به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نمایشنامه «کله پوکها» یکی از آثار شاخص نیل سایمون، نویسنده معاصر آمریکایی در حوزه طنز اجتماعی است که برای نخستین بار در دهه 70 منتشر شد. سایمون بر خلاف دیگر آثارش فضای این نمایشنامه را غیرآمریکایی شکل داده است.
ماجراهای این نمایشنامه در روستایی دور افتاده در کشور اوکراین به نام «کولينچيکف» میگذرد: «در سال 1890 ميلادی، لئون تولچينسکی، معلّم 30 ساله به این دهکده وارد میشود و در مییابد که اهالی دچار نفرینی شده و کارهای خلاف عقل و وارونه انجام میدهند یا به عبارتی کلهپوک شدهاند. او عاشق دختری از اهالی دهکده میشود و پس از اتفاقاتی متوجه میشود که تنها 24 ساعت زمان دارد تا نفرین را باطل کند و گرنه خود نیز مانند اهالی دهکده کلهپوک میشود.»
در یک نگاه کلی باید اشاره کرد که «کله پوکها» تفاوت بسیاری از منظر ساختاری با دیگر آثار سایمون دارد. در باقی آثار نمایشی این نویسنده آمریکایی رویدادها معمولا در محیطهایی بسته با تعداد شخصیتهای اندک رخ میدهد؛ درحالی که نمایشنامه «کله پوکها» فضایش یک روستاست و 10 شخصیت دارد.
این نمایشنامه فضایی موسیقایی دارد. شوخیها و موقعیتهای طنز و کمیک این اثر بیشتر متکی به کلام است و براساس سوءتفاهم زبانی یا حتی بازیهای کلامیِ مبتنی بر اشتباهات شنیداری خلق شده و شکل گرفتهاند. به عنوان مثال در بخشی از دیالوگهای صفحه 43 کتاب می خوانیم:
«لئون: ینچنا! این حقیقت داره که توی کولینچیکف عشق وجود نداره؟
ینچنا: خبر نداشتم. شوهر آخرم، 14 سالی میشه رفته.
لئون: خدا بیامرزدش.
ینچنا: خیلی وخته دیر کرده. خدا کنه مرده باشه.»
مترجم در برگردان فارسی از زبان محاوره استفاده کرده و متن ترجمه کاملا یکدست است. قاعدتا اثر از زبان اصلی نیز به صورت محاوره منتشر شده است، اما نکته اینجاست که معمولا بسیاری از مترجمان برای برگردان نمایشنامه، بدون توجه به نوع و فضای کلی اثر و حتی جنس دیالوگها، از زبان ادبی فاخر استفاده میکنند؛ این در حالی است که اثر در زبان اصلی خود به زبان محاوره یا ـ به اصطلاح ـ زبانی مشابه زبان مردم کوچه و بازار منتشر شده است.
همچنین زرگر برخی واژگان سخت یا برخی شوخیهای نامانوس نمایشنامه برای مخاطبان ایرانی را در پانوشتها توضیح داده است. به عنوان مثال در صفحه 22 کتاب در خلال یکی از دیالوگها، در متن اصلی از واژه dusting استفاده شده که هم معنی گردگیری میدهد و هم گرد و خاک پاشیدن. یکی از شخصیتها به دیگری میگوید که شنیدم گردوخاک فلان کتاب رو گرفتی؟ و شخصیت مقابلش جواب میدهد که آره، دیروز خاک ریختم روش. مترجم در پانوشت این صفحه ضمن توضیح واژه اصلی، نوشته است که این گونه از بازیهای لفظی در زبان انگلیسی معادل دقیقی در فارسی ندارند.
با این اوصاف باید گفت که مترجم در انتقال شوخیهای نهفته در بازیهای زبانی، تقریبا موفق عمل کرده است. شاهد مثال این نکته دیالوگهای صفحه 43 کتاب است که بخشی از آن در دو پاراگراف بالاتر این نوشتار درج شد.
بهانه نگارش این نمایشنامه توسط نویسنده نیز خود داستانی جالب و درخور توجه دارد. در برخی منابع درباره «کله پوکها» نوشتهاند که سایمون این نمایشنامه را در توافق با همسر سابقش در جریان جداییشان نوشت تا عواید اجرای این اثر به همسر سابقش برسد. به همین دلیل تصمیم گرفت نمایشنامهای بنویسد که هرگز اجرای آن در برادوی تمام نشود.
نخستین چاپ این نمایشنامه در ابتدای زمستان سال 1391، با شمارگان هزار و 100 نسخه و بهای سه هزار و 500 تومان روانه کتابفروشیها شده بود.
چاپ دوم نمایشنامه «کله پوکها» نوشته نیل سایمون با ترجمه شهرام زرگر در شمارگان 1100 نسخه، 85 صفحه و بهای چهار هزار و 400 تومان در اردیبهشت 1392 و چاپ سوم آن نیز در بهمن 1392 با همان قیمت چاپ دوم، از سوی انتشارات افراز در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
شهرام زرگر عضو هیات علمی دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران است.
«عاقبت عشاق سینه چاک»، «پابرهنه در پارک»، «اتاقی در هتل پلازا»، «پزشک نازنین» و «دختر یانکی» از جمله آثار سایمون است که با ترجمه زرگر در ایران منتشر شدهاند.
از دیگر ترجمههای منتشر شده این مترجم میتوان به نمایشنامههای «پرسش» و «شوکران نوشی من» هر دو اثر وودی آلن، «اثر پرتوهای گاما بر گلهای همیشه بهار ساکنان کره ماه» اثر پل زیندل، «مادر ایکاروس» اثر سام شپرد، «آه پدر، پدر بیچاره، مامان تو را در گنجه آویزان کرده و من خیلی دلم گرفته» اثر آرتور کوپیت و فیلمنامههای «نینوچکا» و «بعضیها داغشو دوست دارن» هر دو اثر بیلی وایلدر اشاره کرد.
شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۲
نظر شما