به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، «روایت تهران» (فضاهای عمومی) بههمت سید محمد طلوعیبرازنده، 25 مطلب همراه با عکسهای جدید و قدیمی، همچنین نقاشیهایی از هنرمندان، نویسندگان و پژوهشگران را دربردارد که در بخشهای «تکنگاریهای تهران»، «صورت تهران»، «خاطرهی تهران» و «چهرهی تهران» به روایت تهران از دید این افراد پرداخته است.
در «جشنِ شهر» که بهعنوان مقدمه کتاب آمده، نوشته شده است: «انسان شهری انسان تنهایی است. مناسبات شهر او را تنهاتر هم کرده. از خانواده هستهای جدا افتاده، پیوندهای خانوادگی در شهر دور میشود، هر صلهِ ارحامی مسافرتی بهتمام معنا است، دوستیها در خانههای کوچکِ بدون جوی و سبزهی ایرانیپسند کمرنگ میشود و همهی اینها انسانِ شهری امروزی را تنهاتر میکند.»
بخش «تکنگاریهای تهران» مطالبی با عنوانهای «جامعهشناسی فضاهای عمومی شهر» نوشته «استفان تونلات» با ترجمه لیلی ادیبفر، «کاربرد پیادهروها» اثر «جین جیکوبز» با ترجمه مژده ثامتی، «جسمیت بخشیدن به دموکراسی» نوشته مریم کهنسال نودهی، «فرکتال بیپایان» بهقلم فرزانه دوستی، «قدم زدن در تهران ناصری» نوشته کاوه فولادینسب و «سرخوشی در آزادی است» تالیف سیاوش طالبیان را دربردارد.
در بخشی از «فرکتال بیپایان» آمده است: «تهران هر روز در کار مرمت سلولهای تن فرتوت خویش است... تهران فراکتالی است بیپایان. ساخت و سازهای انبوه با تغییر محیط زیست مشخصا بر سبک و الگوی زندگی ما تاثیر داشته اما تاثیرشان همانقدر که در ساحت خصوصی مشهودند، فضای عمومی شهر را هم تغییر میدهد. حالا تهران نه شهر سیمان و آجر و آسفالت، که شهر پیادهراههای سنگفرش و بلوکهای منقش یا سبزیکار حاشیه بزرگراه هم هست و همانقدر که مجسمهها و زینتها به فضای خصوصیمان سرازیر شدهاند، شهر را هم انباشتهاند.»
بخش دوم کتاب با عنوان «صورت تهران» دربردارنده نوشتهها و عکسهایی با موضوع «آدمهای خوابیده قبل از روز جشن» اثر تهمینه منزوی به «مستندنگاری ناواضح» تهران پرداخته است. در بخش بعدی که «داستان تهران» نام دارد، ناهید طباطبایی مطلبی با عنوان «مجسمه سربلند» ارایه کرده است. در ادامه نیز نوشتههایی با نامهای «هزار و سیصد و پنجاه و شش» نوشته مهام میقانی، «کردلیا و دلقکش» بهقلم سپینود ناجیان، «شکم خالی اژدها» نوشته محمدرضا زمانی، «ضمایم درد» اثر یاسمن احسانی و «بهترین روزها در شهر شما» بهقلم آیین نوروزی آمدهاند.
«فروشگاه فردوسی» نوشته علی خدایی، «روبرو آماده باش» اثر حمیدرضا صدر، «خواب پیادهروها، خواب مادرم» بهقلم حمید امجد، «جمع شدن دور واژهها» نوشته منصور ضابطیان و «خرابهها» اثر شهرام زرگر مطالب بخش «خاطرهی تهران» بهشمار میآیند.
حمیدرضا صدر در «روبرو آماده باش» مینویسد: «امجدیه، اواسط خرداد 1346 ـ خودت را اینجا پیدا میکنی. در امجدیه. ورزشگاهی که جزییات تولدش مخفی مانده. پنهان، مهجور. نیازمند موشکافی. برپا شده در محل باغ هفتادودو هزار متری امجدالسلطان، معاون وزارت عدلیه عصر رضاشاه. میگویند علی کنی اولین رییس فدراسیون فوتبال سال 1303 در جلسهای که در گراندهتل برگزار شده بود، به سید محمد تدین رییس مجلس شورای ملی با طعنه گفت: «بچههای ایرانی زمین فوتبال ندارند ولی انگلیسیهای مقیم ایران از همه امکانات برخوردارند.» میگویند تدین رفت و لایحه خرید زمینی برای فوتبال را در مجلس جا انداخت...»
در بخش «چهرهی تهران» با عکسهایی از مجموعه خصوصی مهرداد اسکویی و نوشتهای از محمد میرزاخانی «تکیه دولت» را تصویر کرده است. عکسی هوایی از تهران، عکاسی شده با بالن از سوی عباس علیبیگ که در کاخ گلستان نگهداری میشود، عکسی از امانت جسد مظفرالدین شاه در تکیه دولت و چند عکس دیگر در این بخش وجود دارد.
«اشک ایمان» نوشته «ارنست اورسل»، «تعزیهخوان خوشخوان» بهقلم ناصرالدینشاه، «میدان اسبدوانی» نوشته محمدرضا بهزادی، «ذوق عملهجات اصطبل» نوشته دیگری از ناصرالدینشاه، «اسب سردماغ» بهقلم عینالسلطنه (قهرمانمیرزا نایبالسلطنه) و دستخطی با عنوان «کتابچه اسبان سوقانی» نیز در ادامه این بخش آمده است.
ناصرالدینشاه در بخشی از «تعزیهخوان خوشخوان» نوشته است:«شنبه دهم محرم 1304 ـ روز عاشورا است و روز قتل است و تکالیف مردم همه معلوم است. دکانها را بستهاند و توی کوچه و بازار راه میروند. هوا هم بسیار ملایم و صاف و بیباد، هوای خوبی است. صبح از خواب برخاسته رفتیم منزل امیناقدس. رخت پوشیدیم. شکوهالسلطنه دعای عاشورا را آورد، خواندیم. ساعت پنج و نیم به غروب آمدیم تکیه.»
مجموعه کتابهای «روایت تهران» قرار است پس از این به موضوعهای مختلفی چون پرسه در شهر و حاشیهنشینی نیز در شهر بپردازد.
چاپ نخست «روایت تهران» (فضاهای عمومی) به کوشش سید محمد طلوعیبرازنده در 282 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و بهای هفت هزار تومان با همکاری سازمان زیباسازی شهر تهران از سوی هنز معماری قرن در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است._
نظر شما