضای بکر این است که حس می‌کنم من به اندازه آنچه که از محیط می‌گیرم و برای خود خاطره می‌سازم تخریبگر نیز هستم و این کتاب اعترافات من است.

وی در پایان افزود: این کتاب محصول پنج سال نگاشته شده است و فکر نمی‌کردم به این سرعت تبدیل شود به یک سبد جغرافیایی و سند تاریخی که بخشی از آن حذف شده است.

رمان ایرانی به استانداردهای جهانی رسیده است

از این رمان یک شخصیت زنده دیگر در ذهن من حیات دارد

بخش بعدی این مراسم اختصاص داشت به رونمایی و نقد بررسی رمان «سایه‌ای در گرگ میش» مریم نوری، نویسنده کتاب گفت: دغدغه من در نگارش کتاب کوچک شدن سفره‌های خانواده‌های ایرانی بود و تزلزلی که با فشار اقتصادی بر جامعه ایرانی وارد آمده است. پس از نگارش کتاب، دوستانی که اثر را خوانده بودن در کامنت‌ها از من می‌پرسیدند که رشته‌ام مهندسی است؟ و اگر نه طراحی کاراکتر را با این جزئیات چگونه انجام دادم؟ راستش من به فراخور داستان اطلاعات و اصطلاحات تخصصی را از سایت قطعه‌سازی خودرو برمی‌داشتم و از طرفی با مهندسان و کارگردان کارخانه مدتی دم خور بودم، تا خلق و خوی آنها و دغدغه‌هایشان را درست منعکس کنم.

او در ادامه گفت: در حال حاضر مشغول نگارش شخصیت دیگری از همین رمان هستم، یک شخصیت زنده دیگر که در ذهن من حیات دارد و ناگزیزم تا قصه او را هم بگویم.

رمان ایرانی به استانداردهای جهانی رسیده است

نویسنده قلم تمیزی دارد و پایان کتاب غافلگیرانه است

شیوا مقانلو مترجم و منتقد ادبی ضمن تبریک به نویسنده و مهمانان عنوان کرد: حدود ۱۰ سال است که رمان ایرانی به استانداردهای جهانی خود رسیده است این هنر پیش‌تر یا بیش از حد در بند تکنیک بوده و یا زرد بوده است.

وی با تاکید بر اینکه در طول این دهه شاهد استانداردهای جهانی بهتری در رمان‌نویسی ایرانی هستیم افزود: در این میان نقش ادبیات ترجمه‌ای بسیار پررنگ و تاثیرگذار است. ترجمه و آشنایی با ادبیات جهان کمک کرد نویسندگان ما در دهه اخیر به یک استاندارد در رمان برسند.

وی در باره کتاب «سایه‌ای در گرگ میش» گفت: در این کتاب نویسنده هم تکنیک دارد و هم یک قصه خوب و جذاب که مخاطب را می‌کشاند، نویسنده قلم تمیزی دارد و رمانی را پیش رو داریم که عاشقانه، روانشناختی، اجتماعی و جامعه شناختی است.

وی درباره شخصیت‌پردازی‌های این رمان گفت: این رمان توسط اول شخص روایت می‌شوند و تمام مشکلات کاراکتر اصلی (شخصیت اول) ریشه در جامعه و اجتماع دارد و گویای نسلی است که پدر و مادر نمی‌دانستند چگونه باید با فرزند خود ارتباط برقرار کنند و محصول آنها انسان بلاتکلیفی است که سردی همه زندگیش را گرفته است. به همین شکل کاراکترها در این رمان خاکستری‌اند و حس همذات پنداری را در ما زنده می‌کنند. ما با آنها در خوبی و هم بدی همراه می‌شویم آنها را می‌بخشیم و دوست داریم.

مقانلو با تاکید بر ویژگی این کتاب که شخصیت یک مهندس را به تصویر کشیده است، افزود: متاسفانه در عمده کتاب‌های ادبی همکاران نویسنده معمولاً مشاغل مرتبط با خود را به کار می‌گیرند و همه یا نویسنده یا شاعر و یا روزنامه نگار هستند این سبب می‌شود که مخاطب با شغل‌های دیگر آشنا نشود اما این کتاب مسئله‌اش کارخانه است و این محیط را به تصویر می‌کشد، کارخانه‌ای که نباید تعطیل شود تا عده‌ای دچار بدبختی و فقر نشوند. کاراکتر این داستان در روند این قصه به بلوغ می‌رسد و رشدش تا جایی کامل می‌شود که پوست اندازی می‌کند. خوانش این قسمت از کتاب مرا تکان داد.

مقانلو ادامه داد: مریم نوری به این می‌پردازد که چطور ما از سوراخ گزیده و رنج می‌کشیم اما آن را برای دیگری تکرار می‌کنیم. گویا ما ظلم را تنها به خودمان تشخیص می‌دهیم اما وقتی همان ظلم را در حق دیگری اعمال می‌کنیم با هزار توجیه آن را رد می‌کنیم.

این مترجم اضافه کرد: پایان کتاب غافلگیرانه است چرا که ژانر اثر را به سمت جنایی متمایل می‌شود و احتمال اینکه کتاب سریالی شود را باز می‌گذارد و حس ادامه دار بودن ماجرا را منتقل می‌کند.

وی در پایان افزود: قصه‌ها همیشه شامل یک قسمتی از یک زندگی هستند که برای ما تعریف می‌شوند و اگر نویسنده طوری قصه گفت که حس کردید هنوز ادامه دارد نویسنده کارش را درست انجام داده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها