ایرانیان از گذشته به سفر بهویژه در طولانیترین تعطیلات سال (نوروز) علاقهمند بودهاند. نقش کتیبههای هخامنشی تا سفرنامههای سیاحان خارجی دربردارنده اطلاعاتی از این سفرهاست. امروزه سفرنامهنویسی جای خود را به عکسها و نوشتههای دیجیتال داده است.
مردم در جشنها علاوهبر شادی، به نیایش و برگزاری آیینهای خاص میپرداختند اما سفر و خروج از شهر همواره در زندگی بشریت نقش مهمی ایفا میکرده است. نوروز، طولانیترین تعطیلات رسمی در ایران را دارد و این امر باعث شده تا جادههای ایران نیز در این مدت رفتوآمد بسیاری را به خود ببیند. با این حال درباره قدمت سفر در ایران، اطلاع مکتوبی در دست نیست.
برپایی جشن نوروز در «جشنزار»
برپایه آنچه از گذشته بر جای مانده، ایرانیان برای برپایی جشن نوروز به خارج از شهر یا روستا بهنام «جشنزار» میرفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند. این جشنها همراه با مراسم نیایش همراه بوده که مسیر مردم تا نیایشگاهها نیز بهنوعی سفر بهشمار میآمد.
«گیرشمن» باستانشناس فرانسوی براساس یافتهها و کاوشها درباره مراسم نوروز در دربار هخامنشیان نوشته است: «همه چیز در تخت جمشید برای بزرگداشت این جشن ملی بنا شده است. پیش از انجام تشریفات نوروز، بزرگان شاهنشاهی و نمایندگان کشورها به تخت جمشید میآمدند و در دشت وسیع مرودشت که رود پلوار از میان آن میگذرد و در مغرب تخت جمشید قرار گرفته هزاران خیمه میزدند. در نمای خارجی پلکان تخت جمشید اشخاصی که در تشریفات نوروز شرکت دارند، نشان داده شدهاند. در این سنگ برجستهها، نمایندگان ۲۳ ملت تابع شاهنشاهی و درباریان پارسی و مادی به همراه اسبها و گردونههای پادشاهی و سربازان شوشی دیده میشود، چنین امری نشان دیگری بر خروج از شهرها و بهنوعی سفر بهشمار میآید.»
«آثارالباقیه» ابوریحان بیرون، توصیفکننده جشنهای نوروزی ایرانیان
امروزه دوربینهای دیجیتال، نوشتههای وبلاگها و شبکههای اجتماعی به ثبت خاطرات افراد از سفرهای نوروزی اختصاص یافتهاند. کتابهای بسیاری در حوزه گردشگری و شناساندن مکانهای دیدنی و اماکن مقدس تدوین شدهاند و تاریخ، جغرافی یا آداب و رسوم هر منطقه را شرح میدهند اما یادداشتهایی که افراد از دیدهها و شنیدههایشان در هر سفر مینویسند، میتواند مبنایی باشد برای آیندگانی که قرنها بعد به جستوجو درباره شهر و دیاری میپردازند._
نوشتههای «مانی» مربوط به دوره ساسانیان بهطور قطع نخستین متنی است که اطلاعاتی درباره نوروز دارد. پس از اسلام، ایرانیان تلاش کردند تا برای حفظ آیین نوروز، آن را با اسلام گره بزنند. در این دورهها «آثارالباقیه» ابوریحان بیرونی هر چند با نظر مساعدی درباره جشنها و عیدهای ایرانی نوشته نشده اما تنها منبع بهدست آمده درباره این جشنها و برگزاری آنها بهشمار میآید.
«ابنحوقل» جغرافیدان قرن چهارم هجریقمری نیز درباره برگزاری جشن نوروز در اصفهان نوشته است: «در اصفهان در ایام نوروز بازاری به مدت هفت روز بهپاست، مردم لباس زیبا میپوشند، آوازخوانان و هنرمندان در کنار رود گرد میآیند و شب را به روز میپیوندند و آرام نمیگیرند و کسی ایشان را بازنمیدارد، زیرا که فرمانروایانشان آنان را در این کار آزاد گذاشتهاند و با گذشت سالها عادت شده است.»
«ابو عبدالله محمدبن احمد مَقدسی»، «ابومنصور عبدالملک ثعالبی»، «ابوعثمان عمروبن بحر جاحظ»، «محمد بن اسحاق ابنندیم»، «عزالدین علی ابن اثیر»، «ابوعلی ابن مسکویه رازی»، «محمد عوفی» «دولتشاه سمرقندی» و «ابن واضح یعقوبی» برخی از افرادی بودهاند که در نوشتههایشان به نوروز پرداختهاند.
سیاحان خارجی به نوروز و سفرهای نوروزی توجه ویژهای داشتند
از دیگر گزارشهایی که درباره برپایی جشن نوروز میتوان بهدست آورد، نوشتههای سیاحان و جهانگردانی است که به ایران آمدهاند و به لحاظ اهمیت این جشن در میان ایرانیان به آن پرداختهاند. تا این دوران درباره خروج مردم از شهرها و روستاها در این روزها اطلاعات اندکی در میان نوشتهها میتوان دید با اینحال «ژان شاردن» جهانگرد فرانسوی در سفرنامهاش اشارهای به چنین سفرهایی کرده است.
وی مینویسد: «ایرانیان برای نوروز برنامههای مختلفی دارند، از جمله آن را عید لباس نو میخوانند، چون هر کس هر اندازهای نادار باشد در این جشن یک دست لباس نو به تن میکند و افراد متمکن در ایام عید، هر روزی ملبوس دیگری در برمیکنند. ایام نوروز فرصت مناسبی است برای مطالعه شکوه و جلال دربار چه در این جشن عظمت و ابهت این دستگاه پیش از هر موقع دیگر جلوهگر میشود، هر درباری عالیترین و نفیسترین وسایل تجمل خویش را در روزهای عید زیب تن و پیکر خود میکند. در ایام نوروز، در تمام هشت روز، گردش و تفریح در خارج شهر به طرز بیسابقهای جریان دارد.»
ورود مدرنیته، سفرهای ایرانیان را متحول کرد
ورود مدرنیته همزمان با دوره قاجار، استفاده از کالسکه، دلیجان و دیگر وسایل حمل و نقل به گردشگری نیز منجر شد. سفر شاهان قاجار به اروپا، بهویژه ناصرالدینشاه و آشنایی وی با اتومبیل بر اساس آنچه در سفرنامههایش آمده از دیگر عوامل تاثیرگذار بر سفرهای ایرانیان بهشمار میآمدند.
ورود ماشین دودی به تهران در دوره ناصری، دگرگونی بزرگی در سفرهای بینشهری ایجاد کرد. مسیر ماشین دودی که از تهران به شهر ری بود بهگونهای مسیر گردشگری زیارتی هم بهشمار میرفت. به این ترتیب، سفرهای ایرانیان که با انگیزههای مذهبی، سیاسی، اقتصادی و علمی انجام میشد، رنگ سیر و سیاحت نیز گرفت.
جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» درباره محلهایی که مردم در نوروز بهویژه جغرافیای سیزده بهدر یا سیزده بهدر تهران میرفتند، نوشته است: «بیرون دروازه دولت زیر سایه درختهای باغ صنیعالدوله و کنار نهرهای منشعب از آن و باغاتی که از آن مشروب میشدند، بیرون دروازه شمیران و سایه درختهای اقاقیا و زبان گنجشک آن تا باغ صبا و بالاتر، بیرون دروازه دوشانتپه تا خود دوشانتپه و سلیمانیه و باغ وثوقالدوله، بیرون دروازه دولاب...، بیرون دروازه خراسان…، بیرون دروازه شاه عبدالعظیم…»
عکسها، اسنادی از سفرهای نوروزی ایرانیان
نوشتههایی که از دوران قاجار بر جای مانده به افزایش روند گردشگری و سفرهای نوروزی اشاره دارند. در دوران پهلوی با فراگیرشدن اتومبیل در ایران بهسرعت رو به افزایش گذاشت. عکسها و نوشتههای بسیاری که به صورت ویژه به دوره پهلوی دوم اختصاص دارند، مردم شهرها و روستاها را در حال سفر به شهرهای دیگر با نگاه ویژه به اماکن مقدس نشان میدهد.
نظر شما