شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۴
در کوچه‌های شیفتگی

از کلر ژوبرت قصه‌هایی مثل «موموشی و «راکون پیر «و گربه کوچه ما» و «دوست بزرگ و دوست کوچک» و چندین قصه دیگر قبلاً خوانده‌ایم و آن طور که خودش می‌گوید یک عالم داستان دیگر در دست تالیف دارد که انتظار می‌کشد تا کامل‌شان کند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا). کلر ژوبرت در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۴۰ خورشیدی) در پاریس متولد شد. او در یک خانواده مسیحی رشد کرد. در نوزده سالگی مسلمان شد و بعد با یک دانشجوی ایرانی ازدواج کرد. 

کلر ژوبرت که متولد فرانسه و مقیم ایران است، از حدود سال 1370 داستان‌نویسی را شروع کرد. اولین کتابش را که یک کتاب تصویری است، در سال 1375 به چاپ رساند. آن طور که خودش می‌گوید؛ در شروع کار زیاد به موفقیتش امیدوار نبود. اما نزدیک به 5 سال است که داستان‌نویسی را جدی گرفته و داستان‌هایش در معرض نقد قرار دارد. به قول خودش از انزوا درآمده و شهامت این را یافته است که به مدارس برود، برای بچه‌ها داستان بخواند و از نظر و پشنهادهای آن‌ها بهره ببرد؛ شهامت به این خاطر که ژوبرت فکر می‌کند هنوز هم در بلند خوانی به فارسی مشکل دارد. 


راستی چه شد؛ که به ادبیات کودک علاقه‌مند شدید؟
من عاشق ادبیات کودک هستم. به خصوص داستان‌های تصویری و محدودیت‌های چالش‌برانگیز این قالب داستانی را خیلی دوست دارم. این که با متنی کوتاه و کلماتی ساده بتوانم داستانی جذاب و جالب خلق کنم. یا این که از پرتویی پرهیز کنم و از تعامل متن و تصویر بهره بگیریم.

در لابه‌لای آثارتان، هم تالیف است هم ترجمه! چه کتاب‌هایی ترجمه کرده‌اید؟
قبل از این‌که وارد حیطه داستان‌نویسی شوم، چند کتاب بزرگسال با محتوایی دینی را ترجمه کرده‌ام. از جمله داستان راستان شهید مطهری. همین‌طور در زمینه کتاب کودک، چند کتاب از نویسندگان ایرانی را به فرانسه ترجمه کرده‌ام. ولی هنوز ناشری برای چاپشان پیدا نکرده‌ام.

 
از ادبیات فرانسه گفتید. ویژگی‌هایی ادبیات کودک این دیار را در مقایسه با ادبیات کودن آن خطه چگونه می‌بینید؟
در فرانسه هم مثل ایران خیلی از کتاب‌های کودک و نوجوان ترجمه‌اند؛ طبق آماری که تازه خواندم حدود 50 درصد . در مورد کتاب‌های تالیفی هم، مقایسه منصفانه خیلی سخت است. اما در زمینه کتاب‌های تصویری که شناخت بیشتری از آنها دارم؛ شاید بتوان گفت که به طور کلی داستان‌های فرانسوی خلاق‌ترند. پرگویی کمتری دارند و موضوعات متنوع‌تری را در برمی‌گیرند. در انتخاب موضوع و پرداختن به آن هم جسارت بیشتری نشان می‌دهند.
همچنین بیشتر وقت‌ها در کتاب‌های کودکان متن و تصویر جدایی‌ناپذیرند و داستان‌ را دوصدایی روایت می‌کنند. این ارتباط در آثار ایرانی هنوز کمتر دیده می‌شود. به بیان دیگر اگر تصویر را برداریم متن داستان ناقص می‌شود.

به نظر در این زمینه هنوز گفتنی‌هایی است که بخواهید به آن‌ها اشاره کنید، همین‌طور است. خانم ژوبرت؟
بله. ولی این‌طور هم نیست که همه کتاب‌ها خوب باشند. بارها دیده‌ام بعضی از ناشران فرانسوی، وقتی کار نویسنده‌ای را چاپ می‌کنند و خوب هم فروش می‌کنند؛ کارهای بعدی او را به راحتی می‌پذیرند. حتی اگر ضعیف باشد. به این خاطر، وقتی در کتابخانه‌های آن جا می‌نشینید و کتاب‌های تصویری حوزه کودکان را می‌بینید؛ خیلی وقت‌ها پس از بستن کتاب از خودتان می‌پرسید؛ که چی؟! نویسنده چی می‌خواست بگوید!

صحبت از کیفیت شد، درباره کیفیت کتاب‌های کودکان در ایران چگونه فکر می‌کنید؟
باید بگویم از 25 سال پیش که به ادبیات کودک علاقه‌مند شدم؛ پیشرفت خوبی در کیفیت کتاب‌های ایرانی دیدم. هم از نظر ظاهری و هم از نظر محتوایی نویسندگان و تصویرگران خیلی تلاش می‌کنند که کیفیت کارشان را بالا ببرند و با نقد و بررسی کتاب‌ها در انجمن‌های مختلف می‌کوشند تا ادبیات کودک جایگاهی را که شایست آن است در جامعه پیدا کند. آن را ترویج دهند و موانع را در مراحل مختلف کنار بزنند.

صحبت از نقد شد. چقدر با نقد کتاب‌‌های کودکان موافقید؟
من معتقدم نقد برای ارتقاء ادبیات داستانی کودکان ضروری است. هم نقد قبل از چاپ تا نویسنده بتواند از نگاه دیگران چه متخصص و چه غیرمتخصص، چه کودک و چه بزرگسال برای اصلاح اثرش، بهره بگیرد. هم بعد از چاپ برای مشخص کردن نکات قوت و ضعف کتاب و جایگاه آن در ادبیات کودک.

خبرنگار:  زهره یحیی‌پور

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها