مصاحبه با جعفر گونزالس مترجم کتاب «انقلاب اسلامی در غرب»
اسپانیا با یورش اعراب مسلمان نشد، اسلام را انتخاب کرد
ایگناسیو اولاگوئه، تاریخ نگار اسپانیایی در کتاب «انقلاب اسلامی در غرب» با استناد به پایههای عقلی و انبوهی مدارک غیرقابل تردید استدلال میکند که حمله اعراب به اسپانیا سراسر دروغ است و مردم اسپانیا در طول تاریخ با اسلام آشنا شدند و به آن گرویدند.
وی در کتابش مینویسد این جنگها و کشتارها داستانهای بیبنیانی است که در پانصد سال گذشته استعمار و کلیسا، برای حفظ آبروی خویش به دست مورخان وابسته جعل کردهاند.
نویسنده در «انقلاب اسلامی در غرب» به بررسی تاریخ میپردازد. اولاگوئه استدلال میکند «تهاجم اسلامی» به شبه جزیره ایبری شامل مجموعهای از جنگهای خونین نبود، بلکه فرآیند بهرهجویی برای درگیریهای داخلی کلیسای کاتولیک بود که به همگونی فرهنگی منجر شد. اولاگوئه ادعای خود را با اسناد و مدارک گستردهای بیان میکند. از نظر نویسنده جنگهایی مانند نبرد گوادالته، کوادونگا و پواتیه زد و خوردهایی بودند که بین پیاده نظامان و گروههای کوچکی از لشکریان در گرفت. مدنیت اسلام با روند رشد و تكامل در تاريخ اديان پیروز شد نه با جنگها و کشتارهای دروغی.
توجه به این نکته ضروری است که این کتاب یک بار در سال ۱۳۶۵ با عنوان «هفت قرن فراز و نشیب تمدن اسلامی در اسپانیا» توسط انتشارات شباویز به فارسی منتشر شده بود.
آیین رونمایی نسخه جدیدی از ترجمه فارسی کتاب 17 بهمن ماه برگزار شد. دكتر جعفر گونزالس کتاب را ترجمه كرده و دکتر طرفداری ویراستاری نهایی آن را بر عهده داشته و با همت انتشارات مصباحالخیر به بازار نشر عرضه شده است.
به بهانه رونمایی نسخه فارسی کتاب مصاحبه ای با مترجم اثر آقای جعفر گونزالس ترتیب دادهایم.
کتاب «انقلاب اسلامی در غرب» سال 1974 توسط نویسنده اسپانیایی، ایگناسیو اولاگوئه منتشر شد. آیا این نخستین ترجمه فارسی کتاب به شمار میرود؟
خیلی مطمئن نیستم. ولی این یک ترجمه خلاصهای از کتاب اصلی است.
شاید برجستهترین مشخصه کتاب این باشد که به جای اصطلاح رایج "حمله مسلمانان" به اسپانیا از این واقعه به عنوان "انقلاب اسلامی" یاد میکند. نویسنده برای اثبات ادعای خود به چه منابعی استناد کرده است؟
گمان میکنم نویسنده در صدد است تا مسیر تاریخی مردم اسپانیا و خالص بودن نژاد آنها را مورد بررسی قرار دهد، از این رو میکوشد بیان کند حملهای از سوی اعراب به شبه جزیره ایبریا صورت نگرفته، ادعایی که بسیاری از مورخان با بیان شواهد تاریخی چون ضرب زودهنگام سکه اسلامی در سال 712 پس از میلاد صحت آن را مورد تردید قرار دادهاند.
همان طور که روزنامه ال پائیس در مقاله خود با عنوان "آیا به راستی عرب ها به اسپانیا حمله کردند؟" اشاره میکند: در بسیاری از صفحات مجازی میتوان به مدخل ها و نظراتی دست یافت که با صراحت تایید میکنند فتوحات اعراب در سال 711 واقعیت ندارند. همه آنها جعلیات بزرگ مورخانی بوده که یا تلاش کردند حقیقت را بپوشانند و یا در مقابل نوشتههای تاریخی که با فاصله زیادی از سقوط سلطنت شاه رودریگو به رشته تحریر در آمد بسیار ساده لوحانه ظاهر شده و آن منابع تاریخی را بی چون و چرا پذیرفتند. اما در جنگ معروف وادي ﻟﻜّﻪ (گوادالته) چه رخ داد؟ مدافعان این تئوری که به جواب همه سوالها دست یافتهاند اطمینان می دهند که جنگ میان ویزیگوتها در گرفت که یکی از شاخههایشان همچنان به آیین آریانیسم وفادار باقی مانده بود، آریانیسم نوعی آیین مرتد به شما میرفت که معتقد بود طبیعت و ذات مسیح از خداوند مستثتی است. آریانیست ها در این درگیری به پیروزی رسیدند و نتیجه آن اسپانیایی به دور از دنیای کاتولیک ها شکل گرفت که با شیب تندی به فرهنگ عرب می گرایید و از طریق روابط تجاری و فرهنگی در طول قرن به اسلام روی میآورد.
علاوه بر این مشخصه بارز، کتاب به چه نکات متفاوت دیگری از باورهای متداول تاریخی اشاره می کند؟
ایده اصلی، خالص بودن نژاد ایبریایی است و تاکید دارد این نژاد با خون اعراب و یا پارسیان آمیخته نشده است و تنها به دلیل مناسبات و تشخیص به اسلام گرویده، اما بعدها دوباره به ریشه مسیحی خود بازگشته است.
بحث اساسی این است که اسپانیاییها، مسیحیانی آریانیستی و یکتاپرست بودند در حالی که حکومت که عمیقا به تثلیث معتقد بود یکی از متحدان رم کاتولیک شده بود. اما گرویدن به آیین کاتولیک در سومین شورای تولدو در 586 بعد از میلاد صورت گرفت و تاریخ رسمی ورود مسلمانان به اسلام در سال 711 بعد از میلاد بوده است یعنی 122 سال بعد. بنابر این راحت نمیتوان گفت مردم اسپانیا در این بازه زمانی همچنان آریانیست بودند یا به تثلیت گرویده بودند.
لطفا درباره پروسه ترجمه کتاب توضیح دهید. هدف اصلی شما از انتخاب این اثر برای ترجمه به فارسی چه بود؟
حقیقت این است که وظیفه اصلی من برقراری ارتباط بین ناشر و مترجم و همچنین بین کتاب و مترجم بود. کتاب از سوی ناشر برای ترجمه انتخاب شد و او از من دعوت کرد تا کتاب را ترجمه کنم و من سید محمد حسینی را برای همکاری در ترجمه کتاب معرفی کردم. پروفسور علی طرفداری کسی بود که پس از آن ترجمه، ویرایش نهایی را بر عهده گرفت و مقدمهای بر کتاب نوشت.
از نظر شما نوشتن آثار بحثبرانگیزی از این دست تا چه حد بر باور عموم مردم اسپانیا تاثیرگذار بوده یا خواهد بود؟
باید یادآور شوم کتاب در اسپانیا توزیع عمومی چندانی نداشت و تنها از سوی مورخان و نه از سوی مردم به عنوان منبعی صحیح تلقی میشود.
چه سخنی برای خوانندگان این اثر تاریخی دارید؟
معتقدم علاقه مندان به تاریخ آندولس باید قبل از رسیدن به یک نتیجهگیری عمیق با توجه خاصی کتاب را مطالعه کنند و به مقایسه آن با انبوه منابع تاریخی موجود بپردازند. /
خبرنگار و مترجم: مریم لهراسبی
نظر شما